هفتمین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده سرکردگان فرقه رجوی سه شنبه سوم بهمن ماه برگزار شد تا برگی دیگر از رنج مردم ایران از تروریسم جهت صدور حکمی برای عاملان این رنج بازخوانی شود.
به گزارش فراق، برای افرادی که هفتههای گذشته در سالن دادگاه حضور داشتند، از افراد نشسته روی دو ردیف صندلیهای قرمز سمت راست و یک ردیف صندلیهای قرمز سمت چپ سالن مجتمع تخصصی ویژه رسیدگی به جرایم قضایی تا حضور خبرنگاران و تصویربرداران و حتی زونکنها و کتابهای قرار گرفته روی میز هیئترئیسه دادگاه، هیچ چیزی تکراری نیست و هر لحظهای از اتفاقهای این دادگاه و افراد حاضر در سالن برگزاری، میتواند روایتی خواندنی باشد.
برگ هفتم دادگاه رسیدگی به پرونده سرکردگان فرقه رجوی در روز سوم بهمن ورق خورد تا یکی از بازیگران بزرگ جهانی مبارزه با تروریسم که همزمان بزرگترین قربانی تروریسم نیز است، در حالیکه در هفتههای اخیر جراحتی جدید از ترور برداشته، نشان دهد که همیشه راهی برای بازگشت میگذارد، حتی برای سرکردگان فرقه رجوی.
مهمان ویژه این جلسه دادگاه، مسعود ستایشی، سخنگوی قوه قضاییه بود.
ستایشی در گفتوگو با میزان درباره امکان استرداد منافقین به کشور، گفت: با وجود صدور اعلان قرمز اینترپل، در صورت فراهمشدن شرایط دستگیری، آنها به کشور مسترد میشوند.
چهار دهه روی ویلچر
چهرهای جدید که در ردیف نخست صندلیهای سالن دادگاه نشسته بود، به سرعت توجه خبرنگاران را به خود جلب کرد.
منیژه صفییاری که به گفته خودش در ۳۹ سال گذشته با یک پای قطعشده از بالای زانو، تلاش کرد تا روحیهبخش خانواده آسیب دیده از تروریسم خود باشد، گفت که به همراه مادرش در پی اقدام فرقه رجوی در جریان بمبگذاری در خیابان ناصرخسرو دچار جراحت شدید شد.
وی با اشاره به اینکه، مادرش هم از مجروحان آن حادثه بوده و خودش علاوه بر از دست دادن پا، رنج وجود ترکشها در بدن را تحمل میکند، اظهار کرد: این حادثه تلخ و دشواریهای پس از آن نتوانسته رنگ زندگیاش را بزداید؛ او اکنون یک ورزشکار حرفهای است که زندگی شخصی موفقی نیز دارد.
تاکید قاضی بر فراهم بودن فرصت دفاع و توبه
در حالی که حاضران و اهالی رسانه با عبور عقربههای ساعت از ۹ صبح منتظر بودند تا حجت الاسلام والمسلمین دهقانی رسمیت دادگاه را اعلام کرده و وزیری، نماینده دادستان را برای قرائت کیفرخواست به جایگاه دعوت کند، ماجرا به شکل دیگری پیش رفت.
قاضی دادگاه با اشاره به تلاش دادگاه برای فراهم کردن موقعیت دفاع برای متهمهای پرونده، دلسوزانه گفت که حتی در صورت محکوم شدن نیز امکان عفو و توبه برای متهمان وجود دارد؛ متهمان حتی در صورت اعتقاد به گناهکار بودن خود نیز میتوانند در دادگاه حاضر شده و از خود دفاع کنند تا به یک عمر آوارگی خود پایان دهند و با در نظر داشتن ظرفیت توبه در قوانین ایران به بخشش و عفو امیدوار باشند.
حجت الاسلام والمسلمین دهقانی ضمن معرفی ایجاد بازدارندگی و بازگشت محکوم به جامعه بهعنوان مهمترین هدف قوانین قضایی در سطح جهانی و در ایران، گفت: به همه قضات دنیا اعلام میکنم که در تمام مکاتب جرم شناسی اندیشمندان تلاش دارند تا ضمن اجرای عدالت، متهم مجازات شده، مجددا سراغ جرم نرفته و به سوی جامعه بازگردد؛ و همه این امکانها در توبه براساس احکام اسلام گنجانده شده است.
به گفته وی، اگرچه در نظامهای قضایی سراسر جهان، نهادهای ارفاقی امکانهایی مانند آزادی مشروط را فراهم میکنند، توبه منحصر به نظام قضایی ایران و متاثر از اسلام است.
با در نظر داشتن این واقعیت که منافقین پیشتر نیز از فرصت توبه برخوردار شده بودند، فقط یک نکته به ذهن میرسد: این جماعت مبتلا به رنگی بالاتر از سیاهی، دیگر چه بهانهای برای ادامه کینهورزی و جنایت علیه مردم ایران دارند؟
اینجا قانون حرف اول را میزند
پس از گذشت چند دقیقه از آغاز روند قرائت کیفرخواست، قاضی دادگاه اعلام کرد که به دلیل غیبت وکیل متهمان ردیف اول تا بیستم، باید امکان ادامه برگزاری دادگاه بررسی شود.
