امروز می خوام گفته ها و ناگفته هایی از زندان رجوی برایتان بگم. میدونید در طی این سالیان یکی از آرزوهای همه نفرات،از جمله خودم در درون تشکیلات، این بود که یک روزی بتونیم آهنگ مورد علاقه خودمون رو گوش کنیم. الان که به اون موقع ها فکر میکنم، واقعا برای من سخت و عذاب آور است که آدم امکان گوش کردن به آهنگ مور علاقه خودش را نداشته باشه. هر موقع که ما درخواست می کردیم که فلان آهنگ رو بشنویم می گفتند این خواننده فلان و بهمان است و نمیشه آهنگ های اون رو پخش کرد. خلاصه سر گوش کردن یک آهنگ داستان هایی داشتیم.
یادمه که یکبار خیلی از بچه های بلوچ درخواست آهنگ بلوچی و هندی کرده بودند و دوست داشتند که گوش کنند. فرقه و تشکیلات جهنمی اون، بهشون گفت که نمیتونه این امکان رو فراهم کنه، وقتی این حرف رو زد، این افراد عصبانی شدند و گفتند که اگه این امکان رو فراهم نکنید ما دیگه تحمل این محدودیت ها رو نداریم و دیگه نمیتونیم اینجا بمونیم. وقتی فرقه دید که این افراد خیلی جدی هستند آخرش قبول کرد که همه افراد در یک اتاق جمع بشند و در اونجا به مدت خیلی محدود آهنگ هندی و بلوچی پخش کند و به این ترتیب تونست این افراد رو آروم کنه. ولی ناگفته نمونه که همه اون افراد، دیگه در درون فرقه نیستند و به دنبال زندگی خودشون رفتند.
یک ناگفته دیگه اینکه، همه افراد از آهنگ هایی که باصطلاح از خوانندگان مقاومت و اشرفی بود (گروه شباهنگ، داوود غراب، محمد ملک، فرهاد تیموری، …) دیگه بالا آورده بودند. چون آهنگ ها واقعا شکنجه آور شده بود و دیگه اعصاب آدم رو خورد می کرد. بیشتر به شکنجه روحی و روانی تبدیل شده بود.
البته اکثر این خوانندگان که ما اون موقع آهنگ های اونا رو اجبارا مدام گوش می کردیم الان دیگه در درون باصطلاح مقاومت نیستند و دنبال زندگی خودشون رفتند و این حتی باعث شده بود که تعداد همین آهنگ هایی که پخش میشد هر روز کمتر بشه، چون هر چند وقت یکبار این خواننده ها کم میشدند و این دیگه در درون سازمان و تشکیلات مرزسرخ بود که صدای یک خواننده به غیر از خواننده باصطلاح “مقاومت” رو بشنوی.
خلاصه خود تشکیلات مونده بود که چکار کنه. در اشرف و لیبرتی دسترسی به اینترنت نداشتیم، شبکه داخلی اینترانت داشتیم که یک سایت به نام سایت موزیک اشرف بود که همش از آهنگ همین خواننده ها بود. دیگه هیچ کس رغبت نمی کرد که به این سایت مراجعه کنه. طوری شده بود که آدم ها می خواستند، به هر قیمت شده، آهنگ مورد علاقه خودشون رو گوش کنند. بعضا از طریق رادیوهای دست ساز، اون هم بصورت مخفیانه، میرفتند آهنگ ها رو ضبط می کردند و به همدیگه می دادند و یا از طریق کسانی که امکان دسترسی به یکسری منابع رو داشتند، یکسری آهنگ تهیه می کردند. ولی باز هم این تشکیلات مخوف، وقتی متوجه می شد، همه اون افراد رو تنبیه و توبیخ میک رد و خلاصه گوش کردن به آهنگ مورد علاقه، گناه کبیره بود، و هنوز علی رغم اینکه تشکیلات فرقهدر آلبانی هست، افراد داخل تشکیلات امکان دسترسی آسان به اینترنت و گوش کردن به آهنگ مورد علاقه خودشون رو ندارند.
بیشتر از این نمی خوام وقت گرانبهای شما رو بگیرم، ولی از این ناگفته هایی که الان گفتم، امیدوارم شما شرایط زندان رجوی رو خوب درک کرده باشید، و تا حدودی فهمیده باشید که در این سالیان، جهان خبردار نشد که بر سر ما چی گذشت؟
متاسفانه این زندان همچنان هست، و این وظیفه تک تک ما جداشدگان است که این زندان رو افشا کنیم و هر چه زودتر برچینیم و فتح کنیم و همه زندانیان رو آزاد کنیم، به امید اون روز…
قربان شما