سایت اطلاعرسانی فرقه رجوی پر شده است از فراخوانهای تکراری با عناوینی از دعوت برای کمک به مردم و تظاهرات کنندگان ایرانی!! و فراخوان حضور و تجمع! که به زعم و ادعای رهبران فرقه مردم در خیابانها در حال اعتراض هستند!
این موضع گیریها از سوی رهبران این فرقه و اخبار و اطلاعات خیالی از شرایط اعتراضی در ایران در شرایطی صورت میگیرد که در کمپ اعضای این فرقه در تیرانا در آلبانی اوضاع وخیم بوده و وضعیت به شدت نگران کننده توصیف میشود. از این رو در این یادداشت تلاش میشود به بررسی ابعاد تحلیلی دلایل صدور این فراخوانهای تکراری با یک مضمون و محتوای خاص از سوی مریم رجوی و ارتباط آن با وضعیت رو به چالش آن در مقر آنها در تیرانا بپردازیم.
۱- بر اساس اخبار و شواهد منتشر شده از درون مقر فرقه رجوی در تیرانا، اعضای فرقه در اسارتگاهی در اورسورواز وضعیت فوق العاده بدی قرار دارند و فشارهای روحی و صنفی و گروهی بالایی بر آنان وجود دارد و اعمال میگردد؛ این شدت بد بودن اوضاع روحی برای ادامه ماندن در کمپ موجب شده تا ساکنان آن باوجود تمام مصائب و خطرات ناشی از فرار که هر لحظه آنها را تهدید میکند، به فکر فرار بوده و تمام تلاش خود را برای فرار از آنجا بکار گیرند. از این رو رهبران فرقه برای طفره رفتن از اخبار درز کرده از کمپ تیرانا و بی اهمیت جلوه دادن آن، درصدند تا با بزرگ نمایی شرایط اقتصادی در ایران و دروغ پردازی از شرایط موجود در ایران و نسبت دادن هر نشست دوستانه و گپ محفلی به اعتراض در ایران را، سیاست سوزاندن اخبارهای منتشرشده از کمپ آنها در تیرانا را دنبال کرده و پیاده سازی کنند.
۲-واقعیت امر این است هر آنچه که در سایت مجاهدین در ارتباط با فراخوان ها، تهمت ها، نسبتها و تحلیلهای بی پایه و اساس با رویکردهای غیر علمی (ایدئولوژیک) آنها اتفاق میافتد در پیوند مستقیم با ناراضایتیها عمومی از رهبران آنها در کمپهای آنها در میان اعضا این فرقه است.
۳- در واقع فرقه تروریستی رجوی در نحوه جذب و پایبندی اعضا به مبانی و اصول سازمانی شان، به مانند سایر سازمانهای ایدئولوژیک با کارویژههای تروریستی بر روی یک اصل تاکید اساسی داشته و بدان نگاه ویژه ای دارند و آن هم چیزی جز شستشوی مغزی اعضا نیست؛ بدان معنا که به آنها تلقین شود که فرقه، رهبران و ایدههای آنها تنها راه نجات بشری هستند و جامعه ترسیمی آنها نه مصداقی از مدینه فاضله و آرمان شهر بلکه خودِ آن است. اما این وضعیت دروغین و خودساخته توهمی در قالب حرف پا بر جا نخواهد بود و با آگاه شدن اعضای آن از این وضعیت و القائات دروغین به مرور زمان، جایگاه فرقه و رهبران آن در نزد جذب شدگان رنگ باخته و واقعیتهای موجود که در هاله ابهام و در پس پرده بی خبری آنها بوده است، رخ نمایی میکنند.
با این اوصاف باید این نکته را یادآور شد، که به نوعی مبین این است که کادر رهبری این فرقه در شرایطی اقدام به صدور فراخوان درباره ایران میکند که اتفاقات پیرامون فرقه رجوی و اعتراضات به شرایط اسکانی و فرقه ای اعضای آن از همه جای دنیا بدتر و وخیم تر است.
۴-در واقع وضعیت ترسیمی دروغین رهبران فرقه رجوی از دنیای واقعی و بیرون از اشرفها در راستای جذب و تولید یک مجاهد بنیادگرا و تروریست، با گذر زمان و آگاه شدن اعضای فریب خوردهِ جذب شده در این فرقه، وارد مرحله ای از آشکار شدن تفاوت در عملکرد فرقه ای آنها است با آنچه که آموزش دیده اند و انتظار میرفت. در واقع این تعارضات میان واقعیت فرقه ای و آرمان آموزشی شان موجب شده است تا بیشتر اعضای آن در تیرانا به فکر راه حلی برای جدایی و قطع هر گونه ارتباط آنها با فرقه باشند. با توجه به این چالشهای فرقه ای برای رهبران متظاهر فرقه و در این گونه شرایط نامتعادل فرقه ای است که به اظهار نظرهای بی اساس از وضعیت ایران در قالب دخالت، تخریب، جاسوسی و… میپردازند.
دکتر مصطفی مطهری
انتهای پیام/ کانون هابیلیان