داشتم در صفحات اینترنت می چرخیدم که ناگهان چشمم افتاد به عکس خانمی که قبلا در فرقه رجوی عضو بود. وی سمت شورای رهبری داشت و در زمانی که در فرقه بود از مقام و منصب بالایی برخوردار بود. به یاد خاطره ای در درون تشکیلات در این رابطه افتادم.
بعدها این خانم از فرقه جدا شد اما به دنبال زندگی راحت و آرام خودش نرفت، بلکه در کمال شجاعت به دنبال فراهم آوردن امکان برای افشاگری مسعود رجوی و مریم رجوی رفت تا این دو عنصر پلید را برای جهانیان به ویژه ایرانیان و بطور خاص تر نسل جوان ایرانی بشناساند.
وی در خیلی جاها فعالیت کرد و در مقطعی هم در اواخر دهه هشتاد به قرارگاه اشرف آمد. در بیرون کمپ اشرف به همراه تعداد زیادی از خانواده هایی که برای دیدن فرزندانشان آمده بودند و امکان دیدار از طرف رجوی سلب شده بود، اقدام به تجمع و افشاگری علیه سازمان و شخص مسعود رجوی و مریم برای اعضای داخل قرارگاه اشرف نمود.
سخنرانی های او را ضبط کرده بودند و برای اینکه اعضاء از واقعیت درون سازمان با خبر شوند مستمر سخنرانی های او را در بیرون حصارهای اشرف پخش می کردند که من خودم بارها حرف های او را شنیده بودم و برایم چیزهایی که می گفت عجیب بود و تازگی داشت. من جمله سوء استفاده هایی که مسعود و مریم رجوی از زنان در سازمان می کردند. آدم با شنیدن این حرفها مغزش سوت می کشید.
این افشاگری ها ادامه داشت تا بالاخره فرقه رجوی نشست عمومی گذاشت و در این نشست ها شروع به حرف زدن در رابطه با صحبت هایی که در پیرامون قرارگاه اشرف از طریق بلندگوها پخش می شد، کرد. در میان صحبت ها می دیدم که از دست آن خانم که افشاگری می کرد چه دل پری دارند و برای اینکه او را در اذهان خراب نماید در دو صفحه واید اسکرین بزرگی که در سالن بود عکس هایی از او را پخش کردند. من نمی دانم آن عکسها را از کجا آورده ولی ظاهرا عکس هایی بود که توسط یک فرد که با آن خانم در ارتباط نزدیک بود، گرفته شده بود.
عکس ها متعلق به زمانی بود که آن خانم در خانه خودش بوده و با لباس راحتی بود. طبعا که هر فردی در خانه خودش لباس راحت می پوشد. ولی دنائت و رذالت رجوی ها نگاه کنید که عکس های آن خانم را برای اینکه خودش را از زیر آن فشارهای افشاگرانه تخلیه نماید به نمایش عموم گذاشته بود. آن هم در جایی که در پخش یک فیلم و یک کلیپ در سازمان تلاش میکردند که سانسور کنند تا پوشش زنان رعایت شود و ما چشممان به نامحرم نیفتد. اما در آن لحظه در حضور تقریبا ۳ هزار نفر، خودش و مریم اقدام به پخش آن تصاویر می کرد تا عقده گشایی کنند.
هدف از این کار چه بود؟ تخلیه فشار از بابت اینکه آن خانم داشت حقایقی را مطرح می کرد که افراد با شنیدن آنها در ذهنشان دچار جنگی می شدند، مخصوصا که می دیدند که در رابطه با مسعود و مریم چیزهایی گفته می شود که آن قداست رجوی فرو می ریخت. حالا برای اینکه همان فرد را خراب کند اقدام به پخش تصاویر آن خانم کرده تا به زعم خود شخصیت او را فرو ریخته و افراد تصور کنند که حرف های آن زن بیخود است. در حالیکه با این کارها بر حرفهای آن خانم صحه گذاشته و ثابت کردند که حرف های او درست است و رجوی این کاره است.
شما نگاه کنید که دجالیت مسعود رجوی تا چه حدی است. یعنی رجوی با آن ایدئولوژی منحطش افراد را تهی می کرد زیرا همه چیز باید برای او می شد وگرنه معنایی نداشت و باید به هرطریقی نابود می گشت.
مریم رجوی یکبار در یکی از نشست هایی که گذاشته بود می گفت که دولت ایران برای نابود کردن افراد مارک اخلاقی به آدم ها می زند و بعد اقدام به هر کار دیگری می کند تا که کارش را مشروع جلوه داده باشد. حالا خودشان دقیقا همان کاری را می کردند که مدعی بودند دشمنشان انجام می دهد و ما می فهمیدیم که اتفاقا خودشان اینکار را می کنند و برای اینکارشان دنبال شریک جرم هستند. مثلا نشان دادن عکس های آن خانم چه چیزی به جز مسائل اخلاقی داشت؟ هیچ، واقعا هیچ، ولی چون یک تفکر ارتجاعی و فاسد بر اذهانشان حاکم بود این گونه بروز می کرد که اعمالشان نشان داده شود.
هر چند که خیلی حرف است ولی تا اینجا بسنده می کنم. می دانم که دوستان و نجات یافتگان صحنه هایی که گفتم را به خاطر دارند و می دانند که چه می گویم. من از آن خانم که اسمشان را نیاوردم معذرت می خواهم. قصدم صرفا برملا کردن چهره واقعی مسعود رجوی بود که همیشه تلاش می کرد و می کند که یک چهره مقدس مؤبانه از خودش نشان بدهد.
یادداشت از: بخشعلی علیزاده
انتهای پیام / انجمن نجات مرکز تهران
