چند روز پیش با یکی از دوستان قدیمی که که از فرقه رجوی جدا شده صحبت می کردم. وی به موضوعی اشاره کرد که تماما گویا ونشان دهنده اوضاع درمانده و به گل نشسته فرقه رجوی بود.
شاید نسل جوان این روزی ایران سال ۵۸ تا ۶۰ را ندیده اند که در ان زمان رجوی داعشی با شیادی و فریبکاری ، دروغ و دغل ادعا داشت می خواهد با تشکیل میلشیا با امپریالیزم جهانخوار و اسرائیل بجنگد و چند بار در تهران و شهرهای بزرگ رژه میلیشیا هم راه انداخت تا اینکه در سال ۶۰ یک عده ای از ان میلیشا ها را برای ترور مردم و دولتمردان ایران سازماندهی کرد و از میلیشائی که قرار بود به جنگ آمریکا و اسرائیل بفرستد یک مشت تروریست ساخت.
بعد از سال ۶۰ و فرار شخص رجوی داعشی از ایران و بعد هم خارج کردن سران فرقه از داخل ایران وانتقال به اروپا رجوی مدعشی شد که با درست کردن پیشمرگه و جنگ منطقه ای می خواهد حکومت ایران را سرنگون کند که از سال ۶۰ تا ۶۵ هم بعنوان جاش برای صدام ملعون در کردستان عراق اعضاء خود را مستقر کرد.
سال ۶۵ چند ماه بعد از اینکه شخص رجوی داعشی به همراه زن سوم خود ( مریم قجر داعشی ) از فرانسه به عراق نقل مکان کرد تا بهتر بتواند به مزدوری و وطن فروشی برای صدام ملعون ادامه بدهد . با گرفتن یکسری از امکانات ( اردوگاه ؛ سلاح و دلار و … ) مدعی شد ارتش ازادیبخش راه انداخته و همه اعضاء فرقه اش را در اردوگاههای اهدائی صدام ملعون به رجوی مستقر کرد وشخص رجوی اعضاء خود به عنوان الت دست صدام ملعون در آورد.
در ان زمان جاسوسی از داخل ایران ، دادن اطلاعات جبهه ها ، شنود بی سیم های نیروهای ایرانی ، دادن گراء برای بمباران و موشک باران شهرهای ایران، حمله به نیروهای ایرانی در جبهه ها با پشتیبانی توپخانه و نیروی هدائی عراق یعنی فرقه رجوی اعضاء خود را آلت دست صدام ملعون ساخت تا بدین شیوه دلارهای بیشتری را برای ساختن کاخ در عراق و ویلا در اروپااز صدام دریافت کند .
بعد ازآتش بس بین ایران و عراق وشکست عملیات دروغ جاویدان رجوی داعشی که راه انداخت کلآ اعضاء فرقه رجوی در عراق زمین گیر شده بودند و رجوی داعشی برای خوش خدمتی به صدام ملعون با راه انداختن تیم های تروریستی و آموزش های خاصی که توسط فدائیان و گارد جمهوری صدام ملعون به اعضاء فرقه داده می شد این تیمهای تروریستی به دستور شخص رجوی داعشی و مریم قجر داعشی برای ترور و خمپاره زدن از داخل خاک عراق به داخل شهرهای ایران منتقل می شدند و از یک عده تروریست و خمپاره زن درست کرد .
سال ۸۲ بعد از سرنگونی صدام ملعون رجوی داعشی در همان روز پیام داد و اعتراف کرد که حال که صدام سرنگون شده در مقابل صاحب خانه جدید ( امریکا ) دامن پوشیده و همه جنبه با نیروهای آمریکائی همکاری خواهد کرد .
رجوی داعشی برای نشان دادن مزدوری و حلقه به گوشی خود برای نیروهای آمریکائی مستقر در اردوگاه بد نام اشرف بعد از خلع سلاح رژه با دسته تی راه انداخت و ادا اطور بوزینه وار که گویا می تواند همان نقشی را که قبلا برای صدام بازی می کرد اینبار برای ارباب جدید ( آمریکائها ) ایفا کند و در این مسیر چه ها که نکرد .
دادن مهمانی های خصوصی به نیروهای ارتش امریکائی و نشاندن اعضاء زن بر سر میز هر آمریکائی، زدن گیتارو خواندن ترانه های انگلیسی برای نیروهای ارتش امریکا !
البته این همه ادا اطوار بوزینه وار کفاف نکرد و اعضاء فرقه رجوی داعشی دست از پا درازتر از اردوگاه بدنام اشرف اخراج و به کمپ ترانزیتی بنام لیبرتی در نزدیک بغداد منتقل شدند .
