کمپ پناهندگی آلبانی، پایگاه تروریستی فرقه رجوی
رجوی ها، هرگونه حرکت اعتراضی را سرکوب می کند. افرادی را که به محض انتقال از لیبرتی و ورود به آلبانی از صف رجوی جدا و به خیل جداشدگان پیوستند، تهدید به اخراج از آلبانی، سربه نیست شدن ناگهانی، مرگ تدریجی، تنبیه و قطع حقوق پناهندگی که از سوی کمیساریای پناهندگان سازمان ملل برایشان تعیین شده است، می کنند.
دیوارهای سیمانی، سیاج های طولانی،
حصارهای بلند با اسرای دربند رجوی، همسفرند.
با سقوط اشرف، کوچ تروریست ها به کمپ ترانزیت موقت لیبرتی و انتقال یا اخراج اسرا و اعضای فرقه به آلبانی، پیش بینی می شد که رجوی به نظام برده داری و فرقه گرایی مطلق پایان دهد، سرنوشت افراد با انتخاب و اختیار خودشان رقم خورد و از این بیشتر زیر بار مقررات خشک فرقه، قفل و زمین گیر نشوند. به عبارتی بعد از چند دهه بدبختی و سیه روزی از قید و اسارت فرقه قرون وسطایی رجوی آزاد و رها شوند؛ ولی بوضوح می بینیم که مثبت اندیشی ما و آرزوی اسرای فرقه به واقعیت نپیوستند. رفتن به اروپا و رهایی از چنگال رجوی، سرابی بیش نبود. باز چتر خفقان و سایه شوم رجوی بر سر زندانیان پناهنده نما سنگینی می کند، دیوارها همچنان در اطرافشان، درب ها قفل، پنجره ها بسته، دست و پاها به زنجیر کشیده، نه فریادشان به جایی می رسد و نه صدای کسی از آنسوی دیوار گوششان را نوازش می دهد، چون ملاقات ممنوع، دیدار منسوخ و افراد محبوس مادام العمر هستد. دوباره فرقه گرایی رجوی، تشدید و تحریم اعضای گرفتار، بدبخت از حداقل حقوق انسانی ادامه دارد. کنترل نیرو به شدیدترین روش جاری و ساری است.
شستشوی مغزی چند برابر گذشته، بر تعداد زندانبانان اضافه شده است. رجوی ها با هزار طرح و ترفند، هرگونه حرکت اعتراضی را سرکوب می کنند. افرادی را که به محض انتقال از لیبرتی و ورود به آلبانی از صف رجوی جدا و به خیل جداشدگان پیوستند، تهدید به اخراج از آلبانی، سربه نیست شدن ناگهانی، مرگ تدریجی، تنبیه و قطع حقوق پناهندگی که از سوی کمیساریای پناهندگان سازمان ملل برایشان تعیین شده است، می کنند.
خلاصه کلام، در فرقه سیاه رجوی سرکوب و خفقان از اشرف و لیبرتی تا کمپ آلبانی همچنان ادامه دارد، هیچ فریادرسی نیست، حتی با دینار و دلار ماموران یو ان را هم خریده اند! کمپ پناهندگی آلبانی به پایگاه تروریستی فرقه رجوی تبدیل شده است. وای به روزی که فرقه به خانه های تیمی که رجوی در آلبانی ساخته و خریداری کرده است، منتقل شوند. در آنجا دیگر از نظارت سازمان ملل، صلیب سرخ و دولت آلبانی خبری نیست، اعضای فرقه در سلول های اشرف نشان زندانی می شوند که هزار با بدتر از پایگاه تروریستی اشرف سابق در عراق است.
وقتی می گوییم فرقه سکت رجوی، به همین دلیل است، خواه در عراق و آسیا باشند و یا اینکه به اروپا و آمریکا کوچ کند، تفاوت چندانی نمی کند، چون هرگونه انعطاف، عقب نشینی، لغو و حذف مقررات خشک فرقه ای، دادن آزادی عمل به افراد، نهایتاً به فروپاشی فرقه و تعطیلی دکان مافیایی رجوی منجر می شود؛ پس رجوی چاره ای جز تشدید و استمرار خفقان و سرکوب درون تشکیلاتی ندارد، تحت هیچ شرایطی به خانواده ها اجازه ملاقات نداده و نمی دهد، حتی اگر تابعیت کشوری غیر از ایران را داشته باشند. به فرض از مبداً کانادا به مقصد آلبانی یا بغداد و لیبرتی برای دیدار و ملاقات چند ساعته با فرزندانشان سفر کنند.
انسان هراسی مزمنی رجوی را در بر گرفته و او را از رعایت حقوق بشر باز می دارد.
بدا به حال زندانیان فرقه که با هزار امید و آرزو خود را به آلبانی رساندند تا شاید به عنوان پناهنده سیاسی از آلبانی، راهشان را به سمت اروپا در پیش گیرند. سراغ خانه و زندگی روند، از دست رفته های خود را بازیابند و شکست دیروز را پلی بسوی آینده خود کنند، ولی متأسفانه سایه شوم این اختاپوس لعنتی همچنان در بر سرشان است.
دیوارهای سیمانی، سیاج های طولانی، حصارهای بلند با اسرای دربند رجوی همسفرند.
نوید رهایی
۲۵ فروردین ۹۵
انسان هراسی مزمنی رجوی را در بر گرفته و او را از رعایت حقوق بشر باز می دارد.
دیوارهای سیمانی، سیاج های طولانی، حصارهای بلند با اسرای دربند رجوی همسفرند.
۲۵ فروردین ۹۵