بخش پایانی
خانواده های اسیران فرقه رجوی، سندی بر جنایت های این فرقه سرکوبگر و خیانتکار هستند. محمد آق آتابای، فرزند مرحوم صفر، یکی ازاعضای این خانواده هاست که آسیب های زیادی از فرقه تروریستی رجوی دیده است. آنها در خانواده پنج برادر و سه خواهر بودند که در کنار مادر و پدر مهربانشان زندگی خوب و آرامی داشتند. برادر محمد با نام حمید در سال ۱۳۶۶ به اسارت نیروهای بعثی در آمد و پس از مدتی با وعده های دروغین سران فرقه رجوی به آنها پیوست که متاسفانه تا کنون نیز در این فرقه ضد انسانی حضور دارد .
وی به اتفاق خانواده بارها در جلوی پادگان اشرف حضور یافت و با کوبیدن بر طبل هایی که در جلوی اشرف بود و صحبت از طریق بلندگو هر چه در توان داشت، انجام داد تا صدای خود را به گوش برادرش برساند.
رنج ها و تلاش های گسترده این خانواده در راستای رهایی عزیز دربند خود بهانه ای شد تا پایگاه خبری-تحلیلی فراق پای صحبت این برادر فداکار و پرتلاش بنشیند. بخش دوم این گفت و گو را در زیر می خوانید:
فراق- به نظر شما خانواده ها چه نقشی در افشاگری علیه فرقه دارند؟
تا زمانی که فرقه ضدبشری رجوی در عراق حضور داشت ، اعزام خانواده ها و رفتن آنها به جلوی مقر فرقه رجویسم بسیار کارساز بود و کاری که در طول بیش از سی سال برای ریشه کنی این فرقه مخوف انجام نشده بود در طول چهار سال توانست آنها را از عراق اخراج نمایند.
اکنون که فرقه رجوی خود را به مرزهای دورتری از کشورمان رسانده نیز می توان از طریق نامه نگاری به مجامع بین المللی و افشاگری از جنایتهای کثیف فرقه رجوی برای رهایی فرزندانشان اقدام نمایند .
بنده در سال ۱۳۹۱ به اتفاق جمعی از خانواده ها با حمایت انجمن نجات راهی مقر سازمان ملل در ژنو شدیم و توانستیم از جنایتهای سران فرقه رجوی در کشوری که این شیاطین فعالیت بسیار زیادی داشتند افشاگری نمائیم.
در بسیاری از پنلها و کنفرانسهای آنها آبروی به باد رفته آنها را ببریم و این حرکت بسیار ارزشمند بود و تا مدتها فرقه رجوی ازآن داغ دیده بود.
حرکتهای این چنینی که برای افشاگری خیانتهای فرقه رجوی انجام پذیرد متاسفانه وجود ندارد و اگر این روند با حضور خانواده ها ادامه پیدا کند مطمئن باشید فرقه تروریستی رجوی در سراسر جهان منزوی و بی آبرو خواهد شد و این حرکت می تواند به رهایی یافتن فرزندان خانواده ها خیلی کمک کند .
فراق- پیام شما به برادر اسیر خود که در فرقه مانده چیست ؟
پیام من به برادرم که در این سه دهه نتوانست از اسارت فرقه رجوی خلاصی یابد و خود را نجات دهد این است که برادر عزیزم حمید محمد جان ،۳۰ سال مادرت نگذاشته در حیاط بسته شود تا مبادا تو به خانه باز گردی و درب بسته باشد و غافل از بازگشتت شود. پدر که کمرش به واسطه از دست دادنت شکست و عمرش را با چشمان باز و در انتظار دیدنت سپری نمود و خواهرمان «بیرام تاج» نیز که چندن بار برای ملاقاتت به عراق آمده بود، دست خالی از دنیا رفت.
ولی ما همچنان انتظار دیدار و ملاقاتت چشم انتظار هستیم و من از تو خواهشی که دارم این است که نگذار مادر مهربانمان همچون پدر و خواهر مرحوممان با چشمانی گریان در انتظار دیدنت از دنیا برود .برادر عزیزم برای لحظاتی هم که شده به خانواده ات فکر کن ، به خانواده ایی که در تمامی لحظات خوش وشیرین و تلخ با تو بوده اند ، مادر، برادران وخواهرانی که تمام تلاش خودشان را برای نجاتت انجام داده اند .
حمیدمحمدجان ، برادر عزیزم می دانم که در فرقه رجوی هیچ وقت اجازه ندادن بتوانی به خانواده ات فکر کنی ولی شنیده ام که عرق ترکمنی خودت را حفظ کرده ایی پس به خودت بیا و حس انساندوستی خودت را روشن کن و برای رهایی از تمام دروغهایی که تاکنون به گوشت خوانده اند با خودت فکر کن و برای نجات خودت و رهایی از دست شیاطین رجوی به خودت بیا برادر عزیزم که خانواده در انتظارت می باشد .
