گروهی که در عرصه های اجتماعی، سیاسی، نظامی، انقلابی و چریکی و غیره، شکست خورده و می بایست هزینه شکست خود را بپردازد و در دادگاه پاسخگوی خیانت و جنایت علیه بشریت باشد، خود را نخود آش کرده و با گفتن «انا شریک» اعتراضات داخل ایران را به خود و کانون های خیالی نسبت می دهد.
پیام شانزدهم فرقه رجوی
که به سیاق قبل، آن را به رهبر مفقودالاثر، نسبت داده اند همچنین چند نکته جالب و مسخره آمیز به همراه دارد.
هم اکنون، کشور ایران تنها
کشوری نیست که مردمش به مناسبت مسایل صنفی و گرانی بنزین به خیابان آمده اند بلکه دهها کشور جهان مردمش به خاطر
مسایلی چون
بنزین و مالیات و گرانی، اعتراض دارند. اعتراضات مردم، هیچ کجا اعتراضات کهنه و دمده از نوع چریکی و مبارزه
مسلحانه و تفنگ و نارنجک و نفرت و انتقام،
نیست حتی مبارزه با امپریالیسم و جایگزینی آن با کمونیسم، نیست بلکه اعتراضات سمت و سوی اجتماعی و
گرانی و فساد دارند.
در پیام شانزدهم نسبت داده شده به رهبری فرقه
رجوی، در لابلای پیام، دو نکته مسخره آمیز به
چشم می خورد و مابقی از جنس انا شریک خود را نخود آش کرده است.
مورد اول، سوز و گداز
رهبری فرقه این است که
شما، مخالفین، چرا به سن و سال اشرفیان خرده می گیرد، اگر جوان می خواهید بفرمایید نسل جوان ایران به پا
خاسته و در حال اعتراض در خیابان است!
در حالی که به رهبر
شکسته خورده و بهاء نداده ی شکست، می بایست گفت، اعتراضات اخیر مردم در ایران، نه جوانان و نوع مطالبات و مدل
اعتراضات شان،
ربطی و سنخیتی با خواسته ها و مطالبات تروریستی و فرقه گرایانه شما ندارد. شما به دنبال زد و بند و
وابستگی و تجزیه و تباهی ایران هستید که این را نه حاکمیت بلکه مردم نیز اجازه نمی دهند.
مورد دوم، رهبری فرضی مجاهدین به رهبری ایران خرده می گیرد
که شما در خطابه تان چرا ما را در کنار
بقایای شاه که شکست خورده اند قرار دادید؟
با این وصف کسی که می
خواست عاشورا به پا کند و کوهستان
ها را آتش بپا کند و فلان جا را منفجر کند و از مردم نسق بگیرد و از مخالفینش انتقام بگیرد، با پیامی
از قبر و آن هم از جنس «انا شریک» بسنده کرده و بیشتر از این نیز در توانش نیست. بنابراین، می بایست
منتظر
پیام مسخره آمیز هفدهم
از عالم غیب باقی ماند تا چنته نداشته ای که بر همگان آشکار بود آشکارتر گردد.
انتهای پیام / ایران فانوس