فرقه تروریستی رجوی را میتوان یکی از اصلیترین ناقضان حقوق بشری مردم و شهروندان ایران خواند.
به گزارش فراق، «اشرف ۳»، اردوگاه محل استقرار فرقه تروریستی رجوی در منطقه مانزا شهر دورس آلبانی است؛ اردوگاهی فوق امنیتی با حدود ۳ هزار سکنه، اما آیا این پایان آوارگی فرقه جنایتکار رجوی است؟
آنچه رجوی را به کشیدن دیوار بلند امنیتی به دور مقر خود ناچار کرده، تلاش برای مخفی نگه داشتن رویدادهایی است که درون این فرقه دارای ماهیت تروریستی میگذرد.
کارنامه سیاه جنایت
فرقه تروریستی رجوی برخلاف آنچه ادعا میکند، از همان ابتدای شکلگیری خود بیش از آن که شبیه یک حزب باشد، دارای مولفههای یک فرقه بود و گذر زمان و رسواییهای مکرر این جریان در سالهای اخیر از آن شبحی بیشتر باقی نگذاشته است؛ شبحی که به لطف همفکران و البته سوداگران غربی برای ادامه حضور خود بیحاصل تلاش میکند.
کارنامه جنایتهای فرقه تروریستی رجوی، تاریخی سیاه و ضد بشری را شامل میشود که سند قتل عام بیش از ۱۷ هزار غیرنظامی ایرانی است.
نقطه اوج جنایتها و اقدامهای تروریستی فرقه رجوی در جنگ رژیم صدام علیه ایران رخ داد؛ در بازه زمانی هشت ساله جنگ رژیم بعث عراق علیه ایران، آنها به دست صدام مسلح شدند و در کنار ارتش عراق علیه مردم و غیرنظامیان ایرانی به نبرد پرداختند؛ صدام که با حمایت انگلیس و آمریکا در حال جنگ خونین علیه ایران بود، فرصت را مناسب دید تا به ازای اسکان در یک پایگاه نظامی موسوم به اشرف در ۵۰ مایلی مرز ایران، ارائه سلاح و پول نقد، همکاری منافقین را در جنایت علیه مردم ایران خریداری کند.
این همراهی با جنایتهای صدام علیه ایران که با بمباران بیرویه و استفاده از سلاحهای شیمیایی همراه شد، به از بین رفتن ته مانده ناچیز اعتبار منافقین نهتنها در ایران بلکه برای هر انسان میهنپرستی در سراسر جهان منجر شد.
منافقین حتی با یک نیروی مکانیزه ۸ هزار نفری در سال ۱۹۸۸ در پایان جنگ رژیم صدام علیه ایران عملیاتی را اجرا کرد که با شکستی کوبنده پایان یافت.
جنایتهای فرقه رجوی را نمیتوان محدود به مردم ایران خواند؛ آنها در طول دهه ۱۹۹۰ به صدام برای سرکوب قیامهای پس از جنگ اول خلیج فارس کمک و در جنایتهای وحشتناک علیه کردها نقش ویژهای ایفا کردند.
به گزارش «گاردین»، منافقین طی ۲ دهه پس از جنگ عراق علیه ایران، حملاتی را علیه اهداف غیرنظامی در سراسر مرزهای ایران ترتیب دادند و به صدام در سرکوب دشمنان داخلیاش کمک کردند.
سرنگونی صدام بهعنوان چرخاننده این ماشین کشتار و تروریسم سبب شد تا توجه مقامهای آمریکایی به آنها بهعنوان شریک جنایتکاری و بهعبارت بهتر آلت دستی برای رقم زدن جنایتها در منطقه جلب شود.
فرقه تروریستی رجوی به دلیل ماهیت جنایتکارانه خود از همان زمان مورد توجه آمریکا قرار گرفت؛ هرچند که واشنگتن همچنان نام این گروهک را در فهرست سازمانهای تروریستی خود نگه داشته بود.
اما چرخش غیرمنتظره در عرصه سیاسی عراق، خواب شوم آمریکا برای منطقه با استفاده از تروریستهای فرقه رجوی را برآشفت و به آوارگی آنها از عراق منجر شد.
