نمایش منافقین در فرانسه برگزار شد؛ نشستی که سالهاست برای این فرقه تروریستی، نه دیگر جنبه پیش تولید یک اقدام عملی یا برنامهریزی و هدفگذاری آینده، بلکه بیشتر از همه یک عرصه تبلیغاتی است برای بقاء.
در واقع همه حرف منافقین در این نشست که البته به خاطر آن میلیونها دلار نیز هزینه میکنند، این است که بگویند ما همچنان وجود داریم و دشمنان ایران میتوانند برای مبارزه با جمهوری اسلامی ایران بر روی ما سرمایهگذاری کنند.
حال البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که دقیقاً همانطور که خود منافقین نیز میدانند، برآورد سرویسهای اطلاعاتی حامی منافقین قطعاً از جایگاه این فرقه در میان مردم ایران خبر میدهد و طرح مسائلی همچون آلترناتیو نظام ایران و براندازی و … هم دقیقاً در همان مرحله تبلیغات بیشتر کاربرد ندارد، اما بالاخره این گروه با همه عوامل، ظرفیتها و امکاناتش بخشی از اپوزیسیون جمهوری اسلامی است و کشورهای دشمن نیز ولو به امید قدری مزاحمت برای ایران، مجبور به تقویت گروههایی نظیر منافقین هستند.
هرچند برای منافقین و نشست آنها در پاریس نمیتوان عمق چندانی قائل بود و شعاع این حرکت را اگر بیشتر از همان سالن ویلپنت و چند ساعت تبلیغات رسانهای قبل و بعد از آن درنظر بگیریم هم زیادهروی کردهایم، اما بررسی این نشست میتواند توضیحی برای زرق و برق این شوی تبلیغاتی باشد.
سخنرانان بازنشسته و اجارهای
نگاهی به دیگر حرکتهای رسانهای و حامیان این گروهک نشان میدهد اساساً همه شرکتکنندگان در تجمعات این گروه حتی اگر سیاستمدار با سابقه و شناخته شده باشند، همگی در یک نقطه مشترکند که نه تنها اکنون از دنیای سیاست و قدرت بازنشسته شدهاند، بلکه تقریباً دیگر امیدی برای بازگشت به عرصه قدرت ندارند که دست به چنین معاملهای با منافقین میزنند.
جان بولتون، گینگریچ، لوپز، ترکی فیصل و… همه اینها دیگر اکنون در ساختارهای قدرت کشورهای متبوع خود جایگاهی ندارند و صرفاً حضور در نشست منافقین را با انگیزه تجاری و کاسبی نگاه میکنند، با این تفاوت که جایگاه و سابقه هر یک از این سیاستمداران در افزایش یا کاهش مبالغ مؤثر است. نگاهی به فهرست مبالغ پرداختی منافقین که گاهی به رقم ۸۰هزار دلار برای دو دقیقه سخنرانی هم میرسد، مؤید این مطلب است. نکته جالب اینجاست که متون سخنرانی نیز توسط عوامل منافقین تهیه میشود و به عبارت دقیقتر اساساً سخنرانان در نشستهای منافقین به معنای واقعی کلمه برای ساعتی رزرو میشوند.
رفتار رودلف جولیانی یکی از حاضرین در نشست اخیر منافقین در ویلپنت نمونهای است از این مطلب که این افراد قبل از حضور در نشستهای منافقین دیگر آینده سیاسی در ساختارهای قدرت برای خود قائل نیستند که به چنین کاسبی روی آوردهاند. جولیانی شهردار سابق نیویورک بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ سعی داشت خود را به عنوان گزینهای در کابینه ترامپ معرفی کند و برای همین منظور نیز مدتی از منافقین و فعالیتهای تبلیغی این گروه فاصله گرفت، اما حضور او در جلسه روز گذشته نشان میدهد که دیگر امیدی برای بازگشت به قدرت ندارند و به همین منظور به کاسبی قبلی بازگشته است!
جمعیت اجارهای
جمعیت حاضر در سالن، غیر از تعدادی از اعضای رسمی و مرتبط سازمان در اروپا که عموماً صفهای اول را تشکیل میدهند، طبق روال هر ساله از گردشگران اروپایی و برخی افراد بیخانمان تشکیل شده است. این افراد که برخی از آنها نه از سیاست سر در میآورند و نه حتی کوچکترین ارتباطی با مسئله نشست دارند، به وعده سفر یک روزه به پاریس همراه با پرداخت هزینه ترانسفر و غذا و حتی پول توجیبی به این نشست وارد میشوند. نمونههای بسیاری از دانشجویان حاضر در اروپا یا پناهجویان که در سالهای گذشته به صورت موردی در مورد کیفیت حضورشان در نشست منافقین صحبت کردهاند، مؤید این مطلب است که منافقین اساساً در اروپا به اندازه پر کردن سوله ویلپنت آدم ندارند!
