هر سال در این ایام، باند تبهکار رجوی ضجههایی را سر میدهد که حاکی از یک پروژه شکست خورده در گذشتههای دور میباشد. بله، ۳۰ خرداد سال ۶۰ تداعی کننده یک استراتژی شکست خورده میباشد.
مردم ایران هنوز با گذشت نزدیک به چهل و سه سال از آن دوران فراموش نکردهاند که دستگاه ترور و سرکوب رجوی چطور به جان مردم افتاد و با کشتاری که به راه انداخت، تعداد زیادی از فرزندان این کشور را به خاک و خون کشید. آنجا بود که دید برای ماندنش جایی نیست و فرار را بر قرار ترجیح داد، اما سلف او چه شدند؟
تعداد زیادی در درگیریهای خیابانی کشته شدند و تعداد بیشتری دستگیر و راهی زندان شدند. میراث سازمان مجاهدین خلق به رهبری مسعود رجوی، برای مردم ایران در همان سه سال بعد از انقلاب، باعث کشته شدن بیرحمانه بسیاری از مردم ایران گشت. مردمی که رجوی در سخنرانیهایش میگفت: «به نام خدا و به نام خلق قهرمان ایران!»
هنوز که هنوز است معلوم نیست که مردم از دیدگاه رجوی به چه قشری از جامعه تعلق میگیرد و وقتی او میگوید به نام خلق قهرمان ایران یعنی چه، چون او که بجز کشتار مردم، کار دیگری برای مردم نکرده و نمیکند.
در آخر باید گفت که ۳۰ خرداد، خط سرخی بسیار ضخیم بین مردم ایران و فرقهی رجوی میباشد که شامل مرور زمان نمیشود و تا اذهان کار میکند و افکار عمومی فعال هستند این خط سرخ، با قوت خود باقی خواهد ماند و فراموش نخواهد شد.
مرتضی حیدرزاده
انتهای پیام