مراسم نقد و رونمایی از کتاب هژمونی فریب خاطرات زنان جدا شده از منافقین صبح روز دهم آبانماه با حضور جواد منصوری، مهدی حقبین و جواد کامور بخشایش از جمله کارشناسان و نویسندگان و حسام الدین پیمان نویسنده کتاب برگزار شد.
کامور بخشایش در ابتدای این نشست با بیان اینکه ترور در هر زمانی نکوهیده است، گفت: فرقه رجوی در طول حیات خود با ترور کار خود را پیش برده است. به قول یکی از کارشناسان، مسعود رجوی سرکرده منافقین از دنیا نرفته و فرقه به دو دلیل تلاش میکند که او را مرده جلوه دهد. نخست آنکه ایران وعراق از طریق پلیس اینترپل حکم جلب او را گرفتهاند و درصدد دستگیری او هستند. دیگر اینکه این گروهک میخواهد چهره جدیدی از دموکراسی نشان دهد که به نظر من هیچ کدام از این ترفندها نتیجه بخش نخواهد بود.
وی با اشاره به کتاب هژمونی فریب و موضوع آن ادامه داد: این اثر تلاش دارد به چگونگی حیات زنان در فرقه رجوی از پیش از انقلاب تا بعد از آن به ویژه در زمان حضور در اردوگاه اشرف بپردازد. این اثر در واقع بازتاب کننده جنایاتی است که سرکرده فرقه علیه زنان سازمان انجام داده درحالیکه آنها در محیطی بسته قرار داشتند و راه فراری برای زنان وجود نداشت. این اثر تلاش دارد تا بگوید هرآنچه در فرقه علیه زنان انجام میشود به عنوان اصلی اصولی و درست به اعضای آن تلقین شده و زنان چارهای ندارند جز آنکه از آن پیروی کنند.
حقبین: نه تنها زنان، بلکه مردان نیز برای منافقین ابزارند
مهدی حقبین، از کارشناسان حوزه تاریخ و نویسنده کتاب «از مجاهدین تا منافقین»، در ادامه این نشست گفت: وقتی جریانی هدف خود را رسیدن به قدرت میداند، هرآنچه در این میان مطرح میشود، «ابزار» است. سازمان منافقین فقط از زنان به عنوان یک ابزار بهره نبرد، بلکه از مردان نیز به عنوان یک ابزار استفاده کرد.
وی عدم درج منابع و ذکر مستندات بیشتر را از جمله ضعفهای موجود در کتاب «هژمونی فریب» دانست و ادامه داد: از جمله حداقلهای یک کار پژوهشی این است که مستندات متعددی را ارائه دهند که ما کمتر در این اثر با آن مواجهیم. همچنین گاه منابعی ذکر شده که ناشناس است. انتظار داشتم که با یک کتاب جدیتر مواجه شوم، اما کتاب تنها به نقل مشهورات بسنده کرده به طوری که مطلب جدیدی به من پژوهشگر اضافه نمیکند و برای مخاطب عام نیز سوال ایجاد میکند.
نویسنده کتاب «از مجاهدین تا منافقین» با بیان اینکه موضوع کتاب، موضوع جالب و جذابی است، یادآور شد: در صورت استفاده از مستندات بیشتر، کار پختهتر ارائه میشود. کتاب در استفاده از زنان برای مبارزه اشارههای خوبی دارد، اما جا داشت که وضعیت زنان در سازمان پیش از انقلاب نیز مورد بررسی بیشتری قرار گیرد. همچنین نویسنده میتواند برای استنادات بیشتر به خاطراتی که از زنان سازمان در روزنامههای آن دوره یا در خاطرات افرادی مانند «احمد احمد» نقل شده، مراجعه کند.
حقبین با بیان اینکه منافقین یک فرقه مرده است، افزود: در فرقه تعرض و فساد وجود داشت. شستوشوی مغزی اعضا از جمله کارهایی بود که آنها انجام میدادند و چگونگی انجام این کار میتواند موضوع یک کار پژوهشی باشد.
