طبق اخبار رسیده از شبکه تلویزیونی ایران اینترنشنال لندن، وابسته به عربستان سعودی، پخش مستقیم کاراناوال فرقه رجوی از ویلپنت پاریس باعث اعتراض قریب باتفاق کارکنان این شبکه شده است.
به گزارش فراق، اختلافات درونی تا کنون باعث اخراج (یا استعفا) بیش از چهار تن از کارکنان این شرکت عربستانی شده است.
اکنون مطلع شدیم که پرداخت کنندگان مالی این شرکت خود به تکاپو افتاده و با مشاهده دامنه انزجاز ایرانیان از این حرکت ضد ایرانی و ضد انسانی به بازخوانی این عمل پرداخته اند.
به نوشته ایران اینترلینک، شبکه ایران اینترنشنال با بودجه قریب به ده میلیون پوند در سال توسط یک شرکت عربستان سعودی در لندن راه اندازی شد. برخی از انتقادهای کارکنان خود این رسانه و توجیه های ضد و نقیض مدیر این شبکه را در زیر می خوانید:
اعتراض مهدی جامی به پخش مستقیم کارناوال مریم رجوی بدستور عربستان سعودی
پاسخ علی اصغر رمضانپور در توجیه پخش مستقیم کارناوال مریم رجوی بدستور عربستان سعودی
۱- واکنش عربستان به پخش مستقیم نمایش فرقه مجاهدین توسط بلند گوی فارسی زبان خود، تلویزیون ایران اینترنشنال
محمد سهیمی، صفحه فیسبوک
دوستان سلام: همانطور که می دانید، تلویزیون ایران اینترنشنال که بلندگوی فارسی زبان عربستان است نمایش مضحک فرقه مجاهدین در پاریس با شرکت چند هزار توریست اروپایی را برای ۷ ساعت مستقیما پخش نمود. این پخش مستقیم واکنش بسیار شدید منفی در میان ایرانیان، مستقل از نگاه سیاسی آنها، بر انگیخت.
دوستان در اروپا از که نزدیک در جریان هستند اطلاع داده اند که خود عربستان هم این پخش مستقیم را به زیان خود ارزیابی نموده است، چون به وضوح حمایت رژیم آن کشور از یک فرقه که مورد نفرت همگانی است را به نمایش گذارده است. به همین دلیل قرار است که آقای علی اصغر رمضانپور، که همه کاره و سردبیر بخش خبر آن تلویزیون و مدافع پخش آن نمایش است، تا پایان ماه اوت از سردبیری بخش خبر کنار گذارده شود. اینطور که دوستان میگویند، آقای مهدی جامی، که در گذشته سردبیر بخش خبر رادیو زمانه بود، نیز به دلیل اعتراض به پخش مستقیم نمایش فرقه حذف شده است.
اگر آقای رمضان پور کنار گذارده شود، این اولین تغییر بخش خبر تلویزیون ایران اینترنشنال نخواهد بود. آقای محمد منظرپور، که اولین سردبیر بخش خبر آن تلویزیون بود نیز به عنوان گزارشگر و تحلیلگر به واشنگتن تبعید شده است.
البته، پر واضح است که وقتی مخارج عظیم چنین رسانهای توسط عمال عربستان تأمین شود، اینچنین کنش، واکنش، و تغییرات که خواست صاحبان اصلی است را باید انتظار داشت.
–
۲- تلویزیون ایران اینترنشنال، بلندگوی ایرانی عربستان، و نمایش سالانه فرقه مجاهدین در پاریس
محمد سهیمی، صفحه فیسبوک
دوستان سلام: این پست را از نیویورک می نویسم. دیروز نمایش سالانه فرقه مجاهدین در پاریس برگزار شد. طبق معمول هزاران توریست اروپایی با خرج فرقه به پاریس رفتند و برای مریم رجوی هورا کشیدند. و دست زدند. به این نمایشها عادت داریم، و جای تعجبی نیست. تلویزیون ایران اینترنشنال، بلندگوی ایرانی عربستان سعودی [به همراه وبسایت فارسی العربیه] برای این نمایش سنگ تمام گذاشتند. ایران اینترنشنال نمایش را پخش مستقیم نمود، با این بهانه که این خبر روز است، و بعد هم دو به اصطلاح کارشناس درباره مراسم “تحلیل”های خودرا ارائه دادند. ایران اینترنشنال دیگر حتی تظاهر به مستقل بودن هم نمیکند، چون رسوأیی آن دیگر آنقدر روشن شده است که هر تلاشی برای انکار آن خیلی مضحک خواهد بود. خیانتهای فرقه مجاهدین، از همکاری با رژیم صدام حسین و کشتن سربازان کشور در جبهه جنگ، تا نوکری اسرائیل و عربستان نیازی به بازگویی ندارد. ولی نقش تبلیغاتی ایران اینترنشنال برای این فرقه ماهیت واقعی این دستگاه تبلیغاتی عربستان را که از فرقه حمایت میکند از آفتاب روشن تر نموده است.
