• امروز : سه شنبه - ۶ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Tuesday - 26 November - 2024

افشاگری جداشده ها : زنان مردگانی متحرک در فرقه رجوی هستند

  • کد خبر : 9394
  • 11 جولای 2017 - 12:22
هدف از به اصطلاح تبعیض مثبت زنان در فرقه رجوی چیست؟ بهتر است ابتدا مروری بر مفهوم تبعیض مثبت صورت گیرد. تبعیض مثبت (Positive Discrimination) به گروهی از ساختارها، چارچوب ها و دستورالعمل های قانونی و اشکال اجرایی و عملی اطلاق می شود، که می توانند به طور دائم یا دوره ای به کار گرفته شوند، تا یک گروه اجتماعی، دینی، سیاسی و جنسیتی را از موقعیت نامطلوب خارج کرده و به صورتی شتاب یافته امکانات رشد و شکوفایی بیشتری به آن گروه بدهند.

تلقی زنان که نیمی از جامعه را تشکیل می دهند، به عنوان گروه هایی که نیازمند اعمال قوانینی با رویکرد « تبعیض مثبت» هستند، مورد انتقاد برخی گرایشات فمنیستی است، حال آنکه برخی از این گروه ها آنرا می پسندند. دیدگاه هایی وجود دارد که معتقدند موقعیت تاریخی نابرابر زنان، نیازمند جبران اجتماعی و حقوقی است. به هر شکل تبعیض مثبت در حوزه هایی چون ورود به دانشگاه، اشتغال و… موجب پیشرفت زنان شده و در کشورهای مختلفی با اعمال این ساز و کارها، امکانات بیشتری در اختیار زنان عمدتاً شاغل ایجاد کرده اند. اما در فرقه رجوی تبعیض مثبت برای زنان بهانه و ابزاری برای استثمار هر چه  بیشتر آنان برای پیشبرد اهداف شیطانی سران فرقه بوده و هست.

در خیلی موارد رهبران فرقه ها که خود مرد بوده اند، مسئولین فرقه خود را تماما از زنان انتخاب کرده اند زیرا به آنان اعتماد بیشتری داشته اند و مطمئن بوده اند که رهبری آنان را به چالش نمی کشند. زنان کمتر اعتراض می کنند و وقتی وابسته می شوند به راحتی جدا نمی شوند و همچنین کمتر در مقابل رهبر فرقه می ایستند و به او اعتراض می کنند یا موقعیت او را تهدید مینمایند.

با دادن امتیازات پوشالی مثل رده که هر زنی که وارد سازمان می شد دوره پذیرش او کوتاهتر از مردان بود و بعد از دو سال رده تشکیلاتی او عضو شورای مرکزی می شد و می توانست مسئول هر مردی با هر رده تشکیلاتی یا سابقه شود ولی در عوض یک مرد که خود من یکی از آنها بودم تا بیست الی بیست و دو سال در همان رده تشکیلاتی عضو که پایین ترین رده تشکیلاتی می باشد باقی ماندم، راستی چرا؟ آیا بحث تبعیض مثبت بود؟ خیر، فقط برای بکارگیری آنان در جهت سرکوب روحیه اعتراضی مردان در تشکیلات و پیشبرد اهداف استثماری خود در جهت بهره کشی هر چه بیشتر زنان در درجه اول و بعد مردان بود.

در این دو دهه که در فرقه بودم کلیه خط و خطوط و اوامر تشکیلاتی توسط همین زنان که خودشان هم نمی دانستند چقدر مورد ظلم و ستم رهبری فرقه قرار گرفته اند به پیش برده می شد. در فرقه رجوی زنان بیش از مردان همچون ربات مجری فرامین و اوامر سرکرده فرقه هستند. به قدری از زنان کار می کشند که دیگر توان و مجالی برای اندیشیدن به خود، خانواده و آینده ندارند. اکثریت زنان این فرقه گرفتار بیماری های جسمی و روحی شدید هستند. در فرقه رجوی زنان بیش از همه مورد ظلم و ستم قرار گرفته اند و حقوق طبیعی و فطری آنها از جمله حق داشتن فرزند پایمال شده است و از کلیه حقوق مدنی خود محروم شده اند.

گاه در اثر شدیدترین سرکوب های تشکیلاتی و ابتلا به یاس و ناامیدی حسب دستور سرکرده فرقه اقدام به خودکشی و خودسوزی کرده اند. صداقت بیش از حد و زود باوری و بعضا مشکلات اجتماعی سبب جذب افراد در این فرقه جهنمی بوده است. همچنین روحیه عاطفی بیش از حد، اطاعت پذیری و استعداد مریدی و عدم توانائی در “نه” گفتن، سبب شده است که زنان را طعمه این فرقه قرار داده، رها کردن خانواده، ظلم به فرزندان، بی اعتنایی به نزدیکان و سایر موارد از تبعات عضویت زنان در فرقه هاست.

فرقه رجوی و شخص مسعود رجوی داعیه برابری زن و مرد دارند و حتی در تبلیغاتشان به تبعیض مثبت برای زنان برای رفع نابرابری ها اشاره می کنند. اما دروغ می گویند. در عمل در داخل سازمان زنان استثمار مضاعف می شوند. سال هاست که فرقه رجوی ادعای طرفداری از حقوق زنان را دارد و می گوید که در فرقه زنان در پست های بسیار مهمی گماشته شده اند و فریاد برمی آورد که زنان در جمهوری اسلامی آزادی ندارند و دچار محدودیت های فراوانی هستند.

واقعیت اینست که زنان قربانیان مقدم فرقه رجوی می باشند. در واقع مردگان متحرکی شده اند که از تمامی مواهب زندگی بی بهره اند و حتی حق تصمیم گیری در مورد زندگی خود را نیز ندارند.

یادداشت از  ژ. ه. جداشده ساکن آلبانی – تیرانا

انتهای پیام
لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=9394