اسناد و گزارشهای تاریخی، نقش فرانسه را به عنوان بازیگری کلیدی در تقویت توان اتمی رژیم صهیونیستی و همزمان، ایجاد موانع متعدد در مسیر برنامه صلحآمیز هستهای جمهوری اسلامی ایران آشکار میسازد. این دوگانگی رفتاری، کارنامه چهل و شش ساله پاریس در قبال منافع ملت ایران را تشکیل میدهد.

به گزارش فراق، در سال ۱۹۵۶ میلادی، نخستوزیر وقت فرانسه در اقامتگاه رسمی خود با «شیمون پرز» دیدار کرد. نتیجه این ملاقات، همکاری برای ساخت «سایت اتمی دیمونا» در اعماق صحرای نقب بود. فرانسویها با این اقدام، دور از چشم جامعه بینالملل، پایههای برنامه اتمی رژیم صهیونیستی را بنا نهادند.
در سال ۲۰۱۰ میلادی، روزنامه فرانسوی «اومانیته» در یک اعتراف قابل توجه منتشر کرد که اسرائیل امضاکننده «پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی (NPT)» نیست و با طرح «خاورمیانه عاری از سلاح هستهای» نیز مخالفت میکند. این رژیم هرگز به داشتن زرادخانه اتمی اعتراف نکرده، اما بر اساس اطلاعات موثق، دارای حدود ۲۰۰ کلاهک اتمی است؛ سلاحی که در سال ۱۹۵۶ با کمک مستقیم فرانسه به دست آورد.
بررسی اسناد به دست آمده توسط جمهوری اسلامی ایران، که از لایههای امنیتی رژیم صهیونیستی در تلآویو کسب شده، نشان میدهد فرانسه بزرگترین شریک اتمی این رژیم در میان کشورهای اتحادیه اروپا بوده است. این اسناد از وجود ۱۶۰ پروژه مهم و محرمانه اتمی مشترک بین فرانسه و رژیم صهیونیستی تا امروز حکایت دارد؛ آن هم در شرایطی که هیچ نظارتی بر برنامههای اتمی تلاویو اعمال نمیشود.
دورویی فرانسوی در قبال ایران
در مقابل، فرانسه مسیری کاملاً متضاد را در رابطه با برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران در پیش گرفت. این کشور نه تنها به ایران که بیشترین بازرسیهای هستهای تاریخ را پشت سر گذاشته است، هیچ کمکی نکرده، بلکه همواره در مسیر پیشرفت صلحآمیز هستهای آن مانعتراشی کرده است.
فرانسه تنها چند ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، قراردادهای هستهای خود با ایران را فسخ کرد. ایران در آن زمان ده درصد سهام کارخانه «اورودیف» را در اختیار داشت که بر اساس قرارداد، حق بهرهمندی از ده درصد محصول این کارخانه را نیز دارا بود. اما با روی کار آمدن «فرانسوا میتران» به ریاستجمهوری فرانسه، پاریس اعلام کرد با وجود شراکت ایران، هیچ خدمات غنیسازی یا محصولی به ایران تحویل داده نخواهد شد.
محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، در این خصوص می گوید: فرانسه کل صنعت هستهای خود را از طریق وامی که از ایران گرفته بود شروع کردهاست. ایران در آن سرمایهگذاری سهام داشتهاست. یعنی هم سهام ایران را ندادهاند هم آن وام بهجایی رفت که نتوانست برای ملت ایران کارسازی بکند.
اشاره اسلامی به وام یک میلیارد دلاری است که ایران در سال ۱۳۵۳ (۱۹۷۴ میلادی) در اختیار کمیساریای عالی اتمی فرانسه برای توسعه کارخانه غنیسازی اورانیوم در کنسرسیوم اورودیف یا کنسرسیوم اروپایی غنیسازی اورانیوم با انتشار گازی در جنوب این کشور قرار داد.
زمانی که فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران جدیتر شد و پرونده آن با فشار غرب به شورای امنیت سازمان ملل کشیده شد، بار دیگر این فرانسه بود که در مسیر حل و فصل این پرونده سنگاندازی کرد. پاریس در مذاکرات برجام بر دائمی کردن محدودیتهای هستهای ایران و گنجاندن مسئله موشکی در این توافق پافشاری نمود.
