از ماهها پیش موضوع کارت هویت برای افرادی که هیچ مدرک هویتی ندارند در دستور کار دولت آلبانی قرار گرفته و به تصویب پارلمان هم رسیده است.
به گزارش فراق، انجام این کار در حقیقت بر اثر فشار اتحادیه اروپا در زمینه تصحیح ساختار قضائی و حقوقی بوده و دولت آلبانی برای پیوستن به اتحادیه اروپا باید خود را منطبق با این شرایط کند.
موضوع عضویت کشور آلبانی در اتحادیه اروپا از سالها پیش روی میز اتحادیه اروپا بوده و همچنان روی میز اتحادیه اروپا قرار دارد، اما اتحادیه اروپا برای پیوستن آلبانی به اتحادیه از آن کشور خواسته به تصحیحاتی در ساختار حکومتی بپردازد از جمله آنها از بین بردن جنایت های سازمان یافته و فساد دولتی و اخیرا هم مهمترین شرطی که اتحادیه اروپا مطرح کرده است شامل بر اصلاحات قضائی و حقوقی است که با این شرط کشور آلبانی میتواند تا سال ۲۰۲۵ وارد اتحادیه اروپا شود .
در کشورهای اتحادیه اروپا تمامی افراد حقیقی و یا حقوقی باید دارای شناسنامه و هویت باشند. هیچ فردی در اتحادیه اروپا وجود ندارد که احراز هویت نشده باشد و یا کارت هویت نداشته باشد. به محض دریافت کارت هویت تمامی افراد به عنوان یک فرد به رسمیت شناخته می شوند و دارای حقوقی برابر با تمام احاد مردم خواهند بود. هویت هیچ فردی در اتحادیه اروپا ناشی از یک سازمان یا گروه و یا یک تشکیلات نخواهد بود و همه افراد به صورت فردی مسئول خواهند بود و می توانند مانند شهروندان دیگر از حقوق مساوی برخوردار باشند.
توضیحات بالا ضروری بود تا موضوع اصلی یعنی وجود فرقه رجوی در آلبانی مورد بررسی قرار گیرد. همچنین واکنش مجاهدین خلق را نسبت به این اتفاق بسیار مهم را ببینیم. پس از علنی شدن موضوع کارت هویت افراد در کشور آلبانی و تائید مجلس آلبانی هیچ کسی به اندازه فرقه رجوی یعنی رهبران فرقه مسعود و مریم رجوی به وحشت نیافتادند. مسعود رجوی بیشتر از همه این خطر را فهمیده است و می داند پس از پیوستن آلبانی به اتحادیه اروپا مجبور است اشرف ۳ را جمع کند و حتی اربابانش در امریکا هم نمی توانند کاری برایشان انجام دهند مگر آنکه به کشور جایگزین دیگری در قاره افریقا پناه ببرنند. حتی دولت آلبانی هم با توجه به اینکه می خواهد به اتحادیه اروپا ملحق شود حاضر نخواهد بود منافع کشورش را به فرقه رجوی ترجیح دهد و مجبور است و باید در مورد حضور مجاهدین خلق در آلبانی تصمیم گیری کند، تصمیمی که قطعا به فروپاشی پادگان مجادهدین در اشرف ۳ منجر خواهد شد.
از سوئی دیگر سازمان مجاهدین خلق نیز در معرض ۲ انتخاب خواهد بود :
یکم – تسلیم شدن در برابر قوانین جدید و به رسمیت شناختن هویت تک به تک افراد و خارج شدن از وضعیت پادگانی در اشرف ۳ و بازگشت به خانه ها در شهرها.
دوم – از آنجائی که سازمان مجاهدین خلق همیشه به دنبال جائی برای قربانیانش است که به صورت پادگانی باشند و بیست و چهارساعته تحت کنترل، باید از کشور آلبانی نقل مکان کند و به جائی که چنین امکانی در آن باشد برود. قطعا در اتحادیه اروپا چنین جائی پیدا نخواهد شد و مجبور است کشورهای افریقائی را به عنوان جایگزین انتخاب کند.
درحالت اول اگر تسلیم قوانین جدید آلبانی شود، دیگر نمی تواند زندگی پادگانی را به قربانیان تحمیل کند و مجبور است و باید پادگانهایش را برچیند. چرا که در اتحادیه اروپا همه پادگانها دولتی هستند و هیچ سازمان و یا گروهی نمی تواند وحق ندارد برای خودش پادگان داشته باشد. نه تنها نمی تواند پادگان داشته باشد، بلکه تمام امورات مربوط به تک تک نفرات باید توسط خودشان به عنوان یک فرد حقوقی حل وفصل شود. مثلا حقوق پناهندگی باید به تک به تک نفرات پرداخته شود وهیچ کس نمی تواند طرف حساب نفرات باشد چرا که در اتحادیه اروپا و طبق قوانین اروپا هر فرد دارای هویت مستقل است و هیچ کسی حتی خدا نمی تواند به جای او مثلا حقوق پناهندگی یک فرد دیگر را بگیرد یا از طرف او سخن بگوید.
در اتحادیه اروپا تمامی افراد دارای حقوق مساوی هستند و می توانند آزادانه تلفن همراه داشته باشند و به اینترنت متصل شوند، به سفر بروند و یا هرجائی که دوست دارند زندگی کنند. نقض این قوانین تحت هر عنوانی توسط هر گروهی و یا سازمانی که مانع این کار شود جرم تلقی شده و بر طبق قوانین باید محاکمه شود. از یاد نمی بریم که در عراق تحت تسلط صدام حسین جنایتکار که هیچ کس کارت هویت نداشت، مسعود رجوی گفته بود هر جا از شما سوال کردند کی هستید بگوئید جماعت رجوی. او فکر کرده خارج از عراق هم هر غلطی بخواهد می تواند بکند اما آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت.
در حالت دوم هم اگر سازمان مجاهدین نخواهد به قوانین اتحادیه اروپا تن در دهد باید از کشور آلبانی خارج شده و به کشوری دیگر برود. قطعا اتحادیه اروپا چنین جائی برای سازمان مجاهدین خلق با این ساختار ندارد و سازمان مجاهدین باید به کشورهای افریقائی کوچ کند که این هم دور از ذهن نیست.
بی جهت نیست که مسعود رجوی در وحشت از شرایط پیش آمده سازمان مجاهدین را دوباره منحل کرد و به قول خودش موسسان پنجم را به قربانیان باقیمانده قالب کرد. مسعود رجوی با شم ضدانقلابی که دارد می داند هر چه زمان می گذرد او به فروپاشی بیشتر نزدیک می شود و دیر یا زود باید این دکان شیادی را جمع کند. مسعود رجوی هر راهی را انتخاب کند ته آن به فروپاشی خواهد رسید او چه بخواهد چه نخواهد محکوم به فروپاشی است.
به امید انکه قربانیان گرفتار بتوانند در شرایط جدید خود را بیابند و خود را از شر ستمگران فرقه رجوی برهانند.
یادداشت از: منصور نظری – پاریس
انتهای پیام / فراق