در این تابستان گرم و کلافه کننده هیچ خبری مانند چرخش چراغ خاموش عربستان بسوی ایران برای مریم رجوی پریشان دل ، کلافه کننده تر نبوده است . خبری که چون پتک بر فرقه رجوی فرود آمده است .
سه نشریه معتبر آمریکایی به نام های « هافینگتن پست » ، « نشنال اینترست» و «بیزنس اینسایدر » بطور همزمان ضمن درج مقالاتی پیرامون چرخش خاموش و بی سر و صدا عربستان سعودی به سوی ایران جهت کاهش تنش ها مطلب تهیه کرده و ضمن استقبال از این حرکت عربستان آنرا در منطقه پر آشوب خاورمیانه مثبت ارزیابی کرده اند .
البته شاید حوادث قطر در این زمینه و بخصوص حمایت دو قدرت منطقه ای ترکیه و ایران از حاکمان در قطر در این چرخش شرمگینانه موثر بوده باشد ولی در هر صورت این سر فرقه است که بی کلاه مانده است .
البته در دنیای وابستگی چرخش های خاموش یا شرایط غیر قابل پیش بینی برای نیروی سرد و گرم چشیده ای چون مجاهدین که تجربه صدام را هم در چنته دارد شاید قابل پیش بینی بود ، ولی نه اینقدر زود ! که حتی به فکر مجاهدین هم نرسد!! .
می دانیم برای مریم رجوی با وجود تجربه ای چون صدام حسین وخاک عراق و زندان و قلعه و …. برای کل اعضای فرقه و بویژه خواب های پنبه دانه مسعود رجوی ، چرخش دولت ها و کشورها کما اینکه نیروها و سازمان ها کاملا قابل فهم ودرک است ، ولی این یکی چرخش آنچنان مثال زدنی است که میشود در کتاب معروف گینس هم آن را نوشت
خود فرقه رجوی پس از اشغال عراق توسط آمریکا و پیدا شدن سر و کله ارباب جدید خوب این موضوع را خوب به یاد دارد که چگونه رنگ عوض کرد بطوری که در حد تیم ملی قادر به آموزش نیروهایی مانند خود بوده و هست و مهارت اینکه چطور می شود یک شبه رنگ که چه عرض کنم بلکه ماهیت عوض کرد و برای آمریکایی ها دامن پوشید و رقص بابا کرم هم کرد.
به هر صورت آبی که رفته نمی شود به جوی باز گرداند و اکنون« محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان که کمتر از ۳ ماه پیش در خصوص کشاندن جنگ به داخل مرزهای ایران لغز سر می داد الان بگونه دیگر می گوید .
یا وزیر خارجه جوان و جویای نام عربستان که هر صبح دست و صورت نشسته یک موضع گیری داغ و آتشین علیه ایران میک رد و بعد مسافت تا میز صبحانه را برای صرف قهوه طی میکرد ، الان «ظریف» وزیر امور خارجه ایران را بغل هم می کند .به هر صورت گفتم کاری است که شده است و از دست رجوی هم کاری ساخته نیست!.
فقط شاید سال آینده دیگر از مقامات عالیرتبه امنیتی ال سعود در کارناوال های سالانه شان خبری نباشد و از الان فکری برای این چرخش شرمگینانه و خاموش بکنند و اگر شکایتی هم دارند بروند سراغ « مک کین » شاید او بتواند برایشان کاری کند .
حکایت وابستگی مانند درخت مو (انگور) است که شاید زیاد پخش شود و ریشه کند ولی ساقه اش بالا نمی آید و برگ هایش در همان روی زمین پخش شده و گاها مارهای سمی و سیاه زیر آن پناه می گیرند .
فرقه رجوی هم دقیقا نقش همان مارهای سمی و مرموز را در تاریخ ایران بازی می کنند و با پنهان شدن در زیر برگ های وابستگی سعی در پنهان کردن خود داشته و در همان حال دعوی آزادی برای مردم ایران را دارند .
یادداشت از میلاد آریایی
انتهای پیام