برگزاری همایش و شوی تبلیغی-رسانهای با اهداف مالی علیه جمهوری اسلامی ایران در فرقه ارتجاعِ رجوی موضوع جدیدی نیست.
به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی فراق، یکی از قدیمیترین نمونههای اینگونه حرکتهای فرقه را میتوان در همایش سالانه این گروه در پاریس مشاهده کرد که در سالروز آزادی مریم رجوی در ۳ ژوئیه ۲۰۰۳ و بعد از دستگیری در ۱۷ ژوئن همان سال به جرم پولشویی و جنایت، انجام میشود.
فرقه سرکوبگر رجوی سالانه در همایشی که با نام «ویلپنت» (نام سالن برگزاری) در پاریس برای بسیاری از ایرانیان و حتی شهروندان برخی کشورها شناخته میشود، مراسمی مضحک و خندهدار را به نمایش میگذارند که سازمان طبق معمول برای اجرای این مراسم با پرداخت هزینههایی نجومی از برخی دولتمردان و سیاستمداران شناخته شده دعوت به عمل میآورد. دایره دعوت از میهمانان این مراسم از کنگره ایالات متحده و آژانسهای اطلاعاتی غربی تا مسؤولان امنیتی در جغرافیای جهان عرب شکل میگیرد؛ موضوعی که همواره نهتنها انتخابهای این سازمان را در دعوت از دشمنان قسمخورده ملت ایران محدود نکرده است، بلکه وقاحت تا جایی ادامه دارد که میهمانانی، چون ترکی الفیصل به عنوان یکی از مهندسان شکلگیری و تغذیه تروریسم تکفیری، چون القاعده و داعش به عنوان میهمان در این قبیل مراسمهای سازمان حضور به عمل رساندهاند.
این در حالی است که فرقه سرکوبگر رجوی هدف از اجرای این مراسم سالانه و تکراری خود را قدرتنمایی برابر نظام اسلامی ایران و انتقام از مردم کشورشان با بهانههایی واهی از جمله شکستن اختناق و تقابل با استبداد عنوان کردهاند. اما بررسی دقیقتر این نشست فرقه رجوی میتواند برآوردی دقیق از جایگاه و شأن مراسم اخیر این گروه در آمریکا موسوم به «کنوانسیون ایرانیان در واشنگتن» ارائه دهد. کنوانسیون ایرانیان در واشنگتن همان مراسمی است که چند شب قبل در واشنگتن با حضور «رودی جولیانی» مشاور ترامپ برگزار شد. این اجتماع به دلیل پاره کردن برجام در آن که از سوی جولیانی انجام شد، توجه بسیاری از رسانههای داخل و خارجی را به خود جلب کرد.
برای درک بهتر مخاطب این قبیل همایشها که از سوی سازمان برگزار میشود، باید نگاهی گذرا به عوامل مستقر فرقه در اورسوراواز پاریس و محتوای واقعی همایش ویلپنت داشت. در همایش ویلپنت غیر از چند ردیف اول و چند صندلی دیگر که قرار است در قاب دوربینها نمایش داده شود و در اختیار اعضای سازمان در اروپا قرار میگیرد، به دلیل کمبود نیرو، بقیه صندلیها با پرداخت هزینههای سفر، غذا و حتی تفریح پر میشود. به عبارت دیگر دانشجویان، افراد کمبضاعت و حتی بیخانمان به دلیل هزینههای کمتر در این همایش چند ساعته با پول فرقه رجوی حتی از شهرهای دیگر فرانسه به پاریس آمده و غیر از یک گردش رایگان و غذا و پولتوجیبی، چند ساعتی را در همایش حاضر شده و بدون آنکه بدانند در کجا قرار دارند و هدف این مراسم چیست، برای صحبتهای سخنرانان کف و سوت میزنند. سخنرانان مراسم ویلپنت معمولاً سیاستمداران بازنشسته و در برخی موارد با پرداخت هزینههای نجومی برخی شخصیتهای شناخته شده هستند.
در شرایطی که قریب به اتفاق سخنرانان این قبیل مراسم در یک نقطه اشتراک داشته و آن حضور هر یک از آنها به دلایل فساد مالی و به طمع پول است، سازمان با تبلیغات گسترده خبر از نزدیکی و علاقه آنها برای حضور در مراسم فرقه رجوی میدهد، این در حالی است که فساد مالی این شخصیتها خود بیانگر دلایل حضور و سخنرانی آنها برای تنفس مصنوعی به تشکیلات تروریستی رجوی است. اما مسالهای که در این سالها و با بررسی شکلی همایشهای فرقه رجوی به اثبات رسیده، عدم توانایی سازمان رجوی در دعوت و حضور اعضای ایرانی اپوزیسیون و جریانهای ضد انقلاب مستقل در خارج از کشور است. موضوعی که ریشه در بدنامی فرقه رجوی در سطوح بینالمللی و تغییر وضعیت این سازمان از یک اپوزیسیون مسلح به فرقه مسعود رجوی از دیدگاه جریانهای مخالف و ضد انقلاب مستقل در اروپا و آمریکا دارد. دلایلی که باعث شده هیچ فعال سیاسی ایرانی غیر از اعضای سازمانی و عناصر تشکیلاتی فرقه رجوی حاضر به سخنرانی برای این گروه نباشد. این در شرایطی است که هیچ یک از مخالفان خارجنشین حتی این اجازه را به خود نمیدهند که حداقل به عنوان میهمان در اینگونه نشستهای تشکیلات فرقه رجوی حضور یابند و این خود بیانگر نسبت ارتباط و جایگاه سازمانی است که خود را مدعی ریاست اپوزیسیون خارج نشین و هژمونی مبارزه میداند.
