همیشه در نشست ها می گفتند که در تحریم هستیم و دولت عراق نمی گذارد وسایل وارد شود و همیشه سر توزیع مواد غذایی اشل بندی بود و می گفتند نمی گذارند وارد شود و دولت عراق جلو گیری می کند. ولی چیزی که همیشه برای خودم و دوستانم تناقض و سؤال بود این بود که همیشه هر اکیپ از خودروهای بار که وارد لیبرتی می شد یکسری بار و وسایل ویژه داخل خودروهای بار بود که از همان اول نفرات مشخص شده را برای تخلیه آن بارها می گذاشتند و یکی از زنان بالای سازمان هم بر خالی کردن بار کنترل می کرد و در خودرو مشخص شده می بردند.
در بیشتر موارد هم یکی از مسئولین بالا می آمد و با خودروی خودش بارها را شخصا می برد. اینجا همیشه برای ما سوال بود که این چه تحریمی هست که بارها و وسایل ویژه و مواد غذایی ویژه وارد می شود و دولت عراق جلو گیری نمی کند چون این وسایل و مواد غذایی ویژه مربوط به سران فرقه رجوی بود ولی برای لایه های پایین تر تحریم بود.
هر وقت که این خاطرات در ذهنم می آید می ببینم که چقدر آدم ها در دستگاه فرقه رجوی بی ارزش هستند ولی از طرفی سران فرقه چقدر برای خودشان ارزش قائلند که همیشه مواد غذایی ویژه آن هم در شرایط ظاهرا تحریم دولت عراق وارد می کردند.
این دنیای کثیف فرقه رجوی هست. کسی که در داخل آنها نباشد فکر می کند همه نفرات یکسان هستند ولی اینطوری نیست و فقط همین طوری از جامعه بی طبقه توحیدی دم می زنند. در فرقه رجوی تنها چیزی که کم رنگ هست همین داستان بی طبقه هست. چون تا بخواهید طبقه روی طبقه هست.
به امید روزی که شر سران فرقه رجوی از سر اعضای گرفتار کم شود.
یادداشت از محمد علی قدرتی