در ادامه افشاگریهای کودک سربازان سابق برای بازگویی حقایق درون مناسبات فرقه رجوی در فضای رسانهای، اتاقی با عنوان «حقیقت یا خیانت؛ چرا مجاهدین خلق فرزندان خود را مزدور مینامند؟» در نرم افزار کلاب هاوس تشکیل شد.
به گزارش فراق، در این جلسه چند ساعته به چرایی واکنش سران مجاهدین خلق مبنی بر اتهام مزدوری به فرزندان خود در پی بازگویی حقایق، پرداخته شد.
در پاسخ به این مسئله که چرا مجاهدین خلق جدا شدن از تشکیلات را خیانت میدانند و انتقاد به رویکردهای تشکیلات را همواره با برچسب مزدوری پاسخ میدهند، افراد گوناگونی صحبت کردند. از جمله منتقدین مشهور مجاهدین خلق که از اعضای با سابقه این تشکیلات بودند و سالها پیش از آن جدا شدند، همچون اسماعیل وفا یغمایی، ایرج مصداقی، سیامک نادری، رضا گوران و سعید شاهسوندی، ضمن ابراز خرسندی از جسارت و همبستگی کودک سربازان سابق برای بازگویی حقایق، هر کدام به سهم خود مطالبی را در خصوص موضوع مورد بحث بیان کردند. اما در این میان، روشنگرانهترین اظهارات از جانب خود کودک سربازان سابق بیان شد.
این افراد ضمن افشای ابعاد گستردهتری از ظلم و تجاوز به حریم کودکان و نوجوانان در پایگاههای مجاهدین خلق، درباره اتهام مزدوری که سران سازمان همواره به منتقدین خود وارد میکند، نکات جالبی را عنوان کردند. علیرضا نقاش یکی از این افراد بود که با کلامی ساده و بی آلایش درباره عنوان جلسه صحبت کرد. او که در سن ۱۱ سالگی به تبع مجاهد بودن مادرش وارد پادگان اشرف شد، ۱۹ سال از عمر خود را در تشکیلات رجوی گذراند و سرانجام پس از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۴ از تشکیلات جدا شد.
به نوشته انجمن نجات، علیرضا در نوبت صحبت کردن خود در جلسه کلاب هاوس از شروع افشاگری هایش بلافاصله پس از خروج از تشکیلات و حضور در کمپ تیف آمریکاییها در سال ۲۰۰۴ گفت. او در پاسخ به سوال مورد بحث در جلسه گفت: «در سازمان هر وقت به آگاهی میرسیدی و اراده میکردی که جدا شوی، دو محور را باید میپذیرفتی. اینکه قبول کنی یا مزدوری یا مشکل اخلاقی داری. به نظر من کسانی که قویتر بودند زودتر یکی از این دو برچسب یا هر دو را انتخاب کردند و زودتر بیرون آمدند و حرفشان را زدند.»
علیرضا نقاش تصریح میکند که معنای واژه «مزدور» برای همگان روشن و قابل دسترس است. بنابراین اگر سازمان مجاهدین خلق این کودک سربازان سابق را به دلیل بازگو کردن حقایق متهم به مزدوری میکند، باید با ارائه سند و فکت این ادعا را ثابت کند. واضح است که مجاهدین خلق سندی برای ادعاهای خود ندارند و اعضای سازمان تا زمانیکه درون تشکیلات هستند قربانی جاه طلبی های سران تشکیلات هستند و پس از خروج نیز همواره از سوی سازمان در مظان اتهام و توهین هستند. شمار کودک سربازانی که به روشهای مختلف در تشکیلات کشته شدند و سازمان با نام آنها در فهرست شهدای خود فخر میفروشد، رقم قابل ملاحظه ای است. علیرضا در این باره میگوید: «ما به عنوان گوشت دم توپ باید کشته میشدیم. اگر کشته میشدیم از نام ما تا میتوانستند استفاده میکردند. اگر کشته نمیشدیم، باید آنجا میماندیم تا مثل بقیه پیرمرد میشدیم. اگر فهمیدیم که راهمان اشتباه بوده و آمدیم بیرون زندگی کنیم باز هم نمیگذارند.»
او که معتقد است افشاگریهای او و دیگر کودک سربازان سابق درباره ماهیت فرقه رجوی، برای پیشگیری از افتادن دیگر جوانان در دام این فرقه موثر خواهد بود، خطاب به همرزمان سابق و دوستان فعلیاش گفت: «من افتخار میکنم اگر مجاهدین به من بگویند مزدور و افتخار میکنم اگر توانستم حداقل تعدادی آدم را کمک کنم که جزء مزدوران شوند.»
وی با اشاره به این مصرع از شعری از اسماعیل وفا یغمایی که «ما ز تازیانه تان زیان نمیکنیم» در پایان سخنان خود میگوید: «اگر حرفهای ما باعث بشود که از به دام افتادن هر یک دانه آدمی در دام اینها جلو گیری بشود، به جان بخرید ولی نگذارید مردم به اسارت فرقه مسعود رجوی و زنش گرفتار شوند.»
انتهای پیام / فراق