• امروز : یکشنبه - ۴ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Sunday - 24 November - 2024
درباره توهمات فرقه رجوی در اغتشاشات اخیر ایران

مریم رجوی در پارلمان ایتالیا چه قرصی خورد؟ / حذف فوری اظهارات رجوی از سایت‌های مجاهدین / وقتی کشور چکمه هم جو گیر می‌شود

  • کد خبر : 36878
  • 10 دسامبر 2022 - 12:07
maryam rajavi

حذف فوری اظهارات مریم رجوی از سایت رسمی مجاهدین‌خلق نشان می‌دهد که عوامل این سازمان علی‌رغم طرح ادعاهای گزاف در محافل بین‌المللی که با هدف بزرگنمایی از چهره این سازمان انجام می‌شود نسبت به این امر آگاهند که در داخل ایران مردم از آن ها متنفرند.

به گزارش فراق، در حوادثی که در چندماه اخیر در ایران رخ داد، مریم رجوی بسیار سعی کرد که خود را فعال نشان داده و از آب گل آلود ماهی بگیرد. زنیکه دوره گرد تا آنجا پیش رفت که دو روز پیش برای اولین بار در اظهاراتی متوهمانه و خنده دار اعلام کرد که می‌خواهد سازمان مجاهدین را جایگزین جمهوری اسلامی کند.

مقایسه میزان التهابات کف خیابان در دو ماه اخیر با حجم محتوایی که در رسانه‌های خارج‌نشین بازنمایی می‌شود این گزاره را که «در آشوب‌های اخیر به جای اینکه رسانه در خدمت پوشش وقایع قرار گیرد، این وقایع هستند که به ابزار دست رسانه تبدیل شده‌اند» بیشتر نمایان می‌کند. به همین دلیل مشاهده می‌کنیم ابتدا یک فراخوان برای اعتصاب منتشر شده و سپس کوچک‌ترین گعده شبانه‌ای به اسم تجمع سراسری فاکتور می‌شود تا مبادا بی‌اعتنایی به این فراخوان‌ها شکست آن را به تصویر بکشد.

این فرآیند باعث می‌شود مردمی که التهابات فروکش کرده را لمس می‌کنند و تجمع و اعتصاب ادعایی را صرفا در فراخوان‌های هر چند روز یک بار و تصاویر صداگذاری‌شده می‌بینند با این سوال مواجه شوند که اساسا کارکرد این تصویرسازی چیست؟ و این قمار رسانه‌های برانداز با اندک سرمایه اجتماعی تا چه زمانی قرار است تداوم یابد؟ پاسخ این سوال را می‌توان در موج تحریمی چند روز اخیر کشورهای غربی علیه ایران و دیدارهای گاه و بی‌گاه مقامات این کشورها با چهره‌های کاسب تحریم جست‌وجو کرد. پاسخی که نشان می‌دهد تصویر غلوشده التهابات بیشتر از آنکه کارکرد داخلی داشته باشد قرار است به دولت‌های معاند جمهوری اسلامی فروخته شود. می‌شود اینگونه توصیف کرد که چاه حفرشده برای ایران اگرچه مطابق معمول به آب نمی‌رسد اما نان چاه‌کنان آن را تامین می‌کند.

در چنین فضایی هر یک از گروه‌های برانداز در رقابت با دیگری سعی دارد خود را به‌عنوان پرچمدار اصلی آَشوب معرفی کند تا بتواند امتیاز بیشتری از دولت‌های غربی بگیرد. با چنین هدفی است که مسیح علی‌نژاد با برند ادعایی رهبر جنبش زنان ایران راهی کاخی الیزه می‌شود، حامد اسماعیلیون مسئول خودخوانده گروهی با نام انجمن خانواده‌های جان‌باختگانِ پرواز ۷۵۲ به دیدار جاستین ترودو می‌رود و مریم رجوی نیز در پارلمان ایتالیا حاضر شده و سازمان‌دهی شورش‌های خیابانی را به سازمان مجاهدین‌خلق نسبت می‌دهد. در طرف مقابل دولت‌های غربی نیز همه گروه‌های برانداز را به رسمیت شناخته و در تقسیم نقشی آشکار با همه مدعیان آشوب در ایران دیدار رسمی برگزار می‌کنند تا نشان دهند برای تحقق رویای براندازی هیچ ظرفیتی را نادیده نمی‌گیرند.

