نگاهی به کارنامه سیاه مزدوری
با نام محسن سیاه کلاه
محسن سیاه کلاه هم اکنون پیر و فرسوده شده اما تنها کاری که می تواند برای فرقه انجام دهد دست به قلم شدن و مزدوری سران جنایتکار فرقه رجوی است
اختصاصی فراق:محسن سیاه کلاه با نام جعلی حسین گلچیان از سرکردگان قدیمی و مزدوران قلم بدست فرقه رجوی می باشد که سالهاست در راستای اهداف این فرقه قلم فرسایی و فعالیت می کند.
وی در فرقه با نام صمد نیز شناخته شده و همسرش شیوا صادق هم از سران این فرقه تروریستی است.
البته برادر وی حسین سیاه کلاه نیز سالهاست کنار او برای رجوی مزدوری می کند ولی ما در اینجا نگاهی به کارنامه سیاه محسن وطن فروش داریم.
وی فارغ التحصیل رشته مهندسی شیمی بوده و در زمینه انفجار تخصص ویژه ای داشت.
این خائن یکی از سرکرده های تیم های خرابکاری سال ۱۳۶۰ و یکی از طراحان پشت صحنه ساخت بمب برای انفجار حزب جمهوری اسلامی در آن سال بود.
بر اساس گفته های افرادی که او را می شناختند وی بعدها به خارج از کشور گریخت و در طول دو سه دهه در کمپ اشرف از سران اطلاعاتی ، محافظین اصلی و نامحسوس رجوی بود.
از خیانت های دیگر این خائن ، مسئولیت بخش شنود در زمان جنگ تحمیلی است.
شنود یکی از منابع جاسوسی و کسب اطلاعات برای رژیم صدام حسین بود.
آنها شبکه های بی سیمی و مخابراتی ایران را در جبهه های جنگ مانیتور و شنود می کردند.
اعضای سازمان در این بخش ، پیام های رمز فرماندهان ارتش و سپاه را به دلیل آشنایی به زبان فارسی و فرهنگ ایرانی، با رمز گشایی کشف می کردند سپس مسئول ستاد اطلاعات، پیام های کشف شده را به مهدی ابریشمچی و بعد در اختیار ارتش صدام حسین قرار می داد.
در سال ۱۳۶۶ مسئولیت این بخش با محسن سیاه کلاه از اعضای مرکزی این فرقه کثیف بود.
به گزارش فراق حمید تبریزی در یادداشتی درباره وی آورده است: «محسن سیاه کلاه ازجمله کسانی است که قلم بدست گرفت تا درباره ی ۵۰ سالگی فرقه رجوی مطالبی سرهم بندی کند.
سیاه کلاه طی یک مقدمه ی طولانی کوشیده درحد بضاعت خود با استفاده از قوانین اجتماعی، اقتصادی وتاریخی بشریت ، توضیحاتی درمورد ” زیربنا ” و “رو بنا ” بدهد که اتفاقا قلم را کج کرده و تلاش نموده که عنصر ” نقش شخصیت درتاریخ ” را پررنگ تراز آنچه که معمولا پذیرفته می شود، نموده وازاین مسئله ، توجیهاتی برای عملکرد ننگین فرقه ی رجوی درست نماید.»
تبریزی نوشته است :« آنچه که من ازنوشته های شما دریافته ام، مشاهده ی مکتب ” مشهدی عباد – نام فیلم طنز بسیار معروف ترکی ” است که قهرمان داستان طی آن می گوید:
” من هرچه می گردم که عیب های خود را بیابم، تنها یک عیب را میبینم وآن نداشتن عیب در وجود من است”!آیا تشکیلات شما قضاوتی جز شبیه قضاوت مشهدی عباد درمورد خود دارد؟!
آدم باید فرد پررویی درسطح سیاه کلاه داشته باشد که چهره اینچنینی از مریمی که به عنوان منشی مسعود رجوی ، سبب جدائی او ازهمسرش شد وخود به جای اونشست و در تکمیل پروسه ی مغز شویی و حرمسراسازی یار غار او شد، با خونخوارترین مرتجعین جهان نشست و با سفیر عربستان نرد عشق باخت و … اینچنین چهره ی نورانی وغیر زمینی بسازد!»
وی از مؤثرترین عوامل نفوذی رجوی در فرقه بود و هر کس مورد سوءظن یا شکاکیت رجوی قرار میگرفت (به هر دلیلی که یکی از آنها «زیر بار رجوی نرفتن» بود) بلافاصله محسن سیاه کلاه را به سراغش میفرستاد تا اطلاعات لازم را منتقل کند.
محسن سیاه کلاه که برخی به او فرزانه منش هم می گویند و برادرش حسین از اعضای علنی فرقه در طول سالهای ۵۳- ۵۰ بودند.
محسن در تشکیلات رده بالاتری و تحت مسئولیت افرادی چون محسن فاضل، محمد یزدانیان، محمد طاهر رحیمی، ناصر جوهری، مجید شریف واقفی و وحید افراخته قرار داشت .
وی در سال ۵۱ و در خانه گردی های سال ۵۳ زیر نظر مستقیم بهرام آرام کار می کرد. افرادی مثل حسین (برادرش) ، محسن خاموشی ، برادران خدایی صفت و آخوندی توسط محسن به فرقه وصل شدند. وی در جریان تغییر ایدئولوژی، جزء نخستین افرادی بود که مارکسیست شد و در پروسه آموزش مارکسیسم به اعضای تحت مسئولیت اش، کارنامه موفقی از خود به جا گذاشت.
کارنامه فعالیتش، بعنوان عضو فعال یک فرقه چریکی شهری، قابل توجه بود. شرکت در پخش همه اعلامیه های فرقه تازمان دستگیری، شرکت دربمب گذاری های فروشگاه فردوسی وسینما پولیدور، شرکت در ربودن چهار دستگاه ماشین تایپ و پلی کپی، شرکت در تهیه قرصهای سیانور ، شرکت در ساخت انبارهای اسلحه ، مهمات و مدارک در کوه و ساخت یک کارخانه مخفی درون خانه ای دیگر به اتفاق برادرش از جمله اعمال ننگین او بود.
رجوی بر مارکسیست شدن سیاه کلاه سرپوش نهاد و چند مورد ضعف در بازجویی را برایش توجیه کرد و در عوض او را به طور کامل در اختیار گرفت.
بد نیست بدانید که یک شخصیت افسانه ای هم برایش آفرید و او را از یاران مخفی شریف واقفی قلمداد کرد.
مجید شریف واقفی یکی از اعضای فرقه رجوی بود که در پی ایستادگی بر مواضع اسلامی خود و نپذیرفتن مواضع جدید و التقاطی برخی رهبران این فرقه به دست سران این گروهتروریستی از جمله حسین سیاه کلاه برادر محسن به طرز فجیع کشته شد.
محسن سیاه کلاه هم اکنون پیر و فرسوده شده اما تنها کاری که می تواند برای فرقه انجام دهد دست به قلم شدن و مزدوری سران جنایتکار فرقه رجوی است.
لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=6813
خائنین وطن فروش