دو نکته را اضافه میکنم. اول، باید از آن فعالان سیاسی داخل کشور که تأ زمانی که در ایران بودند “نان” همنشینی با چهرههای ملی واقعی مانند زنده یاد مهندس عزت الله سحابی را میخوردند، و حال در اروپا هستند و پای ثابت این بلندگوی تبلیغاتی عربستان، پرسید کجای اینکار “ملی” است؟ البته زندگی خرج دارد، و این دستگاه تبلیغاتی به شرکت کنندگان در برنامه خود پول خوبی پرداخت میکند. دوم، طنز تلخ روزگار این است که سازمانی که قبل از انقلاب مستشاران امریکایی در ایران را ترور میکرد، و سازمانی که در سال اول انقلاب خودرا “چپ نیروهای چپ انقلابی ایران” معرفی میکرد، حال تبدیل به فرقهای شده است که پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، به گفته یکی از هواداران سابق خود، در کمپ اشرف جشن گرفت، و حال کاسه گدایی خودرا به طرف همان آمریکا و متحدان آن در منطقه دراز کرده است.
–
۳- طرح نئوکانها برای مجازات ایران: استفاده از فرقه مجاهدین
محمد سهیمی، صفحه فیسبوک
دوستان سلام: از لحظه انتخاب آقای ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا در نوامبر ۲۰۱۶ صدای آمریکا، رادیو فردا، و دیگر ارگانهای تبلیغاتی فارسی زبان دولت آمریکا تبلیغ برای رضا پهلوی را آغاز کردند. خانم ستاره درخشش، مدیر بخش فارسی صدای آمریکا، چرخش ناگهانی در برنامههای آن ایجاد نمود، که مهمترین هدف آن ابقای خود او بود. احمد چلبیهای ایرانی، از قبیل مجید محمدی، سعید قاسمی نژاد و گروه دانشجویان لیبرال – که همه چیز هستند به جز لیبرال — نیز در کنگره آمریکا لابی کردند که صدای آمریکا دیگر از ایرانیان مخالف تحریم اقتصادی، جنگ نظامی، و تجزیه طلبی دعوت نکند. این موضع حتی باعث شد که برخی از کارمندان ایرانی ایراندوست به عنوان اعتراض کار خودرا ترک کنند، و برخی مانند مهدی فلاحتی کاملا به جبهه جنگ طلبان بپیوندند.
ولی با آغاز کار جان بولتون، مسیحی صهیونیست جنگ طلب که بارها خواهان بمباران ایران شده، بعنوان مشاور امنیت ملی آقای ترامپ، و پیوستن رودی جولیانی، شهردار سابق نیویورک به تیم حقوقی آقای ترامپ، جهتها باردیگر تغییر یافت. هم بولتون و هم جولیانی لابیگران سابقه دار فرقه مجاهدین هستند که با دریافت صدها هزار دلار پول از آنها برای آنها بارها سخنرانی نموده اند. جالب اینجاست که جولیانی همچنین یکی از وکلای رضا ضرب است که همدست بابک زنجانی در دزدیدن پول مردم ایران بود، و به جرم نقض تحریمهای آمریکا بر ضد ایران در آمریکا تحت تعقیب قانونی است. جولیانی در نمایش اخیر فرقه در پاریس نیز شرکت کرد و برای توریستهای اروپایی که به خرج فرقه به پاریس رفته بودند سخنرانی نمود.
