وقتی رئیس قبیله گرگ ها مظلوم نمایی می کند

مریم رجوی و دارودسته‌اش که سند جنایت آنها به واسطه حمایت جریان‌های غربی هنوز به دادگاه مرجع و بی‌طرفی ارائه نشده است درپی احیاء خود در فقدان رهبر مادی و معنوی‌شان مسعود رجوی هستند؛ بنابراین آنها برای هرچه بیشتر دیده‌شدن مریم قجر عضدانلو نهایت تلاش خود را می‌کنند تا دمی بیشتر در عرصه سیاسی دنیا بمانند.

فراق: همه رویدادها درست شبیه قطعات یک پازل در مدت زمانی نسبتا طولانی در کنار یکدیگر قرار گرفت و ناگهان برای تکمیلشدن این پازل بازیگران بازی که این بار جنس خود را تا حدودی زنانه کرده بود؛ اما شروع بازی از جانب لیدر گروهکی بود که شدت و حدت خیانتهایش در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن بر همه واضح و مبرهن است.

دیدارهایی که در پس ژستها و لبخندهای آدمهایی که تقریبا طیف وسیعی از افکار عمومی جهان آنها را با نام جنایتکار و تروریسم میشناسند منجر نمیشد تا پیامهای ردوبدل شده در این اجتماعات از نظرها دور بماند این موضوع زمانی که ترکی الفیصل، شاهزاده سعودی و رئیس اسبق دستگاه اطلاعاتی عربستان در کنفراس منافقین در پاریس مرگ مسعود رجوی سردسته این گروهک تروریست را اعلام کرد با شایعههایی نظیر ارتباط مریم رجوی با الفیصل و شایعاتی که صحت و سقم آن هنوز در هالهای از ابهام است دوباره تلاش کرد تا اینبار چرخش قدرت را از مسعود به مریم رجوی در این ماشین ترور دهه شصت پیگیری کند.

در این میان مریم رجوی فعالانه پایش به سیاست بازشده تا بتواند جای خالی مسعود را که اکنون بسیاری از توبهکنندگان از گروهک مجاهدین خلق او را خائنترین و درعین حال لاابالی ترین عضو ارشد سازمان می نامند پرکند دیدار او با محمود عباس معروف به ابومازن رئیس تشکیلات خودگردان قدس اشغالی که در قالب طرحی با عنوان مقابله با تروریست صورت گرفت تقریبا فکاهیترین طنز تاریخ سیاسی دنیا شد؛ زیرا تقاضای ابومازن از مریم رجوی مبنی بر مقابله با تروریسم درحالی انجام شد که فرقه رجوی ها خود یکی ازبزرگترین ماشینهای تروری بودند که با نگاه به عمق داستان شکلگیری و عقاید تکفیری آنها میتوان این جریان را نسخه آزمایشی داعش و گروهکهای تروریستی تفکیری به حساب آورد که اکنون آتش جنگ، خونریزی و بدترین جنایتها را در منطقه غرب آسیا به پا کردهاند.

این چرخش قدرت زنانه در قبیله گرگها سبب نوعی توهم مقبولیت داخلی برای رئیس جمهوری شد که در ظاهر او را منتخب کمپنشینان اشرف دیروز و لیبرتی امروز مینامند؛ داستان مادر گرگها از زمانی به نقطه اوج خود رسیده است که پالسهایی از داخل جمهوری اسلامی ایران و از سوی برخی از منتسبین به خواص که آنها را در روزگار بعد از کودتای نافرجام ۸۸ مردودین جریان انقلاب میدانیم دریافت کرده و حالا وقیحانه تلاش میکنند تا یک سلسله از موضوعات مرتبط با زنان را با عناوین مانند نقض حقوق شهروندی به سخره بگیرد.

به یقین حکومت دینی آنقدرها برای زنان ایرانی عزت، اقتدار و آبرو به همراه آورده است که رئیس قبیله گرگها وقتی این پیام را از داخل دریافت میکند که حکومت دینی دین مردم را تضعیف میکند به خود اجازه میدهد تا به نیت همنوایی یا تکمیل پروژه تخریب اینبار نه با عملیات تروریستی به سبک انفجار و قتل عام مردم بیگناه بلکه با هدف تکمیل فرایندی که از سوی قشر خاص در داخل آغاز شده آنها هم سنگی بیندازند و بدون درنظرآوردن ماهیت تروریستی خودشان و جنایتهای پیدا و پنهانی که در حق مردم بیگناه ایران و همچنین عراقیها کردهاند حکومت جمهوری اسلامی را ناقض حقوق زنان و حق شهروندی آنها به دروغ جلوه دهد.

حال نکتهای که می باید جریانهای داخلی که سبب چنین عرض اندامی از سوی خیانتکار و وطنفروشترین میشوند به آن توجه کنند این است که آنها حقوق شهروندی را در چه چیزی جستجو میکنند؟ آیا در شرایطی که کشور ما در منطقهای ملتهب آرامشی عمیق را برای شهروندان خود به ارمغان آورده است تخریب وجه نظام اسلامی کار درستی است؟ آیا این اظهارنظرها در خصوص وضعیت پوشش و چرایی رسیدن به وضع فعلی بدون در نظرآوردن آنچه در زمان تصدی جریانات سیاسی خاص بر کرسی قوه مجریه بر سر حوزه زنان رفت و در سایه تساهل و تسامح فرهنگی وضعیت را به شکل کنونی درآورد صحیح به نظر میرسد؟! بنا بر نوشته های هفته نامه شما، حال اگر تمام این جریانات را نادیده گرفته یا خوشبینانه آن را ناشی از جهل یا عملی سهوی بدانیم بازهم نمیتوان از ماهیگیری جریان مجاهدین خلق از آب گلآلودی که دراثر این سهلانگاری صورت گرفته است چشمپوشی نمود.

به هرترتیب آنچه مسلم است مریم رجوی و دارودسته هاش که سند جنایت آنها به واسطه حمایت جریانهای غربی هنوز به دادگاه مرجع و بیطرفی ارائه نشده است درپی احیاء خود در فقدان رهبر مادی و معنویشان مسعود رجوی هستند؛ بنابراین آنها برای هرچه بیشتر دیدهشدن مریم قجر عضدانلو نهایت تلاش خود را میکنند تا دمی بیشتر در عرصه سیاسی دنیا بمانند.