با درورد و سلام به روح سرگردان برادر مسعود و سلام ویژه محضر هراسان و سرگردان خواهر مریم.
خواهر گرامی، شوهای تلویزیونی سی و چندین ساله شما را همواره از سیمای آزادی!!!!! چند صد میلیون مخاطبی تان می بینم از شوهای گردآوری بازنشسته های زوار در رفته جیره بگیر برای سخنرانی در تجمع های نمایشی تان گرفته تا شوهای التماس برای کمک های مادی به عوامل و دست اندرکاران سیمای آزادی!!!
اما در این میان شو دادخواهی قتل عام! ۶۷ از همه لذت بخش تر و جذاب تر است و این بدون شک به مدد بهره جویی از صاحبنظران و کارشناسان خبره! این برنامه است که تحلیل ارتباطات غیرکلامی آنها خیلی خوب نمایان می کند که این بنده خداها در حفظ و بازگو نمودن دیکته های از قبل تدارک دیده شده چقدر ماهر و کارکشته شده اند. البته عوامل فنی و داخل استودیو نیز نقش مهمی در جذابیت این شوی تلویزیونی دارند چرا که نهایت سعی خویش را می کنند تا با جلوه های رسانه ایی تا حدی دستپاچگی و نقش بازی کردن های کارشناسان برنامه را با این جلوه ها همپوشانی دهند از همه مهمتر نقش و زحمات مجریان حلقه بگوش سیمای آزادی!!! است که بایستی تمام این نقش بازی ها و دیکته ها را باهم هارمونیک و سازگار نمایند.
خواهر مریم گرامی، آنچه در این شوهای تلویزیونی از همه مهمتر می نمایاند سخنان گهربار سرکار عالیست که در ارتباط با قتل عام ۶۷ ، گاه و بیگاه هم مجریان و هم کارشناسان دعوت شده به برنامه ملزم به قرائت آن می شوند. راستی خواهر، شما در این شوی جهانی! از کوتاه نمودن دستان آلوده به خون و پایان دادن به آن فجایعی که طرفدارانتان در دهه ۶۰ بر سر مردم ایران آوردند به عنوان قتل عام یاد کردید می دانم این روزها که بساط دیگر بساط اشرف نیست و ریزش نیروها در آلبانی رو به فزونی گذاشته است شما وقت کافی برای پرسش و پاسخ دارید دلم می خواهد به ندای ۸۰ میلیون ایرانی که در اندیشه متعالی! شما، عنوان رفیع «خلق قهرمان» !!! پیدا کرده اند پاسخ فرمایید که برای آن عده که عنوان قتل عام گذاشتید برای آن ۱۷ هزار نفر ایرانی که مستقیم و غیرمستقیم در طول سالیان از جانب افراد شما، معصومانه کشته شدند چه نامی بهتر است برآنها بگذاریم تا مرهمی بر آلام بازماندگانشان گردد.
راستی خود هواردان و طرفدران شما که سالها بیایانهای لم یزرع عراق را با آنان آباد کردید- از آنان برده داری کردید- عقیم و نازایشان نمودید – و به هزار و یک بهانه از هم طلاقشان دادید- کودکان و نوزادان معصومشان را به کشورهای دیگر فرستادید تا از آنان برای گدایی و دریوزگی بهره ببرید؛ ما در ادبیات انسانی خویش چیزی پیدا نکردیم تا براین مصایب بگذاریم لطفا شما که در لابی های آمریکایی و صهیونیستی همیشه جولان داشته و صاحب ادبیات غنی شده اید و یا شاید هم به احتمال زیاد با روح بردار مسعود در ارتباط باشید بفرمایید چه عنوانی برآن اطلاق نماییم.
خواهر مریم راستی پدران و مادران سالخورده ای که به اشرف و لیبرتی می آمدند و اخیرا هم به آلبانی می روند تا پس از سالهای سال فرزندان به اسارت گرفته شده شان را ببینند به دستور مبارک شما مورد سنگ پرانی، لجن گویی، دشنام و بدتر از همه آب دهان انداختن از سوی نفراتتان می شوند برای این کار هم اگر صلاح دانستید عنوانی پیدا کنید تا بر آن بگذاریم شاید شاید پس از سالها درد و رنجی که به این سالخوردگان روا داشتید کمی از آلامشان کاسته شد.
خواهر مریم سوالات زیادی هست که یک روزی باید جواب بدهید و بالاخره هم جواب خواهید داد تا آن روز زیاد فاصله ای نمانده است پیشنهاد می کنم جایی به استراحت بپرداز تا آن روز فرا برسد چون ترسم از این است این همه دوندگی در لابی های اسرائیل و آمریکا و سایرین، عنان از چهره عبوست بکشد و دیگر یارای پاسخگویی نداشته باشید .
یادداشت از فرهنگ مسعودی
انتهای پیام / انجمن نجات مرکز کردستان