در مقاله زیر آقای فیل [فیلیپ] جیرالدی، که قبلا ۲۰ سال مامور سازمان سیا بود، و حال رئیس یک گروه از ماموران سابق اطلاعاتی آمریکا است که بر ضد جنگ فعالیت میکنند، درباره اتحاد نئوکان ها، که بولتون نماینده آنها در دولت آقای ترامپ است، و فرقه مجاهدین مینویسند و تحلیل میکنند. جالب است بدانید که در یک کتاب که مشغول خواندن آن هستم [لینک آن در زیر پست است] گفته میشود که آقای جیرالدی بین سالهای ۱۹۸۶ تا ۱۹۸۹ در ایستگاه سازمان سیا در استانبول با پوشش دیپلماتیک مشغول جذب ایرانیهای پناهنده به ترکیه که در دولت دارای شغلهای بالا و یا نسبتا بالا بودند، بود، و آقای جیرالدی حتی نام چند نفر از آنها را میبرد، و یا با ایما و اشاره میگوید که آنها چه کسانی بودند. آقای جیرالدی مینویسند که چگونه مارک دوبوویتز، میلیاردر کانادأیی و رئیس سازمان نئوکان و حامی اسرائیل، «بنیاد دفاع از دمکراسی ها» و نوچه او سعید قاسمی نژاد بر ضد ایران و تحریم اقتصادی بر علیه مردم فعالیت میکنند. توییت قاسمی نژاد را نگاه میکردم و دیدم دوبوویتز توییتهای فارسی هم دارد، که پر واضح است آنها توسط قاسمی نژاد، و یا نوکر دیگر ایرانی «بنیاد»، یعنی بهنام بن طالب لو، نوشته میشوند. اگر میخواهید به عمق خیانت، نوکری و کاسه لیسی قاسمی نژاد پی ببرید، کافی است توییتهای او را دنبال کنید. ریچارد گلدبرگ، که او هم برای “بنیاد” کار میکند، در کنگره و سنا ی آمریکا سخت مشغول فعالیت بر ضد ایران میباشد. او ادعا میکند که یک لیست طولانی از خطرات امنیتی جمهوری اسلامی بر ضد آمریکا وجود دارد که سنا و کنگره باید به آن توجه کنند، ولی نمیگوید در این لیست چه خطراتی هست.
آقای جیرالدی در پایان مینویسند که امید نئوکانها این است که با افزایش شدید فشار اقتصادی بر کشور مردم شورش کنند، و در نتیجه زمینه را برای مداخله به اصطلاح بشر دوستانه فراهم کنند. تحت چنین شرایطی، گمان اینها بر این است که فرقه میتواند با حمایت آمریکا، مانند ماجرای لیبی، وارد جنگ شود و کنترل کشور را در دست گیرد.
–
تحلیل روزنامه نگار قدیمی از شبکه ایران اینترنشنال
حمید هوشنگی، عصر اسلام
مدیریت شبکه ایران اینترنشنال با حسین رسام است که قبلاً در ایران مدیر بخش مطبوعات سفارت بریتانیا در تهران بود
عصراسلام: حمید هوشنگی از روزنامه نگاران پرسابقه ایرانی که در تحلیلی به معرفی شبکه نوظهور ایران اینترنشتال پرداخت:
در قضاوتی منصفانه باید گفت این شبکه تلویزیونی مستقر در لندن، به دلایل خاص، در این مدت کوتاه پیشرفتی کم نظیر داشته و اکثر قریب به اتفاق رقبای خود را پشت سر گذاشته است. شاید عمده ترین دلیل برای این دستاورد، داشتن منابع مالی بسیار وسیع و مدیریت حرفه ای است که ایران اینترنشنال از آن برخوردارست.
سرمایه گذار این شبکه، که در تیزر تبلیغاتی اش بر کلام ایرانی و فرهنگ ایرانی تاکید فراوان می کند، آقای عادل عبدالکریم از اتباع عربستان سعودی است که مدیریت شرکت « گلوبال مدیا سیرکولیتینگ» در لندن را نیز به عهده دارد، اما از عطاالله مهاجرانی نقل است که پدرخوانده این شبکه در واقع آقای عبدالرحمان راشد مدیر سابق شبکه تلویزیونی العربیه است که می دانیم وابسته به عربستان سعودی است.
