• امروز : پنج شنبه - ۸ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 28 November - 2024

نگاهی به ایدئولوژی خشونت و انحرافات اخلاقی در فرقه رجوی: افراد در فرقه رجوی به‌واسطه دوری و نزدیکی به مواضع، سنجیده می شوند

  • کد خبر : 17073
  • 05 سپتامبر 2018 - 12:36

«تغییر ایدئولوژی فرقه رجوی نتیجه یک بحران اخلاقی بود که اعضا دچارش شدند و یکی از پیامدهای آن انفجار ۷تیر۱۳۶۰ بود.»(۱) این جمله منتقدان، گروه‌های مخالف منافقین و همچنین مواضع رسمی جمهوری اسلامی نیست، بلکه صحبت عبدالرضا نیک‌بین از بنیان‌گذاران سازمان در دهه ۴۰ است، فردی که در همان سال‌های اولیه تشکیل سازمان به بهانه ازدواج و مسائل خانوادگی از این گروه جدا شد.

1 1اما این فرقه چه روندی را طی کرد تا دچار بحران اخلاقی شد به‌طوری‌که نه‌تنها ترور مردم عادی را مجاز می‌دانست بلکه حتی افرادی را که از درون فرقه نامطلوب می‌دانست نیز ترور و تصفیه می‌کرد. با توجه به اینکه ۱۵ شهریور سالگرد تأسیس این فرقه است این مسئله بهانه‌ای شد تا به بررسی این موضوع بپردازیم.

هرچند گفته می‌شود بنیان‌گذاران منافقین  مانند حنیف نژاد و سعید محسن افراد مذهبی بودند بااین‌حال برخی از اقدامات و فعالیت‌های انحرافی آن‌ها در همان دهه ۴۰ از چشم افراد تیزبینی که با آنها در ارتباط بودند، پنهان نماند به‌طوری‌که همان زمان دوستانه سعی می‌کردند به آن‌ها دراین‌باره تذکر بدهند. به‌عنوان‌مثال سازمان در تدوین استراتژی مبارزاتی خود تحت تأثیر منابع مارکسیستی قرار داشت به‌طوری‌که اعضا در کنار متون مذهبی،کتاب‌های مارکسیستی نیز مطالعه می‌کردند. اما این روند به‌گونه‌ای پیش رفت که به گفته احمدرضا کریمی دیگر بیشترین متون مطالعاتی سازمان را کتاب‌های غیر اسلامی تشکیل می‌داد و اگر هم سراغ متون اسلامی می‌رفتند فقط برای توجیه مسائل مارکسیستی و قبولاندن آن به اعضا بوده است.

بسیاری این مسئله را ناشی از خودکم‌بینی منافقین در مقابل مارکسیست‌ها می‌دیدند به‌طوری‌که دراین‌بین عمویی، عضو حزب توده، سیامک لطف الهی عضو سازمان انقلابی حزب توده و حتی محمد محمدی، عضو سابق سازمان نیز براین مسئله صحه گذاشته و در خاطرات خود گفته‌اند که مجاهدین در زندان در دوران پهلوی در برابر چریک‌های فدایی خلق که مارکسیست بودند دچار خودکم‌بینی بودند به‌طوری‌که در برنامه‌ها و خواندن سرودهای جمعی آن‌ها شرکت می‌کردند این در حالی است که چریک‌های فدایی اصلاً در برنامه‌های منافقین شرکت نمی‌کردند.

از دیگر مشکلات منافقین که در همان ابتدا دچار آن شد و پایه بسیاری از اقدامات تروریستی آن‌ها دردهه‌‌های بعد گردید تبدیل سازمان به هدف بود. سازمان در ابتدا اهدافی را تعریف و قرار بود اعضا برای رسیدن به آن‌ها تلاش و ازخودگذشتگی کنند اما فرقه به نحوی پایه‌گذاری شد که خود به هدف تبدیل شد به‌گونه‌ای که منافقین خود و معیارهای سازمانی را ملاک حق و باطل می‌دانستند.آن‌ها افراد و گروه‌ها را نه بر اساس سنجش عقایدشان بلکه به‌واسطه دوری و نزدیکی به مواضع فرقه می‌سنجیدند. دراین‌بین اگر افرادی با سازمان مخالف بودند، اقدام به ترور شخصیتی او می‌کردند. به‌عنوان‌مثال در زندان دهه ۵۰ افراد مخالفان خود را بایکوت می‌کردند و یا علیه آن‌ها شایعات دروغ منتشر می‌کردند. دراین‌باره محمد محمدی از اعضای سابق سازمان می‌گوید که منافقین خود را معیار حق و باطل می‌دانستند و  به‌قدری دچار غرور کاذب شده بودند که سایر افراد مذهبی نه‌تنها پایین‌تر از خود می‌دانستند بلکه در زندان آن‌ها را تمسخر می‌کردند. محمدی می‌گوید مذهبی‌ها همواره از اینکه مجاهدین به مارکسیست‌ها بیشتر اعتماد دارند گلایه‌مند بودند. همچنین او از رفتارهای دوگانه منافقین در زندان تعریف کرده و می‌گوید در ظاهر جلوی فردی خیلی به او احترام گذاشته می‌شد اما پشت سرش خط تخریب او دنبال می‌شد.(۳)

در خصوص انحراف اخلاقی فرقه می‌توان اشاره کرد که منافقین در همان قبل از انقلاب خطی را دنبال می‌کردند که بر اساس آن معیار و ارزش افراد، حذف همه‌جانبه علایق روحی و جسمی در سازمان بود. در این راه افراد باید از علایق خانوادگی نیز می‌گذشتند. همین تفکر سازمان باعث شد تا بنیان خانواده‌های زیادی را از هم فروبپاشد. ادامه چنین تفکری در دهه ۶۰ باعث شد تا مسعود رجوی تحت عنوان انقلاب ایدئولوژی از معاون خود بخواهد همسرش را طلاق دهد و قبل از گذراندن مدت شرعی با او ازدواج کند. چنین انحراف اخلاقی باعث شد فرقه به‌صرف اینکه مغازه‌داری عادی منتقد فرقه بوده او را در خیابان به رگبار گلوله ببندند. براین اساس اگر بخواهیم ریشه اقدامات تروریستی این فرقه را بررسی کنیم، می‌توانیم انحراف اخلاقی را مهم‌ترین عامل این مسئله تلقی کنیم.

ارجاعات:

  1. عباس علی قلی طایفه،نهضت آزاد ایران از تاسیس تا انشعاب،تهران،انتشارات صمدیه،۱۳۹۵،ص۲۷۶
  2. احمدرضا کریمی،شرح تاریخچه سازمان مجاهدین خلق ایران،تهران،مرکز اسناد انقلاب اسلامی،۱۳۸۴،ص۳۷
  3. ۳٫محمد محمدی(گرگانی)،خاطرات و تأملات در زندان شاه،تهران،نشر نی،۱۳۹۶،ص۲۴۳

یادداشت از: دکتر سیدمحسن موسوی‌زاده

انتهای پیام/ بنیاد هابیلیان

 

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=17073