آمریکا و سازمان ملل در این مرحله با ادعای نگرانی از سرنوشت این تروریستها بهعنوان میانجی وارد عمل شده و تلاش کردند تا محلی را برای استقرار آنها بیابند؛ در نهایت تماسهای واشنگتن با شرکای اروپای شرقی به انتخاب رومانی به محل ایدهآل برای استقرار فرقه رجوی منجر شد، اما این آلبانی بود که با اهداف سیاسی به درخواست آمریکا برای استقرار فرقه رجوی پاسخ مثبت داد.
در سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ بین ۳ تا ۵ هزار عضو فرقه تروریستی رجوی تحت نظارت دولتهای سالی بریشا و ادی راما با کمک کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل به آلبانی منتقل شدند.
منافقین در برهههای زمانی مختلف نشان دادند که آماده هرگونه همکاری با دشمنان ایران هستند؛ در زیر به مهمترین جنایتهای آن ها اشاره شده است:
کشتار شهروندان بیگناه ایرانی: براساس آمارهای موجود بیش از ۱۷ هزار شهروند ایرانی قربانی اقدامهای تروریستی فرقه رجوی شدند؛ بمبگذاری در راهآهن تهران، بمبگذاری در حرم امام رضا(ع)، بمبگذاری در خودروها و خیابانهای شهرهای مختلف از تهران تا شیراز از اهواز تا قم از اصفهان تا همدان، …، بخشی از جنایتهای فرقه تروریستی رجوی علیه شهروندان ایرانی هستند.
سن قربانیان کشتارهای هدفمند و برنامه ریزی شده فرقه رجوی از ۸ ماه تا ۸۶ سال است؛ این نشان میدهد که فرقه رجوی همان گونه که بعدا بارها اعلام کردند، برای دستیابی به اهداف نامشروع خود ابایی از جنایت علیه هیچ قشری از ایرانیان ندارند.
ترور شخصیتهای برجسته ایرانی: در کارنامه این فرقه تروریستی فهرست بلندی از ترور شخصیتهای سیاسی، علمی و مذهبی ایران وجود دارد؛ ترور ۷۲ نفر از شخصیتهای سیاسی کشورمان با انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی، ترور ناکام مقام معظم رهبری، ترور شهیدان رجایی و باهنر، ترور آیتالله دستغیب، آیتالله قدوسی و آیتالله مدنی، ترور صیاد شیرازی و ترور دانشمندان هستهای از دیگر اقدامهای تروریستی این فرقه است.
همکاری با صدام علیه ایران: فرقه رجوی در سالهای جنگ رژیم بعث عراق علیه کشورمان به همکاری با صدام پرداخته و در جنایتهای او علیه کشور و مردم شریک شدند؛ البته آنها با صدام در سرکوب شیعیان عراق نیز همکاری داشتند.
تلاش برای آشوب و تنشآفرینی در ایران: فرقه رجوی پس از آنکه دست رد مردم ایران را در خرداد ۱۳۶۰ مشاهده کرد، با آشوبآفرینی نقاب از چهره برداشت و ماهیت خود را آشکار کرد و از آن زمان تاکنون به دفعات برای ایجاد آشوب و اغتشاش اقدام کرد.
تلاش برای تشدید تحریمها علیه ایران: فرقه رجوی در مسیر رویکرد ایرانستیزانه و منافقانه خود با گروهها، شخصیتها، سازمانها و دولتهای مختلفی همکاری کرد تا به زعم خود بر حجم و شدت تحریمهای ضد ایرانی بیفزاید.
ارتباط فرقه رجوی با سازمانهای جاسوسی غربی: فرقه تروریستی رجوی در راستای رویکرد ایرانستیزانه خود با سازمانهای جاسوسی کشورهای مختلف همکاری میکند؛ تاکنون مدارک متعددی دال بر همکاری فرقه با سازمانهای جاسوسی فرانسه و آمریکا به دست آمده است.
حیات زیانبار این فرقه تروریستی رجوی در چهار دهه گذشته بدون همکاری آنان با سازمانهای جاسوسی کشورهای غربی از یک سو و حمایت اطلاعاتی سازمانهای مذکور از منافقین از سوی دیگر امکان پذیر نبوده است.