علی اصغر رمضانپور معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد در زمان آقای مسجد جامعی از دیگر مسئولین این شبکه و عضو شورای سردبیری ایران اینترنشنال است که همراه با محمد منظرپور سردبیر سابق بخش فارسی صدای امریکا، هدایت خبری شبکه را به عهده دارند. در سابقه کاری منظرپور، حضور چندساله اش در اسرائیل به عنوان خبرنگار صدای امریکا، نکته ای قابل توجه به شمار می آید. از دیگر همکاران به نام شبکه مذکور می توان از صادق صبا مدیر سابق تلویزیون بی بی سی فارسی و مازیار بهاری نام برد.
از خصوصیات شبکه ایران اینترنشنال ٢۴ ساعته بودن فعالیت خبری آن است که عموماً در راس ساعت و معمولاً با منفی ترین اخبار مربوط به ایران و تحرکات منطقه ای و بین المللی ایران شروع می شود و ادامه می یابد. به جرات می توان ادعا کرد که در طول یکسال فعالیت این شبکه، ده خبر مثبت در ارتباط با مسائل ایران از شبکه مذکور پخش نشده است. در همین حال گفتنی است در این مدت نیز به ندرت می توان پخش اخباری منفی در ارتباط با عربستان و اسرائیل را در این شبکه سراغ گرفت، گویا از دید هیات ادیتوریال و سردبیری ایران اینترنشنال، اصلاً خبری منفی در اسرائیل و عربستان رخ نمی دهد که برای مخاطب ایرانی ارزش خبری داشته باشد.
علاوه بر اخبار، ایران اینترنشنال به تهیه و پخش برنامه های سرگرم کننده و متنوع منطبق با سلیقه مخاطبان ایرانی خود نیز اقدام می کند. از جمله این برنامه ها، به برنامه های فرهنگی صادق صبا می توان اشاره کرد. نوشابه امیری نیز در این شبکه به معرفی چهره ها می پردازد که به معرفی ایرانیان موفق مقیم خارج اختصاص دارد. امیری که در پاریس مستقر است از جمله اداره کنندگان سایت خبری روز آنلاین بود که چند سال پیش از فعالیت باز ماند. رویهمرفته می توان گفت شبکه ایران اینترنشنال در تهیه و پخش برنامه های غیرخبری تاکنون توفیقی جدی نداشته است.
پ. ن . ١ : این نوشتار، یک بررسی رسانه ای است. از دوستان روزنامه نگارم که در ایران اینترنشنال فعالیت می کنند، خواهشمندم در صورت تمایل، با کامنت هایشان در جهت تصحیح و تکمیل معرفی شبکه ایران اینترنشنال مرا همراهی کنند.
پ. ن. ٢ : آقای حسین رسام در صفحه فیسبوکش، از کار در Foreign & Commonwealth ( وزارت امور خارجه بریتانیا) خبر می دهد و در کتمان این حضور و فعالیت، اصراری ندارند. (عکس در کامنت اول)
حمید هوشنگی
۴- اطلاعاتی از تلویزیون ضدایرانی «ایران اینترنشنال»
سایت انصاف نیوز
دربارهی «ایران اینترنشنال»، تلویزیونی ماهوارهای فارسی زبانی که راه افتاده، اطلاعات زیادی در دست نیست، الا نشانههایی پراکنده که وابستگی آن را به جریانی ضدایرانی در عربستان سعودی بدیهی میکند.
به گزارش انصاف نیوز، سیدعطاالله مهاجرانی وزیر اسبق ارشاد که سالهاست در خارج کشور زندگی میکند و به زبان عربی و در رسانههای جهان عرب آشناست، در توییتی نوشت: «دوستى پرسید، تلویزیون ایران اینترنشنال دعوت کرده مصاحبه کنم، نظرت؟ گفتم نکن! این رسانه وجه پنهان ضد ایرانى دارد و پدر خواندهاش عبدالرحمان راشد است».
افشاگری یک اپوزسیون
همچنین «محمد سهیمی»، یکی از فعالان سیاسی در یادداشتی با عنوان «بودجه تلویزیون ایران اینترنشنال که از لندن آغاز بکار کرده از کجا تامین میشود؟» در فیسبوک نوشت:
«از چند روز پیش تلویزیون «ایران اینترنشنال» از لندن آغاز به کار کرد. اینطور که گفته میشود، بودجه چند ده میلیون دلاری (یا پوندی) آن توسط رژیم عربستان سعودی، دشمن شماره یک ایران در منطقه تأمین میشود. مدیران اصلی آن آقایان علی اصغر رمضانپور، محمد منظرپور، بهروز آفاق، و حسین رسام هستند. رمضانپور، که خود را اصلاح طلب معرفی میکند، هیچگاه در زمانی که هنوز در ایران بود در جلسات اصلاح طلبان شرکت نمیکرد. در حقیقت، منابع من گفتهاند که در آن زمان بسیاری از اصلاح طلبان از ایشان به دلایل چندی دوری میکردند. تنها دلیلی که ایشان را به اصلاح طلبان «وصل» میکنند این است که در زمانی که آقای احمد مسجد جامعی وزیر ارشاد دولت آقای سید محمد خاتمی بود، رمضانپور معاون ایشان در امور فرهنگی بود.