فراق- دلتنگ برادرتان که می شوید چه چیزی آرامتان می کند ؟
من آدم با احساساتی می باشم و حتی اکنون که بعد از گذشت ۳۰ سال به سئوالات شما پاسخ می دهم. بغض گلویم را فشار می دهد و به زور توانسته ام خودم را کنترل نمایم . روزهایی که هنوز اوایل اسارت و گرفتاری برادرم بود تنها لالایی های مادرم که بیشتر شبها برای برادرم می خواند آرامم می کرد که البته تماما سوزناک بود و گریه همه را در می اورد . الان که چندین بار جلوی درب پادگان اشرف مراجعه کردم و در آنجا نیز خیلی گریستم ، تنها یاد خدا و خواندن قران آرامم می کند و هر زمانی که با افراد جدا شده از فرقه رجوی گفت و گو می کنم و از برادرم می پرسم ، به سراغ کلام خدا رفته و با خواندن آیاتی چند از ان آرامش خودم رو حفظ می کنم که بهترین تسکین دهنده است .
فراق- چه سخنی با مسعود و مریم رجوی دارید ؟
اصولا انسان سخن خودش رو با کسی در میان می گذاره و با او هم صحبت می شود که طرف مقابلت فهم و شعور داشته باشه و از انسانیت بویی برده باشه ، ولی وقتی کسی که مورد صحبت قرار می گیره هیچ درک و فهمی نداشته باشه و تمام دنیا برایش فقط در هوی و هوسش خلاصه شده باشه و برای رسیدن به اهداف پوچ و پلیدش حتی از جان انسانها مایه بذاره ، دیگه فکر نکنم مخاطب قرار بگیره و ارزشی برای صحبت کردن داشته باشه ، چرا که کرامت انسانی و انسانیت در پیشگاه خداوند بسیار بالاتر از آن است که این شیاطین آن را نادیده و بی ارزش گرفته اند . باز هم چون نمی خوام جواب سئوالتان بی جواب نماند می گویم که واقعا شما خائنین به مردم و کشور تا کجا می خواهید پیش بروید ، شمایی که دستهای کثیفتان به خون هزاران نفر آلوده بوده و چندین نفر را هنوز برده خود نگه داشته اید .
من که می دانم شما از انسانیت هیچ بویی نبرده اید و اربابان تروریست پرور شما هم همچنین مانند شما هستند ولی این دنیا کوچکتر از آن است که شماها فکر می کنید و روزی خواهد رسید که شما جوابگوی اعمال کثیف خودتان باشید . مطمئن باشید که آن روز دیر نخواهد شد و شما شیاطین باید در همین دنیا تقاص جنایتهای خودتان را بدهید و تنها گفته و خواسته من نیست بلکه چندین خانواده که از خیانتهای شما آسیب های جدی دیده اند و حال بماند رنج هایی که بسیاری از پدران و مادران از کارهای کثیف شما کشیده و این دنیا را وداع گفته اند .
مسعود و مریم رجوی من می دانم که جنایت با خون شما عجین شده و هیچ گاه توبه با شما سازگار نخواهد شد و من تنها آرزویی که دارم این است که عذاب الهی بر سر شماها هر چه سریعتر فرود آمده و اسیران دربندتان رهایی یابند که انشالله آن روز دیر نیست .
فراق- وضعیت فعلی فرقه رجوی را در آلبانی چگونه می بینید ؟
فرقه ضدانسانی رجوی بعد از آنکه اولین گروههای خانواده ها در جلوی درب پادگان اشرف تحصن نمودند، کاملا در ورطه سقوط قرار گرفت. دلیل این سخن من نیز پایداری آنها برای چندین سال حتی بعد از جنگ تحمیلی در عراق بود که به یکباره با حضور خانواده ها تمام پنبه های آنها رشته شده و به سمت سقوط پیش رفت تا جائیکه به اذعان خود رجویسم حضور خانواده ها در جلوی اشرف بسیار سنگین تر از هشت سال جنگ با کشورمان بود .
در نتیجه فرقه رجوی به مرور به مرز از هم پاشیدن پیش رفت و با هر نفری که از آن جدا می شد یکی از ریشه های آنها کنده می شد و این کار یعنی سقوط فرقه رجوی با اخراج به آلبانی کاملتر شد .
اکنون نیز با جدایی بیش از چند صد نفر از آن می توان به افول این فرقه مخوف و تروریستی هر چه زودتر امیدوار بود، هر چند سرکرده های خائن آن بسیار دست و پا می زنند تا بتوانند از فسیلهایی که دیگر رمقی برایشان نمانده برای خودشان کوهی بسازند ولی دیگر فایده ایی ندارد و فرقه ضدانسانی رجوی به ذباله دان تاریخ پیوست که حتی دیگر کسی از اوردن نامش نیز متنفر میباشد .
