• امروز : یکشنبه - ۲۶ مرداد - ۱۴۰۴
  • برابر با : Sunday - 17 August - 2025
«عملیات مهندسی» پلی که گذشته و حال را به هم پیوند می‌دهد

 داستانی که یک سرش تروریست‌های مجاهدین خلق و سر دیگرش مردم و مدافعان امنیت است

  • کد خبر : 52829
  • ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۱۰

سریال «عملیات مهندسی» در جغرافیای آثار تلویزیونی ایران، مانند پلی است که گذشته و حال را به هم پیوند می‌دهد؛ پلی که عبور از آن، هم شجاعت می‌طلبد و هم جرئت پذیرش روبه‌رو شدن با زخم‌های باز.

amaliyat mohandesi cast

به گزارش فراق، میزان در یادداشتی به بازخوانی آنچه در سریال «عملیات مهندسی» زنده می‌شود پرداخته و نوشته است: روایت این سریال تنها یک تسلسل عملیات‌های تروریستی و ضدتروریستی نیست، بلکه بازخوانی فضایی است که در حافظه جمعی ایرانیان با هراس، قربانی و شکنجه شدن و مقاومت پیوند خورده است.

داستانی که یک سرش تروریست‌های جانی سازمان مجاهدین خلق و یک سرش مردم و مدافعان امنیت در برهه وقوع اتفاقات است. سریال تازه‌ترین محصول شبکه سه سیما، چه به‌دلیل انتخاب سوژه‌ای ملتهب و حساس از تاریخ معاصر ایران و چه به‌خاطر پرداختی متکی بر تعلیق، پیچیدگی و تصویرسازی واقع‌گرایانه از دهه شصت قابل‌توجه است. این مجموعه تلاش می‌کند بخشی مهجور، اما مهم از سال‌های پرحادثه پس‌از انقلاب را به تصویر بکشد: تقابل نفس‌گیر نیرو‌های امنیتی کشور با سازوکار مخوف تروریسم سازمان‌یافته گروهک منافقین در سال ۱۳۶۱.

تیم تولید در بازتولید محیط دهه شصت، از طراحی صحنه تا تأمین لوازم و ملزومات موردنیاز برای بازنمایی مستند و منطبق بر تاریخ صحنه‌ها، دقت زیادی به خرج داده است، به‌طوری که «عملیات مهندسی» ضمن وفاداری به جغرافیای رویدادها، حس اضطراب و آشوب را برای تماشاگر امروز نیز باورپذیر و ملموس می‌کند؛ حتی اگر لازم باشد برای القای زیست آن روز‌های تهران، به حواشی پایتخت هجرت کند. علاوه‌بر آن، سریال با کنار گذاشتن نگاه سرد و مستندمحور، تاریخ را از بطن تجربه‌های انسانی بیرون می‌کشد.

شخصیت‌ها نه ابزار روایت ایدئولوژیک، بلکه انسان‌هایی با تصمیم‌های دشوار، باور‌های متزلزل و سرگذشت‌هایی پر از کشمکش‌اند. در چنین چارچوبی، جنگ و خشونت نه به‌عنوان هیجان دیداری بلکه به‌عنوان تجربه‌ای عاطفی مطرح می‌شود.

دهه شصت در روایت این سریال، یک محیط بی‌روح و استاتیک نیست، بلکه صحنه‌ای زنده و دارای تپش است. دکوراسیون خانه‌ها ساده و کم‌جزئیات است؛ اما همان اندک جزئیات، دقیق و هدفمند انتخاب شده‌اند: ساعت دیواری قدیمی که عقربه‌هایش انگار گیر کرده، چراغ نفتی در گوشه اتاق که بیشتر از نورش، بوی سوختگی‌اش به چشم تماشاگر می‌آید یا دیوار‌هایی با پوستر‌هایی محو، باقی‌مانده از شعار‌های سیاسی آن دوران. این عناصر، گذشته را ملموس می‌کنند بی‌آنکه مستقیماً به‌زبان بیاورند.

فضای شهری نیز با ترکیبی از کوچه‌های باریک، دیوار‌های بلند و سکوت کشدار بازسازی شده است. نورپردازی به‌گونه‌ای است که بخش زیادی از جزئیات در سایه می‌ماند، دقیقاً همان‌طور که حقیقت بسیاری از حوادث آن سال‌ها در تاریکی روایت‌ها پنهان مانده است و باید از پل روایت، دوباره به صحنه زنده و جاندار حافظه جمعی مردمی بازگشت کند که زخم‌هایی عمیق از جنایات تروریست‌ها خورده‌اند و نباید فراموششان کنند.

حسین تراب‌نژاد، نویسنده کار، باتکیه‌بر هسته مرکزی واقعیت‌های تاریخی، تصویری چندلایه، پرتعلیق و تحلیلی از واقعه خلق می‌کند. انتخاب سوژه خشونت و شکنجه توسط گروهک منافقین یکی از نقاط جسارت اثر است؛ چراکه کمتر شاهد نمایشی این‌چنین صریح و روایت‌مدار بر بستر تلویزیون بوده‌ایم. صراحت روایی سریال در نشان دادن سیاهی‌ها و لایه‌های پنهان بی‌آنکه قصه به دام اغراق و قضاوت یک‌سویه بیفتد، نقطه قوتی است که نباید از کنار آن به‌آسانی عبور کرد.

