منافقین در مسیر پروژه تلاش برای بی اعتمادسازی عمومی و اجتماعی، از هیچ گونه ابزاری فرو گذار نخواهد بود؛ در واقع منافقین با به کار گرفتن تمامی ابزارهایی که ممکن است آنها را به اهداف فردی و سازمانی شان که از آن با نام منافع مردم ایران سخن می گویند، در تلاش هستند تا روند نظم عمومی را به سمت اختلال و بی ثباتی سوق دهند. بطوریکه آنها در این راستا در هفته اخیر، تمام تیرهای خود را به سمت خاستگاه ارزشی و بنیان مذهبی که واقعیت ایران اسلامی و روح و جان نظام اسلامی است نشانه رفته اند.
از این رو فرقه رجوی در یک تلاش ناشیانه ای درصدد پیوند ارزش های دینی و مذهبی با مشکلات اقتصادی موجود در جامعه است. در واقع تشکیلات رجوی با تقسیم بندی های خودساخته از مردم و حاکمیت و تلاش برای القاء این ایده سیاستی که قدرت در ایران الیگارشیک (گروهی قلمداد کردن قدرت) است، می خواهند انگیزه های عمومی یکی بودن مردم و نظام از یکسو و پیوند مذهب و سیاست را در عرصه حکومتداری از سوی دیگر را، مورد حملات و هجمه های طراحی شده شان در قالب پروژه تخریب و تزریق انزجار دنبال کنند.
به واقع این گروهک تبعیدی و فراری با بدیل سازی از خود برای آینده قدرت توهمی شان در ایران، نقشه بی هویت سازی اجتماعی، بی خویشتن شدگی سیاسی و از خودبیگانگی ارزشی را نسبت به نظام سیاسی را مد نظر قرار داده اند. بطوریکه رجوی ها با این ادعا که آینده قدرت سیاسی در ایران متعلق به آنهاست روند ستیزه جویی های کینه ورزانه شان با نظام اسلامی را با عنوان نبرد با حاکمیت با رویکردهای فراجناحی طرح ریزی کرده اند. به عبارت دیگر اینکه آنها این سیاست تقابل جویی و ستیزه جویی با نظام اسلامی را فراگیر و فراجناحی می دانند و در راستای به چالش کشیدن ماهیت اصلی نظام اسلامی از هیچ گونه تلاشی دریغ نمی کنند که اکنون قرعه به نام مذهب افتاده است.
واقعیت امر این است که آنچه دگماتیسم نقاب دار و تشکیلاتی منافقین به دنبال حصول و دستیابی آن از طریق تشیع ستیزی می باشد اولاً انشقاق در صفوف واحد مردم و نظام از یکسو و دوم پیوند دادن ابعاد مختلف ساختار اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و سیاسی به موضوع سیاست و قدرت و تبلیغات تخریبی برای وارونه نشان دادن موضوعات مرتبط با نظام اسلامی از سوی دیگر در قالب مفاهیمی چون عدم مدیریت های مثبت و ناکارآمدی های ساختاری در این باره است.
بنابراین و بر مبنای آنچه بیان شد منافقین با متنوع سازی بسترهای ستیزه جویی تشکیلاتی شان با نظام اسلامی دامنه دشمنی هایشان از عرصه اقتصادی و سیاسی که در چند ماهه گذشته شدت فوق العاده ای به خود گرفته است، این روزها شکل خاص تری به خود گرفته است به طوریکه آنها با حمله تند و شدید به مذهب و کانون های مذهبی، پرورشی و تبلیغاتی تشییع، به زعم خود قلب نظام سیاسی را نشانه گرفته اند؛ از این رو در یک تناقض ذهنی از موضوع دشمنی با نظام اسلامی مذهب را متعلق به نظم سیاسی موجود در داخل می دانند و مردم را از دایره مذهب و تاریخ مذهبی شیعه در ایران خارج کرده اند. و این بدان معنا است که منافقین در عرصه مذکور نه تنها با سردرگمی مواجه اند بلکه با شتابزدگی در وادی تقابل جویی ها بدون توجه و علم به عواقب و فرجام طرح هایشان در حال فعالیت و عمل کردن هستند. اگرچه شکست پروژه ایران ستیزی منافقین با تحریف در مبادی و مبانی مذهبی تشیع امری حتمی به نظر می رسد اما نباید تاکتیک سیاسی تخاصم با نظام سیاسی را با ابهام زایی های مذهبی در این مسیر از سوی فرقه رجوی را بی اهمیت دانست چرا که این گونه گریبان گیری از مذهب با چاشنی سیاست تنها با این هدف و نتیجه طراحی شده است تا التهاب های موجود در جامعه را به میدان مذهب و ارزش های مذهبی متولد شده با نظام اسلامی گره بزند.
خلاصه کلام اینکه هدف فرقه رجوی از مطرح سازی روند سکولارسازی مذهبی در تشیع ارائه شیعه ای رقیق، خفیف، خنثی و بدون تحرک با ماهیت ایدئولوژیک در قامت تشکیلات شان است که تخاصم جویی های سیاسی را به ماهیت دینی – مذهبی و ارزشی – مکتبی نظام اسلامی گره بزنند.
یادداشت از دکتر مصطفی مطهری
انتهای پیام / بنیاد هابیلیان