پس از خروج دونالد ترامپ از برجام، فرانسه بار دیگر اقدام به بدعهدی کرد و شرکتهای بزرگ این کشور از جمله «پژو»، «رنو» و «توتال» از قراردادهای مشترک خودروسازی و نفتی با ایران خارج شدند. مقامات پاریس پس از خروج آمریکا از برجام، بارها تندتر از سایر اروپاییها از فعالسازی «مکانیسم ماشه» (اسنپبک) سخن گفتند.
نماینده دائم فرانسه در وین در آن زمان اعلام کرد: «ما در مرحله نهایی فعالسازی اسنپبک هستیم. آیا بر سر بازگشت سریع تحریمها توافقی حاصل شده؟ بله، ما اسنپبک را به اجرا خواهیم گذاشت.» اگرچه آنها دیر اعلام کردند در صورت توافق ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی از فعالسازی آن منصرف خواهند شد، اما در عمل، بار دیگر زیر قول خود زدند.
این دورویی نماینده فرانسه چند وقت پیش در آخرین جلسه شورای امنیت، با واکنش تند نماینده روسیه مواجه شد که خطاب به وی گفت: وقت ما را نگیر آقای نماینده فرانسه. ایران با همه همکاریهای لازم، مذاکرات زیادی کرد و سعی در حل تنشها داشت. بله، برادر بزرگتر شما (آمریکا) به شما اجازه نمیدهد کاری انجام دهید. شما در صحنه بینالمللی استقلالی ندارید.
همسویی فرانسه با دشمنان ایران
این همکاریها تنها به بدعهدیهای دیپلماتیک محدود نمیشود. در دوران دفاع مقدس، فرانسه با ارسال جنگندههای «میراژ» و موشکهای ضدکشتی «اگزوسه» به صدام حسین، به طولانیتر شدن جنگ علیه ایران کمک کرد.
همچنین، در طول هشت سال جنگ تحمیلی و حتی در عملیاتهای اخیر جمهوری اسلامی ایران علیه مواضع رژیم صهیونیستی، ارتش فرانسه با استفاده از سامانههای موشکی زمینبههوا و جنگندههای «داسو رافال»، به رهگیری پهپادها و موشکهای ایران اقدام کرد تا مبادا آسیبی به رژیم اشغالگر قدس برسد.
به دستور موساد: منافقین دوره آموزشی برای عناصر داعش در فرانسه برگزار کردند
میزبانی از تشکیلات تروریستی منافقین
فرانسه همچنین میزبان تشکیلات خائن و تروریستی منافقین است. این کشور با پناه دادن به عناصر این گروه، به آنها اجازه میدهد تا علیه منافع ایران فعالیت کنند.
در سالهای اول پیروزی انقلاب اسلامی سازمان مجاهدین خلق همه توان خود را به کار گرفته بود تا بتواند اوضاع کشور را آشفته کند و با تشنجآفرینی بتواند به مطامع خود دست پیدا کند و برای این تنشآفرینی هم از سوی بسیاری از کشورهای غربی و اروپایی حمایت میشد تا جایی که سرکرده ملعون مجاهدین خلق (منافقین) به این نتیجه رسید باید فرار را بر قرار ترجیح دهد و ایران را ترک کند و کانون اصلی تحرکات ضد ایرانی را از در سایر کشورها قرار دهد. در همین راستا به همراه بنیصدر، رئیس جمهور معزول با پرواز فرار به فرانسه رفت و برای مدتی در آنجا سکونت کرد. بر همین اساس میتوان گفت اولین جایی که در حمایت از ضدانقلاب و این سازمان تروریستی نقشآفرینی کرد، «فرانسه» بود.