البته منافقین در نشست امسال کمی گزیدهتر و باهوشتر عمل کردند و به جای افراد رنگین پوست که هر سال به وفور در نشست یافت میشدند، به افرادی با چهرههایی از شرق آسیا، عربهای غرب آسیا و تبعههای افغانستان و پاکستان روی آروند تا چهرهای عادیتر برای نشست خود ایجاد کنند!
ارقامی که تاکنون از این جلسه منتشر شده از این حکایت دارد که به هر پناهنده روزانه در حدود ۳۰ تا ۵۰ یورو به علاوه مواد غذایی و به هر فرد که بتواند ۲۰ تا ۳۰ نفر را برای حضور در این نشست همراه کند، مبلغی در حدود ۱۵۰۰ یورو پرداخت میشود.
مؤسسات و انجمنهای قراردادی
در نشستهای منافقین و دیگر اقدامات این گروهک همواره نام مؤسسات و انجمنهایی به چشم میخورد که یا در تأیید منافقین بیانیهای منتشر کردهاند، یا پای طومار و بیانیهای از منافقین را امضاء کردهاند. نکته جالب در مورد این مؤسسات که عموماً از کشورهایی سر بر میآروند که اتفاقاً عوامل منافقین در آنجا حضور فعال دارند! این است که هیچگاه شخصیتی شناخته شده در این مؤسسات دیده نشده و غیر از حمایت و تأیید منافقین کار دیگری از آنها ثبت نشده است!
همین دو دلیل از میان دهها نشانه دیگر ثابت میکند که این انجمنها همانطور که قبلاً هم در سابقه فعالیتهای منافقین مشاهده شده، انجمنهایی پوششی تشکیلات نفاق هستند که غیر از یک اسم و ثبت، هیچ عقبه دیگر و البته هیچ استفاده دیگری هم ندارند. این مؤسسات پوششی که امروز برای وسیع نشان دادن دایره حمایت از منافقین مورد استفاده قرار میگیرند، در گذشته استفادههای دیگری هم داشتهاند که پوشش برای دریافت پول در قالب خیریه به نام گروههای مختلف آسیب دیده، اما به کام تروریسم سازمان را در کارنامه دارند؛ هرچند که این شیوه منافقین حداقل در محدوده اروپا همچنان هم فعال است!
«همبستگی مردم سوریه با گردهمایی بزرگ مقاومت در پاریس» نمونه این پیامها و مؤسسات در نشست اخیر بود که مانند موارد مشابهش نه عقبه مشخص و نه افراد شناخته شدهای در پس خود دارد.
اما در این میان وجود یک انجمن و تجمع واقعی هم در پاریس قابل بررسی بود. تجمعی متشکل از اعضای جداشده این فرقه که امروز با صدها و شاید هزاران برگ سند و مدرک خواهان پایان دادن به فعالیت تروریستها در قلب اروپا هستند. این افراد سند زندهای از نقض حقوق بشر، ترور، شکنجه و… سازمان منافقین هستند که اکنون برای مبارزه با این تشکیلات با هزینههای شخصی خود فعالیت میکنند.
قربانی نهایی امنیت فرانسه!
از مسعود رجوی سرکرده مفقود منافقین که باز هم امسال در حد یک کلیپ با صدا و تصاویری آرشیوی از او یاد شد، بگذریم، ورود مریم رجوی سرکرده منافقین هم داستان خودش را داشت! ۱۵ محافظ زن و مرد در اطراف سرکرده تروریستها نشان میدهد که امسال در مقایسه با سالهای قبل خود منافقین نیز احساس امنیت نمیکنند!
در مورد مسئله امنیت، فرانسویها باید بیش از همه نگران باشند! فرانسه و بالاخص پاریس در یکی دو سال گذشته درگیر مسئله حملات تروریستی بوده و امروز امنیت این کشور مسئلهای قابل بررسی است؛ حال در این شرایط گروهی با سابقه ۳۰ سال ترور و جنایت آزادانه در این کشور تردد کرده و نشست برگزار میکنند. بدون بررسی عمیق خیلی راحت میتوان فهمید که اخذ چنین رویکرد اشتباهی، امنیت کل فرانسه را تهدید میکند! کشور عراق در دل بحران و ترور، برای برقراری امنیتش اخراج تروریستها را با اصرار زیاد به سرانجام رساند و همین عوامل منافقین را که بارها منشاء بسیاری از اقدامات تروریستی در این کشور بودهاند، برای همیشه اخراج کرد! در چنین شرایطی نباید برای دولت فرانسه فهم این مسئله خیلی سخت باشد که میدان دادن به تروریستها، میتواند یک روز دامنگیر ملت فرانسه باشد.
در پایان باید گفت که بسته شدن پرونده منافقین یک اراده واقعی میخواهد که دولتهای غربی از جمله فرانسه میتوانند یکی از ارکان اصلی آن باشند، البته به شرطی که به جای اهداف سیاسی، مبارزه واقعی با تروریسم ملاک تصمیمگیری قرار گیرد.