در واقع آلبانی آخرین جایگاه فرقه رجوی است که بعد از چهار دهه خیانت و جنایت علیه بشریت ، سرکردگان فاشیسم آن در آنجا گرفتار شدند و این کشور فقیر اروپایی در واقع باتلاقی می باشد که اربابان حامی تروریستی آن خواستار مدفون شدنشان در آنجا شدند و به راحتی نیز این حرکت مذبوحانه خودشان را دارند عملی می نمایند .
فراق- با تو جه به اینکه جنابعالی مسئول انجمن نجات هستید برنامه های انجمن نجات مراکز استانها را در راستای تلاش برای رهایی اسیران چگونه ارزیابی می کنید ؟
بنده خودم را خدمتگزار خانواده های دردمند و آسیب دیده از فرقه رجوی می دانم . تمامی دوستانی نیز که در راستای رهایی اسیران دربند فرقه رجوی با من همکاری می نمایند نیز چنین عقیده ایی دارند و به همین خاطر همه فعالیتهای دفاتر انجمن نجات که در راستای نابودی فرقه رجوی و نجات زندانیان ان می باشد ، بحمدالله بسیار خوب پیش می رود.
دلیل این گفته من جدایی روز افزون اسیران در بند فرقه رجوی در آلبانی می باشد که ماحصل تمام زحمات دوستان و مسئولان انجمن نجاتها می باشد که هر روزه نیز بر تعداد آنها افزوده می شود.
فعالیت انجمن نجات از سال ۱۳۸۲ که با اعزام خانواده ها برای ملاقات با فرزندانشان به عراق کلید خورده ، با حضور خانواده ها به مدت چهار سال در جلوی پادگان اشرف به اوج خود رسید و در این میان نقش خانم عبدالهی و دیگر دوستانی که مانند کوه در برابر مشکلات و تهاجمهای سران سرخورده فرقه رجوی ایستادند یاد کرد و بعد از ان نیز با اخراج سازمان تروریستی مجاهدین به آلبانی ، انجمن نجات با برنامه های منظم بین المللی و پیگیریهای بسیار زیاد در دیدار با مسئولان بین المللی و نامه نگاریهای متعدد ، توانسته نقش خود را بخوبی ایفا نماید و فرقه رجوی را هر چه بیشتر به سمت فروپاشی نزدیکتر کند که همزمان نیز با جدایی عناصر بیشتری از این فرقه خائن همراه میباشد . انشاالله با برنامه ریزیهای جدید برای افرادی که از فرقه رجوی جدا شده اند بتوانیم دست آنها را گرفته و به زندگی جدید امیدوارتر کنیم .
فراق- لطفا نظر خود را درباره فعالیت دفتر انجمن نجات مرکز اردبیل، پایگاه خبری تحلیلی فراق و نشریه این مرکز را بفرمائید ؟
با توجه به فعالیتهای گسترده انجمن نجات، می توان اردبیل را به عنوان فعالترین انجمن در مسیر نابودی فرقه رجوی قلمداد نمود که توانسته رساله خود را به نحو احسن انجام دهد و خوشبختانه با در اختیار داشتن امکانات و افراد متبحر توانسته به خوبی در آگاهی بخشیدن خانواده ها و نیز افشاگریهای بین المللی فعال باشد که فراق یکی از محصولات پر قدرت آن می باشد. امید است هر کدام از دفاتر انجمن نجات سطح فعالیت خود را به مرکز اردبیل رسانده و در راستای براندازی حکومت شیطانی فرقه رجوی فعال و فعالتر باشند .
فراق- در پایان هر گونه مطلبی را که لازم به توضیح می دانید بفرمائید ؟
در سال ۱۳۹۱ با پیگیریهای یک گروه از خانواده ها، به مقر سازمان ملل در ژنو برای نشستهای حقوق بشری اعزام شدیم که ماحصل آن نیز بسیار خوب بود. سران فرقه رجوی که اصلا انتظار حضور خانواده ها در آنجا را نداشتند به کلی به هم ریخته بودند بطوریکه برنامه ترور همین خانواده ها را خواستند عملی سازند که با درایت خانواده ها و دخالت پلیس بی نتیجه ماند .
حال با گذشت پنج سال از این موضوع به کل چنین برنامه هایی توسط خانواده ها یعنی افشاگری از جنایتهای فرقه رجوی که تاثیر بسیار زیادی نیز داشت به فراموشی سپرده شده، یا خیلی کم و در حد نشستهای داخل کشور می باشد.
در صورتیکه فرقه رجوی برای سرپوش گذاشتن جنایت های خود دائما در این اجلاس شرکت نموده . حتی برخی از فعالین حقوق بشری با آنها یکسو بودند که این ضعف حضور در مجامع بین المللی را می رساند که می بایست مورد توجه قرار بگیرد تا بتواند خیانتهای فرقه رجوی را در جهان آشکار نماید. امید است مسئولین زحمت کش کشورمان که در طول چند سال یاور خانواده ها بودند چنین مسائل برون مرزی را نیز مد نظر قرار دهند .
انتهای پیام