به نوشته فرهیختگان، در همین راستا ایران اینترنشنال رسانه سعودی که به تریبون منافقین تبدیل شده است در مصاحبه‌ای از جولیو ترسی نماینده پارلمان ایتالیا می‌پرسد چرا تصمیم گرفتید تنها با شورای ادعایی مقاومت ملی همکاری کنید؟ نماینده پارلمان اروپا ضمن اشاره به ارتباط بین این شورا و فرقه رجوی این سوال را اینگونه پاسخ می‌دهد: «من با توجه به تجربه شخصی‌ام معتقدم باید از همه نیروهای اپوزیسیون و جهت‌گیری‌های زیاد آن حمایت کرد.» نکته جالب توجه درمورد حضور مریم رجوی در پارلمان اروپا این است که خود رجوی نیز به اظهارات مطرح‌شده در این جلسه اعتقادی نداشته و نسبت به بازنشر رسانه‌ای رویکردی دوگانه را در پیش گرفته‌اند. در ویدئویی که از سخنرانی مریم رجوی در پارلمان ایتالیا منتشر شده وی صراحتا می‌گوید: «سازمان‌یافتگی این جنبش عمدتا توسط سازمان مجاهدین‌خلق صورت گرفته است.»

اما نگاهی به سایت رسمی مجاهدین‌خلق نشان می‌دهد این بخش از متن سخنرانی ساعتی بعد از انتشار از سایت حذف می‌شود. این اقدام نشان می‌دهد که عوامل این سازمان علی‌رغم طرح ادعاهای گزاف در محافل بین‌المللی که با هدف بزرگنمایی از چهره این سازمان انجام می‌شود نسبت به این امر آگاهند که در داخل ایران میزان نفرت مردم نسبت به منافقین به حدی است که هرگونه اقدام منتسب به این گروه به جای ایجاد بدنه اجتماعی ظرفیت منفی تولید می‌کند.

پیش از این در گزارشی با عنوان«ری‌برندینگ جوخه ترور» این امر مورد اشاره قرار گرفت که چگونه اعضای منافقین با آگاهی از تنفر مردم نسبت به خود به سمت تولید نمایی جدید از این سازمان رفته‌اند. نمایی که این بار قرار است به جای مسعود و مریم رجوی، حامد اسماعیلیون و مسیح علی‌نژاد چهره آن را نمایندگی کرده و به جای صدام و ریگان، بن‌سلمان و بایدن و مکرون آن را حمایت مالی کنند. این بازتولید سازمانی اما با دو چالش اساسی مواجه است. اولا کیفیت جنایات مجاهدین‌خلق به قدری بوده است که بعد از ۴ دهه خاطرات تلخ آن همچنان در ذهن مردم ایران باقی است و به کوچک‌ترین رفتاری که رنگ‌وبویی از وابستگی به منافقین داشته باشد حساسیت نشان می‌دهند و ثانیا خود منافقین و وابستگان آنان نیز با هدف ربودن گوی براندازی از رقیبان مدام به طور رسمی از اغتشاشات حمایت کرده و چهره‌ای از آینده وحشتناکی که وعده آن را می‌دهند به تصویر می‌کشند.