منظرپور هم که قبلا در صدای آمریکا بود، و چندی نیز خبرنگار بی بی سی در اسرائیل. او نیز، علیرغم ادعای خود و مخالفان او در زمانی که در صدای آمریکا کار میکرد، اصلاح طلب نبود، و منابع بنده این موضوع و عدم شرکت ایشان در جلسات اصلاح طلبان در ایران را تائید کردهاند. آخرین سمت بهروز آفاق در بی بی سی، مدیر بخش آسیا و اقیانوس آرام بی بی سی بود. ایشان که از سال ۱۹۸۳ برای بی بی سی کار میکردند مدتی مدیر برنامههای بی بی سی در آسیای مرکزی بودند، و بعد ادیتور بخش آسیا – اروپای بی بی سی بودند. ایشان همچنین در بخش فارسی بی بی سی نیز سالها کار میکردند. حسین رسام نیز که در بی بی سی کار میکرد، در زمان جنبش سبز در تهران تحلیلگر ارشد سفارت بریتانیا در تهران بود، که قوه قضاییه او را به جرم تحریک مردم به نا آرامی دستگیر کرد و مدتی در زندان بود.
هیچکدام از این چهار نفر که روزنامهنگار هستند، کوچکترین انتقادی به عربستان (و همچنین اسرائیل) تا به حال نداشتهاند.
در آغاز که مقدمات اینکار آماده میشد، این تلویزیون توانست تعدادی از روزنامهنگاران و برنامهسازان را قبول به همکاری کند. برای برخی از این روزنامه نگاران دلیل قبول همکاری پول زیادی است که این تلویزیون میپردازد. برخی دیگر که روزنامهنگار حرفهای هستند دعوت به همکاری را برای انجام کار حرفهای خود قبول کردند. ولی منابع بنده به من گفتهاند که بسیار از آنهایی که قبول کرده بودند همکاری کنند وقتی متوجه شدند که بودجهی این تلویزیون توسط عربستان سعودی تأمین میشود، کنار کشیدند. این تلویزیون برای جلب ایرانیان شناخته شده حتی برای مصاحبه با آنها نیز پول خوبی میپردازد.
بر طبق اطلاعات من ظاهراً بودجهی کلانی نیز توسط یک سرمایه دارعربستان برای تأسیس یک خبرگزاری در نظر گرفته شده که به زودی آغاز بکار خواهد کرد. اینطور که منابع بنده گفتهاند، ظاهراً قرار است که خانم نوشابه امیری و همسر ایشان آقای هوشنگ اسدی مدیر این خبرگزاری باشند، ضمن اینکه ممکن است با تلویزیون نیز همکاری داشته باشند.
من با پول گرفتن از هر دولت خارجی برای فعالیتهای سیاسی مخالف هستم. ولی اگر، به عنوان مثال، سوئد و یا سوئیس چنین بودجهای را تأمین میکرد، دستکم به خاطر کارنامهی بسیار مثبت آنها قابل قبولتر بود. ولی عربستان؟ پدر پول بسوزد که برای به دست آوردن آن برخی حتی دست خود را به طرف دشمنان قسم خوردهی ایران دراز میکنند».
۵- ایران اینترنشنال شبکهای با تامین مالی گاو شیرده آلسعود
سایت امپراطوری دروغ
به گزارش جنبش مقابله با رسانههای بیگانه، امپراتوری دروغ: سال گذشته در همین ایام همچون پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ که شبکه «بیبیسی فارسی» تاسیس شد، در روزهای منتهی به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم در سال ۹۶ هم شبکهای به نام «ایران اینترنشنال» با حضور جمعی از عناصر اپوزیسیون در مرکز لندن کار خود را آغاز کرد.