محمدی، وکیل تسخیری متهمهای ردیف اول تا بیستم پرونده شکایت از فرقه رجوی به دلیل بیماری نتوانسته بود در جلسه دادگاه حضور یابد و این موضوع را با ارسال لایحه به دادگاه اعلام کرده بود؛ از این رو حجت الاسلام والمسلمین دهقانی ضمن اعلام تنفس کوتاه گفت که جلسه دادگاه در صورت یافتن وکیل جایگزین ادامه مییابد و به همین خاطر چهار وکیل تسخیری دیگر را برای مشورت فراخواند.
در نهایت حاجی محمدی، یکی از وکلای تسخیری وکالت متهمان ردیف اول تا بیستم را پذیرفت تا دادگاه ادامه پیدا کند.
شگردهای تروریستها برای خیانت
گذشته از اینکه دادگاه رسیدگی به اتهامهای منافقین با چه رایی پایان خواهد یافت، این دادگاه نقشی مهم در حافظه تاریخی مردم ایران دارد؛ برگبهبرگ کیفرخواستی که نماینده دادستان قرائت میکند، برای مردم ایران مانند ورقزدن برگهایی از تاریخ است که هم به دلیل گذشت زمان و هم به لطف برقراری امنیت در کشور، متاسفانه به حاشیه غفلت رفتهاند.
وزیری در جلسه هفتم مانند جلسه ششم تلاش کرد تا روند قرائت کیفرخواست را تسریع کند، اما ابعاد ناگفته و از چشم دورمانده جنایتهای منافقین بهویژه در محتواهای رسانهای که در ارتباط با کیفرخواست مطرح میشد، سبب شد تا قاضی از وزیری بخواهد آهستهتر به بررسی موضوع بپردازد.
مزدوری منافقین برای رژیم صدام از طریق ترور شهروندان موضوعی بود که در جلسات پیش به آن پرداخته شده بود، اما این بار وزیری مدارکی را ارائه کرد که نشان میداد منافقین حتی اطلاعات کشور را از جمله اطلاعات مربوط به فناوری هستهای، به سرویسهای جاسوسی کشورهای بیگانه میفروختند.
منافقین برای کسب اطلاعات از دو شیوه استفاده میکردند؛ شنود تلفنی نهادهای حساس و تخلیه اطلاعات مردم برای بهرهبرداری؛ در هر دو روش نیز همکاری طرف ثالث کاملا آشکار و واضح است.
کیفرخواست یک واقعیت را درباره ماهیت منافقین، روشنتر کرد: آنها فروشندگانی ورشکسته هستند که به نفرین ابدی آوارگی دچار شدهاند.
دریافت پول برای به راه انداختن جوی خون
صدام جمله معروفی درباره منافقین دارد: ما اگر دو گلوله داشته باشیم باید یکی از آنها را به منافقین بدهیم.
این جمله را وزیری هنگام قرائت کیفرخواست خواند و گفت: از دیدگاه صدام منافقین بخشی از ارتش رژیم بعث عراق بود تا بتواند علاوه بر اهداف ضد ایرانی، شیعیان جنوب عراق و کردهای شمال این کشور را سرکوب کرده و جوی خونی را به ازای هر اعتراضی به راه بیندازد.
مسعود رجوی حتی به دلیل خوشخدمتیهای خود به صدام در نسلکشی کردهای عراق مدال هم گرفت.
نقش فرقه تروریستی رجوی در کشتار شیعیان و اکراد عراق، موضوعی است که حتی در اسناد وزارت خارجه آمریکا نیز به آن اشاره شده است.
در این میان شاهد از غیب رسید؛ یکی از افرادی که شاهد کشتار کردها از سوی منافقین در جریان عملیات موسوم به مروارید بود، به ارائه توضیحاتی از مشاهدات خود پرداخت.
ساختمان شیطانی خیابان ۴۰۰ اشرف؛ مقصد «چک امنیتی»
در بخشی از کیفرخواست قرائتشده در جلسه هفتم دادگاه رسیدگی به پرونده سرکردگان فرقه رجوی، برههای از تاریخ منحوس این گروه مورد توجه قرار گرفت که قابل توجه است.
شکست مفتضحانه عملیات موسوم به فروغ جاویدان فرقه رجوی در حالی رخ داد که شمار قابل توجهی از اعضا به واقعیت ترفندهای فریب گروهک پیبرده بودند؛ فشار بر اعضای منافقین پس از آن افزایش یافت که به اصطلاح انقلاب ایدئولوژیک و طلاقهای اجباری بر آنها تحمیل شد و نارضایتیها را برانگیخت.
راه حل فرقه رجوی برای مواجه با موج نارضایتیها، روند «چک امنیتی» یا همان انتقال به ساختمان واقع در خیابان ۴۰۰ اشرف بود؛ اعضای ناراضی که با چشمان بسته به این ساختمان منتقل میشدند، دو گزینه در مقابل فشار و شکنجه به دلیل اتهام نفوذی بودن وجود داشت: مرگ بر اثر شکنجه در صورت امتناع از امضای اعتراف نامهای که نشان میداد فرد مورد نظر نفوذی سازمانهای اطلاعاتی ایران است؛ یا امضای اعترافنامه به ازای زندگی و ادامه عضویت در گروهک.
تاریخ خیانت و جنایت
قرائت کیفرخواست جلسه هفتم که از متهم ردیف ۷۱ آغاز شده بود با خواندن مشخصات متهم ردیف ۸۹ پایان یافت.
حجت الاسلام والمسلمین دهقانی پیش از اعلام پایان جلسه، گفت که احتمالا جلسات بعدی دادگاه در تعداد بیشتری از روزهای هفته و دو جلسه صبح و عصر برگزار شود.
انتهای پیام