اول ماه می میلادی مصادف هست با روز جهانی کارگر که بنده این روز فرخنده را به همه کارگران و زحمتکشان جهان به ویژه کارگران و زحمتکشان شریف کشورم ایران تبریک می گویم .
در اینجا می خواستم به بهانه این روز بزرگ همبستگی و اتحاد همه کارگران و زحمتکشان جهان برای احقاق حقوق شان ؛ نگاهی مختصر به نگرش فرقه تروریستی رجوی به مقوله کار و کارگر داشته باشیم .
همانطور که می دانید فرقه رجوی به طور خاص مریم عضدانلو که مدعی رهبری این فرقه در فقدان رجوی هست همه ساله برای همه مناسبتهای ملی و مذهبی که اصلا نه تنها ربطی به منش خشونت طلبانه شان ندارد بلکه صد و هشتاد درجه عکس آنها هستند و حرکت و اقدام می کنند ؛ انواع و اقسام پیامها و فراخوان ها می دهند . و روز جهانی کارگر هم یکی از این مناسبتها هست که مریم عضدانلو همه ساله به همین مناسبت پیامی تکراری به همه کارگران جهان و ایران می دهد .
بله دوستان این فرقه تروریستی در حالی خود را حامی کاگران و زحمتکشان ایران و جهان می داند که بعد از اعلام مبارزه مسلحانه در سال شصت انبوهی از همین کارگران و دست فروشان و زحمتکشان را به بهانه سر انگشتان رژیم با عملیات تروریستی ترور کرده است .
همچنین این فرقه در حالی دم از قوانین کار و کارگران دم می زند که فردی بنان عباس داوری را که یک کارگر ساده خیاطی بوده و سواد آنچنانی هم ندارد و فقط با چاپلوسی برای رجوی به مدارج بالا در سازمان رسیده است را که هیچ علم و دانشی راجع به قوانین کار و کارگر ندارد را مسئول کمسیون کار یعنی همان وزیر کار دولت به اصطلاح موقت شان گمارده است و این شخص می خواهد برای رفاه حال کارگران ایران نسخه بپیچد .
همچنین این فرقه در حالی دم از حق و حقوق کار گران می زند که خودش با انواع و اقسام حیله ها و ترفند ها جوانان بلوچ و دیگر اقوام ایرانی را که برای کار یابی به کشور های دوبی و امارات و ترکیه آمده بودند را به بهانه های دروغین دادن کیس پناهندگی و کار یابی به دام انداخته و به عراق و کمپ اشرف آورده و از آنها بیگاری می کشیدند و دیگر آنها اجازه خروج از عراق را نداشتند و بایستی به اجبار آنجا مانده و انقلاب کذایی مریم را قبول کرده و آموزش نظامی ببینند تا از آنان در عملیات تروریستی داخل کشور استفاده شود .
و همچنین این فرقه تروریستی در حالی دم از حق و حقوق کارگران می زند و خودش را به دروغ مدافع حقوق شان می داند و برای آنها اشک تمساح می ریزد که در تشکیلات استالینی و قرون وسطایی اش از نیروهای سازمان بیگاری می کشید و هیچ حق و حقوقی را برای شان قائل نبود و نیست و در زمان صدام هم وقتی کار گران عراقی و سودانی که اکثر کم سن و سال بودند و یا پیر و مسن بودند که بخاطر فقر و نداری و شرایط تحریم عراق مجبور به کار کردن بودند را برای کار روز مزدی به قرار گاه اشرف می آورد و با حقوق ناچیز آنها را به کار های طاقت فرسا وا می داشت و من یادم هست که در سال هفتاد خورشیدی در زمان عملیات کردکشی و سرکوب شیعیان جنوب عراق تحت عنوان سلسله عملیات مروارید تعدادی از این کارگران سودانی را جهت بارگیری مهمات توپ و تانک از زاغه های مهمات عراقی به جبهه های جنگ و تخلیه و حمل این مهمات سنگین به پای توپها و تانک های در حال شلیک آورده بودند به منطقه جنگی در جلولا و بعد تعدادی از این بندگان خدا صحنه جنگ را دیده و ترسیده بودند و دست از کار کشیده و خواستار برگش به پشت جبهه بودند که آنها را به پشت جبهه منتقل کرده و بدون حقوق اخراجشان کردند و بدین وسیله این بیچاره ها که برای تهیه یک لقمه نان حاضر شده بودند با حقوق ناچیز برای این سازمان تروریستی کار کنند را از کار محروم کردند.
اینها نمونه ها و مواردی کوچکی بودند که بعرض خوانندگان رساندم و از این نمونه های نقض فاحش حقوق کار گری در سازمان فراوان بود . حال با این اوصاف آیا چنین سازمان تروریستی و فرقه گرا که هیچ راه حلی برای مشکلات بجز خشونت گرایی و جنگ طلبی نمی شناسد ؛ می تواند طرفدار حق و حقوق کارگران باشد ؟ مسلما چنین نیست و این سازمان تروریستی و فرقه گرا و واپسگرا با استراتژی ترور و خشونت که دستش هم به خون کارگران و زحمتکشان اغشته است و خودش پایمال کننده بزرگ حق و حقوق کار گران هست ؛ به هیچ وجه حق اظهار نظر در مورد حقوق و قوانین کار و کارگر و نسخه پیچیدن برای کارگران و زحمتکشان را نداشته و نخواهد داشت و کارگران ایران هم با این ترفند های تکرای سازمان آشنا هستند و خودشان بهتر از هر کس دیگری بلد هستند که چگونه از حق و حقوق شان دفاع نمایند و با قوانین کار و کارگری را خیلی بهتر از هر کس دیگری آشنا هستند و نیازی به قیمی آنهم یک سازمان تروریستی و فرقه گرایی مثل فرقه رجوی ندارند و بخاطر عملکرد ضد کارگری این سازمان نه تنها دل خوشی از آن ندارند بلکه به شدت از این سازمان ضد گارگری و تروریستی متنفر می باشند . در پایان یک بار دیگر این روز خجسته اول ماه می روز همبستگی و اتحاد همه کار گران جهان را به همه کارگران و زحمتکشان از صمیم قلب تبریک گفته و دستان پر توان شان را می بوسم و برای شان سلامتی و موفقیت های بیشتر در عرصه دستیابی به حق و حقوق شان را آرزومندم .
یادداشت از علی جهانی
انتهای پیام