یک واقعیت درباره فرقه تروریستی رجوی وجود دارد که کسی توان انکار آن را ندارد؛ این افراد، تروریستهایی دچار آوارگی ابدی هستند.
مجاهدین از منظر منابع مختلف
در حال حاضر منابع مختلف در جهان، از فرقه تروریستی رجوی بهعنوان یک فرقه، کارتل یا گروه افراطی خطرناک یاد میکنند که حضورشان در هر مکانی از جهان میتواند میزبان را با تهدیدهای جدی مواجه کند.
به گزارش «terrorspring»، یک استاد روابط بینالملل دانشگاه بوستون، میگوید: با وجود حمایت مقامهای آمریکایی، این گروه عملا هیچ اعتباری در ایران ندارد و دستکم از اواسط دهه ۱۹۸۰ از نظر سیاسی بیربط به حمایتهای ملی بوده است.
نگرانی آمریکا درباره ماهیت فرقه رجوی
آمریکا در حالی فرقه تروریستی رجوی را از فهرست سازمانهای تروریستی خود خارج و رویهای را برای دیگر متحدان خود ایجاد کرد، که همچنان به شدت نگران ماهیت و اقدامهای تروریستی فرقه رجوی است.
براساس گزارش ۲۰۰۴ افبیآی که با استناد به فهرستی از اقدامهای تروریستی فرقه رجوی تهیه شده، آمده است که این گروهک در حال حاضر نیز بهصورت فعالانه در برنامهریزی و اجرای اقدامهای تروریستی شرکت دارد.
به گزارش «گاردین»، افبیآی با اشاره به اینکه برنامهریزیهای مربوط به اقدامهای تروریستی فرقه رجوی در پاریس، پایتخت فرانسه انجام میشود، آورده است که فرقه رجوی به شدت خواستار داشتن دفتر در واشنگتن است و به بهانه مسائل حقوق بشری در ایران بهطور معمول با اعضای کنگره آمریکا لابی میکند.
گزارش مذکور همچنین به نقش اعضای فرقه تروریستی رجوی در جنایتها و جرایم مختلف در اروپا از جمله قاچاق کودکان و موادمخدر شرکت میکند و روزنامهنگاران و تحلیلگران منتقد خود را هدف تهمت قرار میدهد.
با توجه به اطلاعات زیاد آمریکا درباره فرقه تروریستی رجوی، جای تعجب است که بسیاری از مقامهای آمریکایی و اروپایی همچنان اعتبار خود را با پول نقد معامله میکنند.
همدلی غربیها با فرقه تروریستی رجوی
کشورهای غربی بهویژه اروپاییها که تاریخ طولانی و انکارناپذیری از ایجاد، حمایت، تامین مالی و پناه دادن به گروههای تروریستی و تروریستها دارند، در چارچوب رویکرد تروریستپروری و استفاده ابزاری از تروریستها، از فرقه تروریستی رجوی نیز حمایت کردند.
کشورهای غربی امکانات وسیعی را در اختیار منافقین قرار داده و میدهند تا به زعم خود بتوانند از آنها در پیشبرد سیاست ضد ایرانی خود سوءاستفاده کنند.
موافقت آلبانی با استقرار فرقه تروریستی رجوی در خاک این کشور، خارج ساختن نام فرقه تروریستی رجوی از فهرست گروههای تروریستی از سوی اتحادیه اروپا، حضور شخصیتهای سیاسی غربی در رویدادهای فرقه رجوی، صدور مجوز برگزاری رویدادها از سوی کشورهای اروپایی، … نمونههایی از حمایتها و همدلیهای غربیها با فرقه رجوی است.
در واقع کشورهای اروپایی به بهای به خطر انداختن جان شهروندان خود برای دستیابی به اهداف ضد ایرانی خود تبدیل به پناهگاه و حامی فرقه رجوی شدهاند.
مروری بر اقدامهای فرقه تروریستی رجوی به خوبی نشان میدهد که اصول آنان کاملا منطبق با موضوع جنایت علیه بشریت و در تضاد با قوانین حقوق بشری و بینالمللی است.
انتهای پیام