منافقین که برای ماندن در پاریس دست به هر اقدامی میزدند در ازای دریافت زیست انگلی، تبدیل به شرکت خدماتی شدند و در زمینه جاسوسی نیز همکاری اطلاعاتی با فرانسه را شروع کردند. به طوری که در بحران موسوم به جنگ سفارتخانهها در تیر ماه ۶۶ و اتهام علیه وحید گرجی(دیپلمات سفارت ایران) روزنامه لیبراسیون فاش کرد: «اعضای سازمان مجاهدین خلق به بهای جاسوسی برای دولت فرانسه در این کشور باقی ماندهاند و اتهام دولت علیه وحید گرجی دیپلمات ایرانی مقیم پاریس توسط این سازمان و با همکاری صاحبان صنایع نظامی فرانسه و بعضی سیاستمداران این کشور به وی وارد شده است.»
از دیگر خدمتهای پاریس به منافقین، رفت و آمدهای سران اطلاعاتی رژیم بعث و دیدارهای آنها با مسعود رجوی بود که منجر به امضای قرارداد صلح بین منافقین و بعثیها شد به طوری که رجوی در این باره میگوید:«به یاد میآورم که در سال ۱۹۸۲ وقتی طارق عزیز به خانه ما در پاریس آمد با یکدیگر قرارداد صلح امضا کردیم و من جلوی خبرنگاران گفتم… حکومت ایران شکست میخورد و این مقاومت و مردم و عراق هستند که پیروزمندانه از این جنگ خارج خواهند شد.»
در سال ۲۰۰۱ انگلیس، منافقین را در لیست گروهک های تروریستی قرار داد و فعالیتهای آن را در لندن ممنوع کرد. البته این ممنوعیت شامل حال شورای سازمان و همچنین انتشار نشریه مجاهد نبود. همچنین اتحادیه اروپا هم منافقین را در لیست تروریستی قرارداد. در ادامه کار با سرنگونی صدام در عراق و بازگشت اعضای ارشد سازمان به پاریس، مریم رجوی و حدود ۱۷۰ نفر از سران سازمان در سال ۸۲ توسط نیروهای امنیتی فرانسه بازداشت شده و در دادگاه محاکمه شدند، اما پس از چندی با آزادی آنها موافقت شد.
در این برهه منافقین با لابیگری درسازمان های بینالمللی به خصوص کنگره آمریکا زمینه خروج خود را از فهرست گروههای تروریستی فراهم کردند. در این زمینه در سال ۲۰۰۷ دادگاه استراسبورگ بالاترین مرجع قضائی اتحادیه اروپا منافقین را از فهرست گروهکهای تروریستی خارج کرد و در سال ۲۰۰۹ وزرای خارجه ۲۷ کشور اتحادیه اروپا، در نشست بروکسل در رویکردی متناقض با ادعای مقابله با تروریسم، منافقین را از فهرست سیاه سازمانهای تروریستی اتحادیه اروپا خارج کردند.
نکته قابل توجه آن است که فرانسه به عنوان اولین کشور اعلام کرد حاضر است به اعضای منافقین اردوگاه اشرف پناهندگی سیاسی دهد و این اعلام آمادگی نشان داد که مهد آزادی و حقوقبشر برای همیشه فرزندان تروریست خود را در آغوش خواهد گرفت.
البته اقدامات ضد ایرانی فرانسه که همواره ادعای دفاع از حقوق بشر را دارد به این موارد ختم نمیشود، در اقدامی شوم، محمولههای کیسههای خون آلوده به ویروس ایدز را به ایران ارسال کرد. این محمولهها که قرار بود برای بهبود بیماران هموفیلی استفاده شود، منجر به زجرکشیدن و شهادت شمار زیادی از این بیماران در مقابل چشمان خانوادههایشان شد.
همچنین در اقدامی جدید، دو مأمور سرویس امنیت خارجی فرانسه (DGSE) تحت پوشش گردشگر به ایران اعزام شدند، اما پیش از انجام هر اقدامی، توسط نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران شناسایی و بازداشت شدند.
این موارد، تنها بخشی از اقدامات خصمانه و یکپارچه فرانسه در طول چهل و شش سال گذشته علیه مردم ایران است؛ کشوری که همواره در مسیر کمک به دشمنان ایران گام برداشته و نمیخواهد ملت ایران به حقوق قانونی و طبیعی خود دست یابد.
سرویس پژوهش فراق
انتهای پیام