کامور بخشایش: جداشدگان از منافقین، زندگی معمولی ندارند
کامور بخشایش در پاسخ به انتقادات حقبین مطرح کرد: اطلاعات مربوط به فرقه منافقین به گونهای نیست که بتوان به راحتی به آن ارجاع داد. بسیاری از جداشدگان فرقه شرایط معمولی ندارند که بتوانند صحبت کنند. کتابهایی مانند «هژمونی فریب» آثار خوشخوانی هستند که میتوانند در شناخت کلی از فرقه مؤثر باشند. این دسته از آثار میتوانند ماده خامی برای کارهای پژوهشی بعد باشند. ضمن اینکه پژوهش در خصوص منافقین سختیهای خود را دارد. فرقه هرگز اجازه نداده که در زمان شکنجه، فرد دیگری نیز حضور داشته باشد.
حسام الدین پیمان، نویسنده کتاب «هژمونی فریب» نیز در ادامه این نشست با اشاره به انتقادات مطرح شده، گفت: هدف از نگارش این کتاب، راهنمایی محققان بعدی بود، به این صورت که اگر کسی قصد داشت در آینده راجع به زنان و نقش آنها در سازمان مطالعه کند، بتواند به این اثر مراجعه کرده و از آن موضوعات را استخراج کند. کمتر کتابی است که به نقش زنان در فرقه منافقین پرداخته است.
وی با بیان اینکه افراد جدا شده از سازمان منافقین معذوریتهایی برای مصاحبه و تحقیق دارند، ادامه داد: مجموع این موضوعات کار را برای نویسنده کتابهای اینچنینی دشوار میکند.
پیمان: منافقین به زنان به عنوان یک کالا نگاه میکند
پیمان به موضوع کتاب و نوع نگاه فرقه منافقین به زنان اشاره کرد و گفت: وقتی درباره سازمان منافقین مطالعه میکنیم میبینیم که سازمان برای حفظ خود همواره راهکارهای جدیدی ارائه میدهد و اولین قربانی این راهکارها زنان هستند و این موضوع را چه در قبل از انقلاب و چه بعد از آن و چه در زمان حیات سازمان در پادگان اشرف میتوان دید. زنان به صورت تک بعدی وارد فرقه میشوند و باید فقط به مسعود اکتفا کنند. همه زندگی آنها مسعود رجوی است. این نوع نگاه منجر به نگاه ابزاری به زنان میشود. در فرقه زن به عنوان یک کالا محسوب میشود.
وی ادامه داد: قبل از پیروزی انقلاب مجاهدین یک سازمان مذکر است که هدف امنیتی و عملیاتی دارد. در این سازمان در این مقطع زن جایگاهی ندارد و در برههای فقط برای اینکه قابلیت حمل اسناد را دارد و میتواند برای رسیدن به اهداف موثر باشد اجازه ورود به سازمان را مییابد. هرچند حضور زنان در فرقه در این مقطع زمانی محدود است اما از همان ابتدا ما شاهد نگاه ابزاری به زنان هستیم. در این دوره اکثر زنان حاضر در سازمان خواهران و مادران اعضای فرقه بودند. اعضا از تشکیل خانههای تیمی اطلاع داشتند و با وجود این خانوادههای خود را وارد فرقه کرده بودند. ازدواج سازمانی و تاکتیکی بارها در سازمان رخ میدهد. این نوع ازدواجها هم قبل و هم بعد از فروغ جاویدان دیده میشود که از موارد نقض حقوق زنان است چرا که زنان بدون حق انتخاب باید ازدواج کنند و بعد از همسرشان جدا شوند البته این تبعیض برای مردان هم وجود دارد.
فرقه حق ازدواج، فرزندآوری و حتی تفکر را از زنان گرفت
نویسنده «هژمونی فریب» با اشاره به تغییر رویکرد فرقه در نوع نگاه به زنان گفت: مردان بیشترین انتقادات را به مسعود رجوی داشتند، از این جهت فرقه تصمیم میگیرد که زنانی را در رأس کار بیاورند که سؤالی در ذهن آنها ایجاد نمیشود و یا زود قانع و راضی میشوند. این زنان در شورای رهبری قرار میگیرند و مردان از ردههای بالا حذف میشوند. در این فرقه زنان به عنوان ابزار هستند و در این مقطع موضوع رقص رهایی و ازدواج زنان با مسعود رجوی مطرح میشود. فرقه حتی با عقیمسازی زنان، حق فرزندآوری را از آنها سلب میکند.
به گفته این نویسنده؛ آنها حتی حق ارتباط با خانوادهها و حق تفکر هم ندارند. هیچ سؤالی هم نباید در ذهن آنها به وجود بیاید. طوری با زنان رفتار شده است که آیندهای برای آنها متصور نیست.
انتهای پیام / تسنیم