رقابت کاسبان آشوب

202203551 1 1024x515 1

مریم رجوی، سرکرده فرقه تروریستی رجوی دو روز پیش برای اولین بار اعلام کرد که می‌خواهد سازمان مجاهدین را جایگزین جمهوری اسلامی کند. او با اذعان به‌اینکه سازمان مجاهدین آشوب‌های اخیر در ایران را سازماندهی کرده، گفته: «این جنبش به‌میزان زیادی از سازمان‌یافتگی برخوردار است که توسط سازمان مجاهدین خلق و شبکه‌ سازمان‌یافته کانون‌های شورشی صورت می‌گیرد. شورای ملی مقاومت ایران آلترناتیو این حکومت است.» ادعای سازماندهی شورش‌ها توسط فرقه رجوی درحالی از جانب رجوی در پارلمان اروپا مطرح می‌شود که حتی سایت این گروهک نیز از ترس واکنش افکار عمومی فایل سخنرانی رجوی را حذف کرده و با ساعتی بعد با سانسور این بخش مجددا آن را منتشر کرد.

تقطیع صحبت‌های رجوی توسط سایت منافقین نشان می‌دهد این گروهک خود به نفرت افکار عمومی مردم ایران آگاه بوده و ادعای پرچمداری آشوب‌ها در پارلمان اروپا را صرفا با هدف ربودن گوی رقابت از سایر گروه‌های برانداز و کسب امتیازات بیشتر مطرح می‌کند. این گروهک از زمان خروج از کشور حیات خود را در اعلام جنگ علنی علیه ایران تعریف کرده و با همین پوشش نیز توانسته حمایت مالی دولت‌های مختلف غربی و عربی را به دست بیاورد.

تلاش برای پرچمداری و کاسبی از اعتراضات صرفا به گروهک مجاهدین، تجزیه‌طلبان و سلطنت‌طلبان محدود نیست و شخصیت‌هایی همچون مسیح علی‌نژاد، لادن برومند و حامد اسماعیلیون نیز قصد ایفا کردن چنین نقشی را دارند.

در چند ماه اخیر شاهد فعالیت گسترده گروه‌های برانداز برای به آشوب کشیدن فضای کشور بوده‌ایم. منافقین، سلطنت‌طلبان، تجزیه‌طلبان و دولت‌های غربی  مطابق معمول پای ثابت آشوب در ایران بوده‌اند. نقطه تمایز آشوب‌های ۱۴۰۱ ایران با گذشته این است که دولت‌های غربی صریحا برای حمایت از آشوب‌ها پای کار آمده و در پی مشروعیت‌زایی آن هستند.

در همین راستا چهره‌هایی همچون مسیح علی‌نژاد، مریم رجوی و حامد اسماعیلیون با مقامات رسمی کشورهای مختلف وارد جلسه شده و این جلسات نیز بدون هیچ ابایی رسانه‌ای می‌شود تا نشان دهد دولت‌های غربی برای پیشبرد پروژه براندازی پرده ریا را کنار زده و وارد جنگ علنی با ایران شده‌اند. به‌کارگیری همه گروه‌های برانداز با جهت‌گیری‌های مختلف نشان از این امر دارد که غرب برای پروژه براندازی صرفا روی یک گروه خاص سرمایه‌گذاری نکرده و به هر فردی که برای به آشوب کشیدن ایران فعالیت کند امتیاز می‌دهد.

اظهارات نماینده سنای ایتالیا که اخیرا از مریم رجوی در پارلمان این کشور میزبانی کرده است نیز این گزاره را اثبات می‌کند. جولیو ترسی در گفت‌وگو با خبرنگار ایران‌اینترنشنال می‌گوید: «من با توجه به تجربه شخصی‌ام معتقدم که باید از همه نیروهای اپوزیسیون و جهت‌گیری‌های زیاد آن حمایت کرد.» کشورهای غربی که خود درگیر اعتراضات خیابانی بوده و به معترضان نسبت به برخورد حداکثری هشدار می‌دهند درمورد آشوب‌های خیابانی ایران موضعی متناقض اتخاذ کرده و هرگونه برخورد با قاتلان خیابانی را دستاویزی برای طرح ادعاهای حقوق‌بشری و تحریم ایران قرار می‌دهند. در همین راستا روز گذشته اتحادیه اروپا، انگلیس، کانادا و آمریکا در اقدامی هماهنگ خبر از اعمال چندین تحریم علیه برخی نهادها و اشخاص ایرانی و یا مرتبط با ایران دادند. انگلیس و کانادا درحالی به بهانه برخورد با اغتشاشات به وضع تحریم علیه ایران اقدام کرده‌اند که درمورد برخورد با اعتراضات داخلی خود صریحا به معترضان هشدار داده‌اند. حمایت حداکثری از آشوب‌های ایران بعد از آن صورت گرفت که جو بایدن حمایت علنی خود از اغتشاشات ایران را با جمله «ایران را آزاد می‌کنیم» ابراز کرد.

