مگر نمی گوئید که سمیه می خواهد که در سازمان بماند. خوب باشد. چرا اجازه نمی دهید که سمیه برود در حضور مقامات آلبانی بدون حضور سرکوبگرانه سازمان رو در رو به پدر و مادر خود بگوید که می خواهد در سازمان بماند، این موضوع ثبت شود و داستان جمع شود .
چند روز پیش یک کلیپی دیدم ، در این کلیپ یک نفر از مسئولین فرقه به همراه نفر دیگری به سراغ سمیه محمدی رفته بودند و یک مصاحبه ای ترتیب داده بودند. البته معلوم بود که این سناریو ازجانب خود سازمان نوشته شده بود و داشتند این را اجرا می کردند. واقعا این سازمان چقدر در میان افکار عمومی مردم با فرهنگ آلبانی برد داشته که مردم آلبانی ضرب و شتم خانواده محمدی را محکوم کردند.
باید از فرقه رجوی و سرکردگان آن پرسید که یک ملاقات خانوادگی در کجای دنیا، کی ، توسط چه کسانی و در چه دوره ای می توان در دنیا پیدا کرد که این طور پدر و مادر را در خیابان ضرب وشتم کنند و برعلیه آنها لشگر کشی کنند که چی شده ؟ آمده اند فرزندشان را ملاقات کنند؟
فرقه خوب می داند که سمیه تنها زمانی که در سیطره فرقه است می تواند از او استفاده سیاسی کرد. سازمان هیچ وقت به سمیه ذره ای اعتماد نداشته وندارد می داندکه سمیه به محض اینکه این اختابوس تشکیلات بالای سرش نباشداین قدر تهی از عواطف خانوادگی نمی شود.
برای ما که در فرقه بودیم این نامه دادن ومصاحبه کردن چیز آشنایی است. یک نوشته به ما می دانند و می گفتند این را امضا کن و در خیلی موارد هم از جانب افراد امضا می کردند. فرقه برای فریب اعضا همه چیز را آلوده و وانمود می کرد که این کارها در مسیر رضای خدا و مردم ایران است و برای آن صد ها آیه وحدیث به سود خود مصادره می کرد
چرا سمیه نمی تواند آزادنه از اخباری که پشت سرش گفته می شود آگاه شود؟ چرا فرقه حدود یک ماه است نمی گذارد که به سمیه به بیرون تردد داشته باشد؟ و چراها ی دیگر ؟ چون فرقه به هیچ کس اعتماد ندارد و تمام اعضا مثل ابزاری در دست منویات رهبر عقیدتی هستند.
یادداشت از کیومرث بارفروش
انتهای پیام