البته بر اساس خبرهای رسیده، و در تابستان پارسال هم این شبکه کار خود را به فعالیت در یکی از بزرگترین و پیشرفتهترین استودیوها در غرب لندن گسترش داد.
«علی اصغر رمضانپور» یکی از عناصر اصلی در تلویزیون «ایران اینترنشنال» است. وی درباره اهداف ایجاد این تلویزیون گفته بود : «… ما به دنبال این هستیم که ارتباط نزدیکتری با جوانان داشته باشیم و طیفی که در دایره سنی زیر ۲۰ سال تا میانسالی است، جامعه هدفمان هستند که اینها شکلدهنگان اصلی آینده ایران، منطقه و جهان هستند …»
رمضانپور در بخش دیگری از سخنانش، مدعی شد که تلویزیون «ایران اینترنشنال» رسانهای خصوصی است و هیچگونه اشارهای به حامیان مالی این تلویزیون نمیکند و حتی ادعا میکند که این تلویزیون در بین رسانههای بزرگ اپوزیسیون، تنها رسانه خصوصی و مستقل است. یعنی آنکه دیگر رسانهها مانند «بیبیسی فارسی»، «من و تو» و … دولتی و وابسته به دولتهای غربی هستند!
ولی علیرضا نوری زاده که از نزدیکان رمضانپور مدیر این شبکه است در خصوص این شبکه گفته بود :«… من چند نفری را که میشناختم به آنها معرفی کردم و رفتند شرکتهایی را تأسیس کردند و امکاناتشان هم خیلی خوب بود و «ایران اینترنشنال» را درست کردند … من آنجا نیستم، اما آدمها را میشناسم و برنامهای که ریختند، برنامه بسیار خوبی است، اونها میخواهند یک CNN فارسی باشند … تلویزیونی که سرمایهگذاران و افراد اصلیاش آقای «عبدالرحمان راشد» سردبیر سابق «الشرق الاوسط» و مدیر شبکه «العربیه» و «الحدث» و یکی از برجستهترین روزنامهنگاران سعودی است و نفر بعدی آقای «عادل عبدالکریم» است و دکتر «نبیل الخطیب»
اما محمود سهیمی در خصوص این تلویزیون و ماجرای های پشت پرده آن می نویسد: این تلویزیون کوچکترین آگهی ندارد. کارکنان این تلویزیون، که گویا به ۱۵۰ می سند، حقوقهایی می یرند که بهتر از حقوقهایی است که بی بی سی به کارمندان خود می ردازد. تمامی آنهایی که در برنامههای این تلویزیون شرکت می نند نیز «حق شرکت» می گیرند، که بسیار بیشتر از پولی است که رسانههای دیگر، از جمله بی بی سی، به شرکت کنندگان خود می پردازند. این تلویزیون در آمریکا نیز دفتر دارد. آقای رمضانپور هنوز ادعا میکند که فلان و بهمان شرکت سرمایه گذار این تلویزیون هستند. هزینه عظیم این تلویزیون که دستکم یک میلیون دلار در ماه است، هنوز به طور فی سبیل الله از سرمایه داران میرسد، بدون کوچکترین چشمداشتی. کشف این نوع سرمایه گذاران خود یک دستاورد بزرگ برای بشریت است که باید به خاطر آن به آقای رمضانپور، آقای حسین رسام، و دیگر همکاران آنها در این تلویزیون جایزه نوبل را داد، وگرنه حتی صدای مرحوم آلبرت اینشتین هم از گور خود در خواهد آمد.
وی در ادامه می افزاید: سرمایه گذاری بر روی این شبکه از طرف سعودی ها انجام شده و از آنجایی که این تلویزیون اساسا تبلیغات و سودی ندارد پس هدف از سرمایه گذاری تنها سیاسی و مبارزه با ایرانیان است.
برای مدیران تلویزیون ایران اینترنشنال، کار کردن با سرمایه گذاران عربستان و عوامل وابسته به آنها ظاهرا نوعی شرمندگی دارد، و به همین دلیل با وجودی که هر کسی که کوچکترین خردی در او باشد میفهمد هدف از اینگونه تلویزیونها چیست، و منابع آنرا چه کسانی تأمین میکنند، ولی هنوز گردانندگان تلویزیون اصرار دارند که، خیر، اینطور نیست.
انتهای پیام