خطای محاسباتی اروپایی‌ها درباره ایران

سخنرانی سه روز قبل مریم رجوی در پارلمان ایتالیا اتفاق غیرقابل پیش‌بینی و عجیبی نبود. از این لحاظ که او، پیش‌تر در سال ۹۲ و همچنین در آذرماه ۹۸ هم باحضور در جمع اعضای وقت پارلمان این کشور و مطرح کردن همین حرف‌های تکراری اخیر، از نمایندگان پارلمان خواسته بود تا از قیام! مردم ایران حمایت کنند. حضور و سخنرانی مریم رجوی، رهبر فرقه رجوی در پارلمان ایتالیا یا پارلمان دیگر کشورهای عضو اتحادیه اروپا، با هر عنوانی که از او برای شرکت در این محافل دعوت شود، به‌خودی خود شاید فاقد اهمیت و یا کوچک‌ترین خطر امنیتی برای کشورمان باشد، اما حداقل چند پیام واضح دارد. یکی از جدی‌ترین این پیام‌ها آن است که دستگاه محاسباتی این کشورها دچار خطایی جدی و مهلک شده است.

خطایی که نشان می‌دهد شناخت مقامات این کشورها نسبت به جامعه ایران عملا نزدیک به صفر است. شناخت غلطی که باعث می‌شود به این جمع‌بندی برسند که دعوت از رهبر گروهکی تروریستی آن هم در ابعاد سازمان منافقین کمک به مردم ایران است! مسأله خنده‌داری که این روزها سنای ایتالیا آن را کلید زده، تشکیل کمیته‌ای موسوم به «ایران آزاد»! از سوی نمایندگان این مجلس است. کمیته‌ای که سناتورهای ایتالیایی تشکیل شدن آن را با همکاری دولت این کشور و منافقین که به آن «شورای مقاومت ملی»! می‌گویند عنوان کرده‌اند. فارغ از اینکه پارلمان کدام کشور اروپایی در چه ابعادی با مریم رجوی و گروهک تروریستی تحت رهبری او همکاری داشته و دارد، مسأله‌ای که از آن تحت عنوان خطای محاسباتی یاد کردیم، بیش از هر چیز دیگری جلب توجه می‌کند.

به این معنا که دولتمردان و نمایندگان پارلمان این کشورها، یا نتوانسته‌اند مردان و زنان پا به‌ سن گذاشته کمپ‌های تیرانا را از اکانت‌های فعال توییتری تحت مدیریت‌شان که به نشر و تبلیغ فراخوان‌های دعوت به آشوب خیابانی در پوشش پسران و دختران جوان ایرانی می‌پردازند متمایز کرده و تشخیص دهند، یا قرار است صرفا خود را به امثال این گروهک‌ها مشغول نشان دهند تا از زیر فشار احتمالی آمریکا و لابی‌های صهیونیستی فعال در اروپا دور بماند. دلیل تریبون دادن به تروریست با سابقه‌ای مثل مریم رجوی هرچه باشد، یک تأثیر قطعی بر روابط دولت‌های دعوت‌کننده و تهران خواهد گذاشت و آن اینکه روابط موجود میان این کشورها و ایران را در هر سطحی که باشد، با سرعت هرچه تمام‌تر به سمت خصمانه‌تر شدن می‌برد. خطای دستگاه محاسباتی این دولت‌ها همان‌طور که پیش‌تر به آن اشاره کردیم آنجاست که جمع‌بندی‌شان از فضای توییتری و اینستاگرامی مرتبط با رسانه‌های فارسی‌زبان سعودی و انگلستانی را معادل آنچه در واقعیت میدانی شهرهای ایران درحال رقم خوردن است می‌دانند.