در کمپ لیبرتی سران فرقه بدستور شخص رجوی و مریم قجر داعشی در مصاحبه هائی که با ارگانهای بین المللی برای پناهجوئی داشتند باید می گفتند که می خواهند در عراق بمانند و سران فرقه در نشستهای درونی مدعی شده بودند که می خواهند پلی از لیبرتی به تیرانا بزنند که بعد ۴ سال این پل سر از تیرانا در آلبانی در آورد.
فرقه رجوی اعضای خود در تیرانا را در چند ساختمان مستقر کرد و مدعی مریم قجر داعشی مدعی شد که می خواهد هزار اشرف درست کند و به همین خاطر هر اتاق در این ساختمانهای محل استقرار اعضاء فرقه را یک اشرف نام گذاری کرد.
اما از آنجا که این ساختمانها در داخل شهر بودند و اعضاء فرقه با دیدن هر مرد و زن البانیائی به فکر زندگی خود می افتادند و سرعت و تعداد جدا شده ها هر روز بیشتر می شد مریم قجر با همکاری سیاستمداران مریکائی و اسرائیلی یک اردوگاهی را در بیرو ناز شهر تیرانا از دولت آلبانی گرفتند و آن را اردوگاه اشرف ۳ نام گذاری کردند و همه اعضاء باقیمانده را در این اردوگاه اشرف ۳ بصورت قرنطینه و دور از مردم و روابط عادی و انسانی نگه داشته اند.
اما اصلی ترین کار اعضاء نگون بخت در اردوگاه بد نام اشرف از سه موضوع تشکیل شده است.
ــ یک باز سازی اردوگاهی که از دولت آلبانی گرفته اند.
ــ برگزاری نشستهای تشکیلاتی و ایدئولوژیک.
ــ ارتباط گیری از طریق سایتهای مجازی.
البته اجازه ارتباط گیری از طریق دنیای مجازی به همه اعضاء داده نمی شود.
این ارتباط گیری به چند دسته تقسیم می شود. ارتباط عمومی که اعضاء انتخاب شده به صورت سه یا چهار نفره با یک مسئول در ساعت مشخص در اتاقی که کامپیوترها هست جمع شده و بر اساس سناریوی از قبل تعیین و تمرین شده و موضوعات مشخص اقدام به ارتباط گیری با ایرانی ها می کنند که اکثر این ارتباطها باید با داخل ایران باشد.
اعضای فرقه خود را به عنوان خبرنگار، محقق، فعال حقوق بشر، فعال اجتماعی و … جا می زنند و از بدین شیوه از ایران اطلاعات جمع می کنند و اگر به سوژه ای بر خوردند که زودتر خام و با فرد چت کننده راه بیاد طعمه خوبی برای فرقه رجوی به حساب می آید که با صحبت و دادن وعدههای مختلف به دام می افتد.
چند تیم مخصوص هم هستند که برادران سبیل کلفت از پشت کامپوتر با گذاشتن عکسهایی که از پروفایل خانم ها در سایتهای مجازی عکس کپی می کنند و بعد روی آن عکس آن کار می کنند و صورت تار درمی آورند که کاملا مشخص نباشد سپس برادران سبیل کلفت با اسامی زنانه، مهین و شهین، مهناز و شهناز، گلناز و کلثوم و … با طرف مقابل خود که جوان و مجرد هم باشد چت می کنند و از این جوانها می خواهند که چون خودشان ضد ایران هستند ودوست دارند آزاد باشند پارتی بروند و در همه زمینه ها آزاد باشند و بیشتر در مورد آزادی رابطه جنسی و … صحبت می کنند و بدین شیوه طرف مقابل را در دام خود می اندازند و حتا وعده سکس چت هم می دهند ! تا فرد مقابل خواسته آنها را عملی کند .
مریم قجر داعشی به چه روزی افتاده که مجبور اعضاء سبیل کلفت خود را که در اردوگاه اشرف سه بدنام به اسارت گرفته برای پیشبرد اهداف کثیف خود به جای مهین، شهین جا بزند.
من از این طریق به هموطنان و به طور خاص به جوانان ایرانی هشدار می دهم که در دنیای مجازی مواظب باشند گول حرفها و چربزبانی یک عده ای را که شناخت ندارید نخورید و در دام این جنایتکاران نه افتند و فریب فرقه رجوی داعشی را نخورند.
یادداشت از محمد رزاقی
انتهای پیام