هرچند که مریم رجوی بعد از انتقال نیروها به کمپ تیرانا آن را یک پیروزی نامید و جشن گرفت ولی همگان و بطور خاص خودش می دانست که این انتقال نه تنها پیروزی نیست بلکه یک شکست مفتضحانه می باشد و به همین خاطر بعد از انتقال نیروها به تیرانا مستمرا به بهانه های مختلف بدانجا رفته تا کمی روحیه به نیروهای روحیه باخته و وارفته تزریق نماید و از ریزش نیرویی جلوگیری نماید در این رابطه حتی از آوردن سناتور مک کین به آنجا کمک گرفت ولی نتوانست کاری از پیش ببرد و اکنون با بحران تشکیلاتی لاعلاجی روبرو می باشد و موج ریزش نیرویی رو به افزایش می باشد .
بر اساس اخبار رسیده سران فرقه تصمیم گرفته اند که نیروها را به منطقه ای دور افتاده و خارج از شهر تیرانا منتقل کنند تا نیروها مثل اشرف از دسترسی به اطلاعات محروم باشند و هم اینکه با نیروهای جدا شده در شهر تیرانا چشم در چشم نشوند و قصد جدایی نکنند . در همین رابطه زهرا مریخی از شیر خفته مرحوم یک پیام برای نیروها خوانده است که بایستی همگی دوباره تعهد بدهند که تا آخر با رهبری هستند این پیام که در راستای آماده سازی ذهنی نیروها برای بردن آنها به یک نقطه دور افتاده از تیرانا می باشد ؛ با مخالفت شدید نیروها مواجه شده است و تعداد زیادی از نیروها سئوال کرده اند که مسعود رجوی کجاست ؟ آیا زنده است یا مرده ؟ و اگر زنده است پس چرا پیام هایش از تصویری به صوتی و اکنون بصورت یک نوشته می باشد؟ و از کجا معلوم که این پیام ایشان باشد ؟نیروها بخاطر جواب نگرفتن سوالات شان از دادن تعهد سرباز زده اند .
لذا بر اساس اخبار موثق مریم رجوی سراسیمه و شتابزده مجددا به آلبانی رفته تا نیروهای معترض و مسئله دار را قانع کرده و وادار شان کند که مجددا تعهد ماندن در تشکیلات پوسیده اش را بدهند و بعدش آنها را متقاعد نماید که با انتقال به یک منطقه دور افتاده از شهر تیرانا موافقت نمایند .
در اینجا لازم می دانم که به سران فرقه و بطور خاص مریم رجوی به عنوان سر کرده فعلی این فرقه اعلام کنم که زمان به هیچ وجه به عقب بر نمی گردد و شما نمی توانید تجربه اشرف را دوباره بکار برده و کمپ تیرانا را جایگزین اشرف نمایید . چونکه اولا در عراق و بقول خودتان در جوار خاک میهن نیستید و ثانیا رهبری شما سرنوشتی نامعلوم دارد و بالای سر نیروها نیست و ثالثا ارتش آزادیبخش بدون سلاح و لباس فرم نظامی و قرارگاه نظامی دیگر وجود خارجی ندارد و رابعا انقلاب کذایی شما هم دیگر آن کارایی سرکوب و خفقانی را که در عراق داشت در آلبانی ندارد و نمی توانید نیروها را توسط این اهرم سرکوب مهار کنید . بنابراین بایستی بپذیرید که کمپ تیرانا آخرین سنگر تشکیلات پوسیده تان می باشد و اکنون به باتلاقی تبدیل شده است که شما به هیچ وجه از آن راه برون رفتی ندارید و این دست و پا زدن های تان نه تنها شما را از این باتلاق نجات نمی دهد بلکه باعث می شود که بیشتر در این باتلاقی که خودتان و آن شوهر مفقودتان تحت عنوان رهبری این تشکیلات با عملکرد فرقه گرایانه و تحلیل های آبکی بوجود آورده اید ؛ فرو رفته و غرق شوید و شمار گریزی از این باتلاق و منجلاب نیست .
یادداشت از جهانی فرد
انتهای پیام