اعضای بخت برگشته فرقه رجوی و تصمیمات بانوی ترور

یادداشت از میلاد آریایی ، عضو جدا شده از فرقه رجوی ـ ساکن اروپا

یازدهم آوریل ۲۰۱۷

حضور طولانی و بی سرو صدای مریم رجوی بانوی خون و ترور و خشونت در ایران در تیرانا (پایتخت آلبانی) به نظرم از زوایای گوناگون قابل بررسی و قابل تامل است.

مریم رجوی در آلبانی بار دیگر تصورهای واهی و پوسیده را در مخ افرادی تقویت میکند که با سازماندهی و مغزشویی مداوم از حقایق مسلم و اوضاع و احوال جهانی و بویژه شرایط مردم ایران دور نگاه داشته شده اند و بیشتر بر اساس اوهامات و خیالاتی که دوست دارند شاهدش باشند ، برنامه ریزی میشوند.

به این افراد قربانی و بخت برگشته پیوسته تلاش می شود با دادن اطلاعات غلط و کرایه کردن نمایندگان اسبق آمریکا که بیشتر نقش نفس مصنوعی را برای این جریان بازی می کنند، بقبولانند کاملا و صد در صد در عراق شکست نخورده اند و پوزه مبارک شان به خاک مالیده نشده است.

مریم رجوی با جابجایی تشکیلاتی برخی از بالاترین مسئولین کنترل و مغزشویی خود از فرانسه به آلبانی شرایط جدید بدست آمده را که نابود نشده و همگی با هم و در کنار هم سرگرم بازی سرنگونی هستند را پیروزی تاریخی قلمداد کرده و با صدای بلند فریاد میزنند که چشم انتظار آمریکا و ترامپ باقی می مانند.

خزعبلات و- چرت و چولا – گفتن های سیاسی مریم رجوی و درخواست صد بار گفته شده ی به رسمیت شناختن مجاهدین از طرف اروپا و مقامات رسمی آمریکا هم طبق معمول گوش شنوایی ندارد و باز هم به نظر میرسد آرزو بر روباهان زشت خو عیب نیست و آنرا تکرار کرده که البته فقط بدرد همین بخت برگشتگان می خورد و بس.

از سویی دیگر عدم حضور و حتی کوچکترین علایم حیاتی از طرف مسعود رجوی بار دیگر بر شدت شایعه مرگ مسعود رجوی در پاییز سال ۱۳۹۵ افزوده است.

سه ماه پی در پی مریم رجوی تلاش دارد پیکره زخمی و درب و داغان تشکیلات مجاهدین را راست قامت جلوه دهد و با برگزاری انواع جلسات مغزشویی و روانگردان ، اعضای باقی مانده را به ماندن و سرنگونی قریب الوقوع رژیم مجاب گرداند.

جالب آنکه مریم قجر به تقلید از مسعود رجوی از حاضر شدن در برابر هر خبرنگاری فراری بوده و به هیچ عنوان هیچ کنفرانس مطبوعاتی آزاد  بویژه در آستانه انتخابات ایران برای ریاست جمهوری که خیلی هم برای آنان مهم است ، از ترس سوالات گوناگون و گیج کننده و قطعا رسوا کننده و سر درد آور برای رجوی طفره میروند.

سخنگویان کلیشه ای این جریان از بی بی سی گرفته تا رادیو فردا مثل جن و بسم الله می ترسند ، چونکه اجازه ندارند حتی در اروپا و دنیای آزاد حضوری در برابر دیدگان مردم ایران حاضر شده و از مواضع سی و هفت ساله بعد از انقلاب تا به امروزشان دفاع کنند .

آنان میگویند بدون اینکه خون از دماغ کسی بیاید همگی با هم بدور از کویر و صحرا و خاک و شن عراق در اروپا بسر میبرند و حسابی به آنها خوش میگذرد ، ولی بدشان نمی آید از خون آنانی که به تلخی و‌گمنامی و بی رحمی خون شان ریخته شده است کمال استفاده را برده و پشتوانه چک های میلیون دلاری کمک برای رهبران دربار نشینی چون مریم رجوی گردد.

بانوی ترور مریم رجوی اکنون نان را این گونه به نرخ روز می خورد!؟.

یاد آن شعر حافظ می افتم که می گفت :

دوش با من گفت پنهان کار دانی تیز هوش

از شما پنهان نشاید کرد سر می فروش

گفت آسان گیر بر خود کارها از روی طبع

سخت می گیرد جهان بر مردمان سخت کوش

تا ببینم و بشنویم تا کجا سخت خواهد گرفت بر منافقین،  این راز دان تیز هوش.