به گزارش فراق ، شهلا کله جویی به پدرش نور مراد کله جویی که تحت اسارت فرقه ستیزه جوی رجوی در آلبانی نامه ای نوشته است که در زیر منتشر می شود:
هایی پدر کوجا بیام سراغت؟؟؟؟
بی تو آتش خانه مان سرد است ای درمان تمام درد هایمان، دستهایمان خالیست و دلمان تنگ،،،، تا کجا بیام سراغت؟؟
هایی کوجا تا دوباره بیام سراغت!!!
پدرجان از آن آخرین جمعه ی شهریور سال ۵۹ که رفتی جبهه مهران گمان نمی کردیم بازگشت تو تا دهها سال و انگار تا ابدیت تاریخ به درازا بکشد،،،، نامه هایت از طریق صلیب سرخ جهانی برای ما میرسید هشت سال در اسارت صدام بودی در اردوگاهای وحشتناک،،،، و ما فرزندانت در زیر بمباران و موشک صدام زجر می کشیدیم،،، اُسرا آمدند و افسوس تو نیامدی!!!! تاکجا بیام سراغت؟؟؟!!!
وقتی اسیر روحی و جسمی قلعه ی اشرف شدی و آمدم سراغت باغچه های سبزی کاریت را بمن نشان دادی ولی من شوق و ذوق نکردم و بهت گفتم اگر اینجا بالاترین اعتبار را داشته باشی برای ما بی ارزش است ولی کم رتبه ترین شغل را داشته باشی و در ایران باشی برای ما افتخار است،،، بگو پدر جان هایی کوجا بیام سراغت؟؟!!!
وقتی با آن کاروان جنجالی راهی لیبرتی شدی در سرزمینی برهوت در محاصره دیوار های بلند و مخوف بُتنی و سیمانی و تیره، باز هم آمدم سراغت و نامت را صدها بار فریاد زدم اما باز هم تو نیامدی،،، بگو تا کجا بیام سراغت؟؟؟!!!
حالا در سرزمینی دور از شرق اروپا هستی و از ما دورتر… پدرجان میدانم خیلی پیر شده ای حالا بگو دقیقا کجایی تا دوباره بیام سراغت!!!!
پدر جان کجا بیام سراغت؟؟؟!!!
بی تو زندگی مان سوت و کور است ای درمان همه دردهای ما ای گرما بخش زندگی ما ای بغض مانده در گلوی پر از غصه ی ما ای اشک حسرت دهها سال خشکیده در پشت پرده چشمان ما ای مسافر گمشده ی دور از وطن دل بکن از گروهک شیاطین رجوی می خواهم تو را به خانه ات برگردانم میدانم سالهاست گم شده ای و راه برایت تاریک است،،، بگو بگو پدرجان، هایی کوجا بیام سراغت!!!؟؟؟؟؟
خوزستان – اندیمشک
فروردین ۹۶
شهلا کله جویی
منبع: نیم نگاه
انتهای پیام