یکی از چیزهایی که ذهن بعضی ها را درگیر کرده این است که آیا سرکرده فرقه یا همان رهبر خودانتصابی و مادام العمر و بلامنازغ فرقه زنده است یا مرده؟
من یادم هست که تا چند سال پیش این ملعون زنده بود و در اشرف و در لیبرتی نشست صوتی و نوشتاری می گذاشت و شکی در این موضوع نبود که خودش است. ولی بعد از صحبتهای ترکی فیصل در کنفرانس همبستگی پاریس و این که دو بار کلمه مرحوم را به کار برد سوالات زیادی پیش آمد که شاید او به اشتباه این حرف را زده ولی ترکی فیصل یکی از نفراتی است کهبه هیچ عنوان نمی نماید دروغ بگوید که خودش را به خاطر یک انگل خراب کند.
این یک بعد قضیه است. بعد بعدی قضیه این است که الان شیوه ای که دارند در فرقه انجام می دهند و دارند عملیات جاری را کم کم برمی دارند و انتقاد از خود که مرزسرخ مسعود بود را کمرنگ می کنند یا اینکه خیلی وقت است این مردک نشست نمی گذارد و پیام صوتی نمی دهد و فرقه هم دارد از هم می پاشد. این نشانه چیست؟
او گفته بود که اگر تشکیلاتمان از بین برود انتقاد از خود برداشته نمی شود و انقلاب ایدئولوژیک همیشه هست و غسل هفتگی دائمی است. ولی الان از این حرفها خبری نیست. او سر این موضوع دروغ هم نمی گفت و انقلاب ایدئولوژیک برایش همه کار می کرد. لذا این نشان دهنده این است که این ملعون به درک واصل شده و نایب او مریم رجوی سکان فرقه را به دست گرفته است و البته دارد همه چیز را بای می دهد.
حتی شنیده ها حاکی از این است که می خواهد نفرات ازدواج هم بکنند که درگیر شوند و نتوانند فرقه را رها کنند. به این شکل است داستان فرقه و این کارهایی است که روزانه در فرقه انجام می شود.
من که سالها در این فرقه بودم وقتی می شنوم که چه کارهایی انجام می شود شاخ در می آورم و این نشان دهنده این است که شک نکنید رهبر فرقه رجوی ملعون مثل دیکتاتوهای دیگری همچون صدام حسین و قذافی در جای نامعلومی به خاک سپرده شده است.
عاقبت همه دیکتاتورها همین است. مریم رجوی درس بگیر. مرگ تو هم دور نیست. هیچ کدام از این نفرات نزدیک تو مانند مژگان پارسایی، زهرا مریخی، صدیقه حسینی و زهره اخیانی تف هم به قبرت نمی اندازند.
یادداشت از زینال شهیدی
جدا شده از فرقه رجوی در تیرانا
انتهای پیام