رجوی بعد از فرار از ایران در سال ۱۳۶۰ در فرانسه شورایی بنام شورای ملی مقاومت را تاسیس نمود تا بگوید تمام کسانی که مخالف نظام ایران هستند می توانند در این شورا عضوشوند در آن زمان رئیس جمهور مخلوع ایران بنی صدر عهده دار این شورا بود ، بعد از مدتی که دیگر بنی صدر برای رجوی سوخته به حساب آمد با یک بهانه تراشی او را کنار زد و مسئولیت این شورا را خودش بر عهده گرفت جالب این بود تعداد نفراتی که جذب این شورا شدند از تعداد انگشتان دست بیشتر نبودند نفرات اصلی شامل مهدی سامع به همراه خانمش زینت میرهاشمی شاخه چریک های فدائی ، کانون توحیدی اصناف ابراهیم مازندرانی ، مذاهب جلال گنجه ای ، استادان دانشگاهها محمد علی شیخی ، ورزش اسکندر فیلابی ، و کریم قصیم و محمد رضا روحانی و هدایت متین دفتری این اعضای اصلی بودند رجوی بعد از آمدن به عراق این شورا را گسترش داد و اعضای آن را به ۵۳۰ عضو رساند که تماما از اعضای خود فرقه بودند .
به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی فراق به نقل از انجمن نجات استان سمنان، رجوی اعلام کرد قرار نیست وقتی بازوی اصلی این فرقه نفرات ما هستند در نظر سنجی دیگران بخواهند رای بدهند هر چند رای گیری و غیره فقط یک امری سوری و شکلی بود و نهایتا آنچه به تصویب می رسید حرف خود رجوی بود و اگر مخالفتی هم بود با بحث کردن طرف مقابل را ساکت می کردند و دقیقا رجوی هم زنان عضو فرقه را به همین دلیل وارد نمود تا با حداکثر موافق همیشه خط و خطوط خود را پیش ببرد .از این تعداد بیشتر آنها را رجوی با دادن کمک های مالی دهانشان را هم بسته که چند نفر آنها اعلام جدائی نمودند و رجوی سند ارائه داد که چقدر به آنها کمک می کرده است و سوال اینجاست با چه اعتباری به آنها کمک می کرد .این شورا سالانه یک جلسه داشت که در عراق برگزار می شد وقتی اعضای آنرا می دیدیم بیشتر به نظر می آمد برای یک تغییر آب و هوا و خوش گذارانی به عراق می آمدند تا بحث اجلاس سالانه .در تصویب و معرفی مریم قجر به عنوان رئیس جمهور دوران انتقال مخالفت های زیادی بود ولی برای رجوی سرکوب کردن کاری نداشت براحتی اینکار را می کرد کافی بود طرف کمی موضع داشته باشد .جالب تر از همه اینکه در یک ائتلاف هر کس نظر خودش دارد ولی در این شورا نه این امر مستثنی بود و شدنی نبود.رجوی مریم قجر را انتخاب نمود و وی را بعد از انتخاب شدن بلافاصله به فرانسه فرستاد بدون اینکه حتی اعضای اسیر بدانند و در جلسه ای وقتی دیدند مریم نیست همه شروع کردند به پچ، پچ کردن که رجوی انگار فتح بزرگی کرده باشد گفت او را فرستادم در فرانسه از این پس میخواهیم در دو جبهه هم عرض بجنگیم او بال سیاسی ما می باشد و ما بال نظامی فقط با این انتخاب می شود به سرنگونی رسید. بعد از آن مریم قجر تلاش نمود هنرمندان و قشرهای دیگری را با وعده دادن به خود نزدیک کند ولی از آنجائی که به لحاظ محتوا ارزشی نداشت فقط ریخت و پاشها در فرانسه بالا رفت و نتیجه جدی عاید نشد و بعد از چند سال مجددا رجوی مریم قجر را برگرداند به عراق ،خلاصه کلام نه این شورای باسمه ای مورد قبول اروپائی ها و آمریکائیها شد و نه مریم قجر را کسی به عنوان رئیس جمهور پذیرفت فکر می کنم امسال در ویلپنت به خوبی فهمیدند این القاب مسخره را کنار بگذارند بهتر است و با اسم مهندس مریم قجر وارد شدند در ویلپنت امسال جائی از القاب پوشالی همچون رییس جمهور مقاومت مریم رجوی نبود و بیک باره مریم رجوی مهندس شد .یکی از دلایل دیگر اینکار رجوی این بود که خودش را هم تراز با نظام ایران کند و اعلام کند ما توانائی اداره یک مملکت را داریم و به لحاظ سیاسی به بیرون از خودش بگوید این گروه تبعیدی این پتانسیل را دارد که در ایران حکومت تشکیل دهد ولی زهی خیال باطل رجوی حتی نتوانست اشرف و خاک عراق را که به قول خودش ناموس فرقه بود حفظ کند و در حال حاضر حدود یکسال است که از عراق به آلبانی رفته و زور زیادی می زند در صورتی که از ابتدای ورود به عراق بر طبل سرنگونی زد ولی آنچه که پس از سی سال اتفاق افتاد سیاهی بر زغال بود . تیر رجوی همواره به سنگ میخورد و هرساله شاهد بیانیه بی پایه و اساس و در کل خیانت رجوی و دار و دسته اش به خاک وطنشان هستیم و نه غیر از این !؟
انتهای پیام