آنچه در همایش واشنگتن اتفاق افتاد، دقیقاً منطبق بر همین روند فرقه رجوی است. دوباره همایشی تبلیغی و رسانهای با آدمهای تقلبی برگزار شد که این مرتبه فرق آن در محل برگزاری بود. یعنی به جای ویلپنت، واشنگتن دیسی میزبان تروریستهای آواره در خارج از مرزهای ایران بود.
با نگاهی به چهرههای سخنران در این همایش نظیر رودی جولیانی، شیلا جکسون لی، بیل ریچاردسون و… میتوان متوجه این مهم شد که سخنرانان فرقه رجوی دقیقاً همان کسانی هستند که در فرانسه و آلبانی هم برای این گروه سخنرانی میکنند و برای ۱۰ دقیقه قرائت متنهای آماده شده فرقه رجوی تا ۸۰ هزار دلار هم طلب دستمزد میکنند. رقمهایی که مطمئنا به دلیل مکان برگزاری و همچنین برد رسانهای آن اگر چندین برابر پاریس نباشد کمتر از آن نیست و از سوی دیگر به دلیل حضور سخنران در تجمع تشکیلاتی که اعضای آن روزی به عنوان تروریست در غرب دستگیر میشدند و تحت تعقیب بودند، میتواند آینده سیاسی او را به خطر انداخته و مسیر آینده وی را مسدود کند.
به نوشته وطن امروز، رودی جولیانی که با عنوان فرمایشی وکیل رئیسجمهور آمریکا در این همایش شرکت کرده بود، مطابق همان متون سفارشی همیشگی فرقه رجوی با همان ادبیات سخیف، غیر دیپلماتیک و با هیجانات مخصوص گروههای تروریست و جداییطلب، سخنرانی کرد و آن حرکت مشهور در پرتاب آب دهان به کاغذی به عنوان نماد برجام و پاره کردن آن نیز همرده و هموزن دیگر حرکتهای فرقه رجوی بود.
شهردار سابق نیویورک و عضو تیم حقوقی دونالد ترامپ در این نشست نمایشی که باز هم بدون حضور گروههای مختلف و متعدد ضد انقلاب حاضر در ایالات متحده آمریکا برگزار شد، در صحبتهایش عنوان کرد: «من حامی تغییر رژیم بودهام و به مدت ۱۰ سال است که همچنان حامی تغییر رژیم در ایران هستم. فکر میکنم این تنها راه صلح در خاورمیانه است…».
وی در ادامه مطابق آنچه منافقین برایش نوشته بودند، به تعریف و تمجید از مریم رجوی به عنوان رهبری بینظیر پرداخت که میتواند فرقه یا چیزی را که او شورای ملی مقاومت ایران خواند به اهدافش برساند!
این صحبتهای جولیانی در حالی بیان میشود که حتی سرویسهای اطلاعاتی دشمن ایران نیز روی مریم رجوی و منافقین در چنین جایگاهی حساب نمیکنند و بر اساس همان روش قدیمی آمریکاییها صرفاً از این گروه برای جاسوسی یا اقداماتی که حاضر نیستند مستقیماً دستشان در آنها عیان باشد، بهره میبرند.
در واقع میتوان گفت: این همایش برای آمریکاییها که سعی دارند هوشمندانه برای براندازی نظام ایران فعالیت کنند، یک پسرفت فاحش است، زیرا فرقه رجوی به عنوان گروهکی که در میان ایرانیها به شکل بینظیری با نفرت و انزجار روبهرو است، اساساً در تعریف اپوزیسیون جای نمیگیرد و هر سرمایهگذاریای در این جهت قطعاً نتیجه معکوس برای سرمایهگذاران دارد.
برخی دیگر از سخنرانان و پیامدهندگان به این همایش نیز باز هم مطابق متون سفارشی فرقه رجوی مسائلی همچون اتحاد دیگر جداییطلبان در ایران را برای دستیابی به براندازی مطرح کردند که باز هم نشان از برآورد و فهم بسیار پایین آنها از ایران و جایگاه برگزارکنندگان همایش داشت، زیرا اولاً گروههای محدود مدعی جداییطلبی هیچگاه در ایران جایگاهی نداشته و ثانیاً حاضر به پذیرش همدستی با فرقه رجوی و ننگ و تبعات این امر نیستند. در مجموع این نشست و نمایشهای برگزار شده در آن را میتوان ضربه به پروژه براندازی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران قلمداد کرد که به لطف سیاستمداران از رده خارج آمریکایی به جرم فساد مالی برگزار شد.
تنها دستاورد این نشست را هم میتوان فقط برای فرقه رجوی متصور بود که همچنان سعی در اثبات قدرت و توان فعالیتی خود دارند، موضوعی که با همراهی برخی مقامات آمریکا تنها فرصت این نمایش را برای فرقه رجوی مهیا کرد.
انتهای پیام