اصل واقعیت، خاکستری بودن آدم‌هاست: گروه قهرمانان داستان، مانند مصطفی و دیگران، نه بی‌خطا هستند و نه شخصیت‌هایی تخت و کلیشه‌ای. حتی افرادی مثل محمد، پزشک شکنجه‌گر یا عزت، عضو سازمان، با تضاد‌ها و مبارزه‌های درونی نمایان می‌شوند و همین مسئله در باورپذیری و انسانی شدن شخصیت‌ها سهمی جدی دارد.

درواقع، شخصیت‌های اصلی سریال در میانه یک فضای خاکستری حرکت می‌کنند. قهرمان، شخصیتی معصوم و شکست‌ناپذیر نیست؛ گاهی لکنت در کلامش، تردید در نگاهش یا حتی عقب‌نشینی‌اش از یک تصمیم، او را انسانی‌تر می‌کند. ضدقهرمان‌ها نیز صرفاً تجسد شر نیستند؛ در پس رفتار‌های خشنشان، گاهی ردپای ترس، ناامیدی یا حتی جست‌وجوی حقیقت دیده می‌شود.

این چندبعدی بودن باعث می‌شود تماشاگر در برابر هر شخصیت، هم قضاوت کند و هم درنگ. لحظه‌ای ممکن است از یک تصمیم خشن بیزار شود و لحظه‌ای بعد همان شخصیت را در موقعیتی ببیند که امتناع از خشونت، به قیمت نابودی خودش تمام می‌شود.

عنوان سریال ذهن را به سوی صحنه نبرد و تاکتیک‌های پیچیده می‌برد؛ اما داستان به‌سرعت زاویه دیگری پیش می‌گیرد. عملیات‌ها تنها نقطه شروع‌اند؛ تمرکز اصلی بر بازتاب آنها در زندگی روزمره و روان شخصیت‌هاست. این تغییر زاویه روایی، ریتم ویژه‌ای به سریال می‌دهد که از فضای هیجانی صرف به‌سوی فضایی تأمل‌برانگیز حرکت می‌کند.

نما‌های طولانی‌مدت از چهره‌ها، زمانی که در انتظار خبری ایستاده‌اند یا باید میان دو انتخاب خطرناک تصمیم بگیرند، بیشتر از صحنه‌های تعقیب‌وگریز، بار دراماتیک اثر را حمل می‌کند. حتی گاهی سکوت شخصیت‌ها، از هر دیالوگی رساتر می‌شود.

تاریخ در «عملیات مهندسی» ثابت و تغییرناپذیر ارائه نمی‌شود. روایت، لایه‌لایه باز می‌شود و هر لایه پرسش تازه‌ای را پیش می‌کشد: چه کسی حقیقت را می‌گوید؟ چه بخشی از داستان ناگفته مانده؟ و آیا حقیقت اصلاً به‌طور کامل قابل دستیابی است؟

این ساختار باعث می‌شود هر قسمت سریال نه‌صرفاً ادامه قبلی، بلکه قطعه‌ای تازه از پازل باشد. وقتی یکی از شخصیت‌ها از زاویه دید خود ماجرا را شرح می‌دهد، تماشاگر درمی‌یابد که روایت پیشین تنها بخشی از واقعیت بوده و شاید حتی تحریف شده است.

موسیقی متن به‌جای ایجاد هیجان مداوم، از سکوت و ضرب‌آهنگ کند بهره می‌برد. ملودی‌ها تکرارشونده و محدودند، تا حس تکرار روزمره زندگی در شرایط دشوار را القا کنند. سکوت‌های طولانی، چه در صحنه گفت‌و‌گو‌های پرتنش و چه در لحظات اندوه، بار احساسی سریال را دوچندان می‌کند.

سریال «عملیات مهندسی» به این دلیل ماندگار است که از دام روایت تک‌لایه می‌گریزد. روایت همزمان در سه سطح جریان دارد: تاریخ، فرد و جامعه. سطح

تاریخی، بستری واقعی و مستند ایجاد می‌کند؛ سطح فردی، کشمکش‌ها و انتخاب‌ها را ملموس می‌کند؛ و سطح اجتماعی، پیامد‌های گسترده خشونت و ترور را بازنمایی می‌کند.

تماشاگر پس از دیدن سریال، صرفاً تصویری از وقایع در ذهن ندارد، بلکه پرسش‌هایی درباره ماهیت حقیقت، بهای امنیت و جایگاه انسان میان ایدئولوژی‌ها نیز با خود حمل می‌کند. این پرسش‌ها، همان چیزی است که اثر را فراتر از یک محصول سرگرم‌کننده به یک تجربه فکری و احساسی بدل می‌کند. در نهایت، «عملیات مهندسی» هم به‌عنوان یک اثر امنیتی- تاریخی و هم به‌مثابه یک واکاوی اجتماعی، موقعیت ممتازی بین تولیدات تلویزیونی سال‌های اخیر ایران دارد. این سریال صرفاً بازنمایی نبرد خوب و بد نیست، بلکه تلاشی برای موقعیت‌پردازی، ترسیم حقیقت‌های پنهان‌شده در غبار تاریخ و گردش در لایه‌های تاریک حافظه ملی است.

توجه به پیچیدگی‌های انسان‌ها در بحران، دوری از نگاه شعاری و ساختارشکنی در روایت، همه دست‌به‌دست هم داده‌اند تا «عملیات مهندسی» از دام آثار گذرا فراتر رود و نمونه‌ای ارزشمند از تلویزیون جریان‌ساز ایران شود؛ جایی که مرور تاریخ، زخم را یادآوری نمی‌کند بلکه معنا و هویت جدیدی برای نسل امروز می‌سازد.

انتهای پیام

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=52829