قتل یک پارلمانتر بریتانیایی چند روزی است که در اخبار خبرساز گردیده است. بعد از قتل دیوید امس که از دوستان نزدیک مریم رجوی محسوب می شد و با هم حشر و نشر داشتند، بدون هیچ مقدمه ای سران وارفته رجوی انگشت اتهام را به سوی جمهوری اسلامی ایران دراز کردند.
باید به این سران احمق گفت الحق که در حماقت و رذالت، گوی سبقت را ربوده اید. چگونه و بر چه اساسی به این نتیجه مضحک رسیدید؟ چون که امس از دوستان شما بود حتما که جمهوری اسلامی مرتکب قتل شده است؟
آیا سخیف تر از این می شود سراغ داشت آن هم در شرایطی که پلیس ضارب را دستگیر کرده و تحت بازجویی قرار دارد و هنوز هیچ گونه گزارش مستند و قانونی بیرون نیامده است؟
این جماعت بزهکار به قدری در گند و کثافت کاری های خود غرق هستند که به محض حادثه ای تلاش می کنند که با فرافکنی های دیوانه وار صحنه را به نفع خود تغییر دهند.
بر هیچ کسی پوشیده نیست هر طرفی که برای فرقه رجوی کار می کند بی تردید منافع مالی در کار بوده است وگرنه هیچ احد الناسی برای رجوی و عناصرش کارمجانی انجام نمی دهد.
همیشه تمامی کسانی که با فرقه رجوی کار کرده و یا در حال کار کردن هستند (مزدوری)، با این فرقه دچار مسائل مالی و مشکلات جدی هستند.
عادت فرقه بر این اساس است که ابتدا با یکی دو وعده پول زیاد طعمه خود را جذب کرده و با دادن پول زیاد کار را با او استارت می زند، اما در دفعات بعد دیگر از آن پول های کلان خبری نیست و مُدام طرف مقابل را با وعده و وعیدهای تو خالی فریفته و به سمت خود می کشاند. به قول معروف درب باغ سبز نشانشان می دهد به همین خاطر این گونه افراد که به روش های رجوی شروع به کار کرده اند به سرعت دچار اختلاف شده و به دلیل دانستن برخی مسائل و اطلاعات جانشان از سوی فرقه رجوی درخطر می افتد. یعنی که یا باید به خواسته سران رجوی به کارها و فعالیت های ضد ایرانی خود ادامه دهند و یا اینکه جانشان در خطر و در تهدید خواهد بود. تسویه حساب های خونین در کارنامه این سازمان تروریستی موج می زند و تازگی ندارد.
این شیوه برخورد، طرز کار تروریست های مدرن امروزه با کسانی است که برای آنان کار می کنند، خیلی از این افراد فریب خورده و نمی دانند با افتادن در این مخمصه ها چگونه با زندگی و سرنوشت خودشان بازی می کنند. البته که افشاگری در این خصوص کم نبوده و ماهیت تروریستی فرقه رجوی دیگر در هاله ای از ابهام نیست ولی متاسفانه برخی سهل انگاری کرده و گرگ را در لباس میش تشخیص نمی دهند که دیگر خیلی زود دیر می شود.
فرافکنی های اخیر سران فرقه رجوی نیز از همین جنس است و باید به این شیوه کار با تردید نگاه کرد، ظن به اینکه هدف از این فرافکنی های عناصر رجوی ناشی از چیست؟
یادداشت از: سهیلا ادیبزاده
انتهای پیام / فراق