این جمع‌بندی و تصویر ساخته‌شده برای آنها رفته‌رفته باعث می‌شود پل‌های باقی‌مانده در روابط ایران و این کشورها خراب شود. به معنای دیگر، اگر در مقطعی، این جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بود که نقش هماهنگ‌کننده میان ایران و آمریکا در مذاکرات لغو تحریم‌ها و بازگشت واشنگتن به برجام را ایفا می‌کرد، الآن با محاسبات غلطی که جمع‌بندی مجموعه تحت رهبری او درباره آینده ایران را با خطایی جدی مواجه کرده، خود به یک طرف مناقشه تبدیل شده و با لفاظی‌های مداخله‌جویانه علیه کشورمان آینده روابط ایران و دولت‌های اروپایی را در هاله‌ای از ابهام فرو می‌برد. محاسبات غلطی که عدم همراهی مردم با فراخوان‌های سه‌روزه ایران‌ستیزان برای اعتصاب سراسری و اعتراضات گسترده را ندید و واقعیت‌های میدانی را به شکل دیگری در رسانه‌های وابسته به خود بازنمایی کرد. تلاش‌هایی که در روزهای اخیر و بعد از بازگشت آرامش نسبی به شهرهای کشور هم ادامه داشت. با صداگذاری بر تعدادی از فیلم‌های قدیمی، التهاب را در حداکثر حالت خود بازنمایی کردند، حرکت مردم در پیاده‌رو و خیابان‌ها را راهپیمایی سکوت طراحی شده از سوی رسانه‌های خود جلوه دادند، هر درگذشته و مقتولی را به‌عنوان قربانی خشونت نیروهای امنیتی معرفی کرده و درنهایت، هر اجرای حکمی در روند مجازات عاملان قتل‌های نیروهای امنیتی و مردم را مغایر حقوق‌بشر عنوان کردند. همزمان با این فشارهای روانی، از فشارهای اقتصادی، سیاسی و تحریم‌های غیرقانونی هم با تمام توان استفاده کردند تا به زعم خود، مانع نقض حقوق‌بشر شوند. این درحالی‌ است که تحریم‌های وضع‌شده اخیر، خود بخشی از نقض حقوق‌بشر محسوب می‌شود.  

سازمان‌های بین‌المللی در نقش ابزار فشار دولت‌های غربی علیه ایران 

رویکرد سازمان ملل و نهادهای زیرمجموعه آن طی چند هفته اخیر نشان داد این سازمان‌های بین‌المللی در بزنگاه‌های خاص، نه‌تنها به وظایف خود که بی‌طرفی و ممانعت از اعمال فشار یکجانبه از سوی دولت‌های قدرتمندتر علیه دیگر کشورها باشد عمل نکردند، بلکه خود به بخشی از سیاست فشار حداکثری غربی‌ها علیه ایران تبدیل شدند. قطعنامه تصویب‌شده در روز ۲۶ آبان در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و قطعنامه ۳ آذر شورای حقوق‌بشر سازمان ملل علیه ایران، ازجمله تلاش‌های موفق دولت‌های غربی به رهبری آمریکا برای افزایش فشارهای سیاسی و روانی علیه ایران بود که بدون نقش‌آفرینی سازمان ملل در تسهیل مسیر تصویب آن، شدنی نبود.

انتهای پیام

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=36878

نوشته های مشابه

24نوامبر
«عملیات مهندسی» بهانه‌ای برای انتقام‌گیری وحشتناک
بازخوانی یکی از فجیع‌ترین جنایات فرقه رجوی

«عملیات مهندسی» بهانه‌ای برای انتقام‌گیری وحشتناک

19نوامبر
ارتباطات اعضای مجاهدین در زندان شاه چگونه بود؟
برشی از خاطرات محمد محمدی (گرگانی)، زندانی زمان شاه

ارتباطات اعضای مجاهدین در زندان شاه چگونه بود؟