در مطالعه پدیده مغزشویی و کنترل ذهن در گروههای خشونتطلب و فرقههای انحرافی، همواره میتوان ردپایی از شیوههایی را مشاهده کرد که ریشههایی عمیق در تحریف مفاهیم و سلب اختیار از افراد دارند.
به گزارش فراق، قرآن کریم در سوره مبارکه «بقره» با ظرافت و دقت بینظیری به تشریح این موضوع پرداخته و به خصوص اوصاف منافقین، ویژگیهای رفتاری و درونی آنها را افشا میکند.
آیه شریفه «وَإِذَا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَیَاطِینِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَکُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ» (بقره/۱۴) به خوبی خدعه و دوگانگی شخصیت منافقین را به تصویر میکشد. طبق این آیه منافقین در ظاهر خود را همراه و همدل با مؤمنین نشان میدهند، اما در خلوت با همفکران شیطانی خود، به استهزاء و مسخره کردن مؤمنین میپردازند. این رفتار، خود آغازگر نوعی بازی با ذهن و واقعیت است که در فرآیند مغزشویی نقشی کلیدی ایفا میکند.
نکته مهمتر، عاقبت این خدعهگری است که در آیه بعدی میآید: «اللَّهُ یَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَیَمُدُّهُمْ فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ» (بقره/۱۵). خداوند متعال خود این افراد را به سزای عملشان میرساند و آنها را در کوری و حیرت ناشی از طغیانشان رها میکند. این کوری و حیرت دقیقاً همان وضعیتی است که قربانیان مغزشویی به آن دچار میشوند؛ حالتی که در آن قدرت تمییز حق از باطل، درک واقعیت و بازگشت به مسیر صحیح از آنها سلب میشود.
تصویرسازی قرآن در آیه «مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَکَهُمْ فِی ظُلُمَاتٍ لَا یُبْصِرُونَ» (بقره/۱۷) اوج بیان این انحراف است. کسانی که عقل و فطرت خود را در راه شیطان و علیه هدایت دین به کار میگیرند، مانند کسانی هستند که در تاریکی آتشی روشن میکند تا راهی بیابد، اما خداوند آن نور را از آنها میگیرد و در تاریکی مطلق رهایشان میکند. این از بین رفتن نور عقل و بصیرت، همان چیزی است که در فرایند مغزشویی رخ میدهد.
سپس با کمال صراحت میفرماید: « صُمُّ بُکمٌ عُمی فَهُم لَا یَرجِعُونَ » (بقره/۱۸). این افراد نه تنها در تاریکی رها میشوند، بلکه چشم و گوش و زبانشان نیز از کار میافتد. این نمادی قوی از قطع ارتباط با دنیای بیرون، عدم توانایی شنیدن حرف حق، ندیدن حقیقت و ناتوانی در ابراز وجود و اعتراض است؛ همانطور که در گروههای کنترلگر مانند تشکیلات سرکوبگر مجاهدین خلق، اعضا از هرگونه ارتباط مستقل با خارج از گروه منع میشوند و توانایی تفکر نقادانه و ابراز مخالفت از آنها سلب میگردد.
مروری بر شیوههای اعمال مغزشویی در تشکیلات مجاهدین:
-بردهسازی فکری و تملقگویی: عناصر تشکیلات مجاهدین همچون بردههای بیاختیار در مناسبتهای مختلف و در نشستهای جمعی عادت داده شدند به تملقگویی بپردازند، که نشان از سلب کامل اختیار و فردیت اعضاست. این تملقگوییهای اجباری، نوعی شستشوی مغزی مداوم است که هدف آن حذف هرگونه تفکر مستقل و تبدیل فرد به ابزاری بیچون و چرا در دست سران تشکیلات است.
-استفاده از نمادهای مذهبی برای تحریف: تصاویر رجوی معمولا در مقابل پردهای با پس زمینه نمادهای مذهبی انداخته میشود که نشان میدهد چگونه از نیازهای معنوی و عواطف دینی افراد سوءاستفاده میشود. این یک نوع بتسازی از رجوی و جایگزین کردن او به جای حقیقت مطلق است.
-ممنوعیت مطالعه و تفکر: هیچ کس در تشکیلات مجاهدین اجازه مطالعه مستقل ندارد و تفکر در کنار مطالعه جرم به حساب میآید. ممنوعیت دسترسی به اطلاعات آزاد و تفکر نقادانه، تنها راهی است که میتوان ذهنیت افراد را کنترل و آنها را از واقعیت دور نگه داشت. این کار، مصداق همان «صم بکم عمی» بودن است که قرآن به آن اشاره میکند.
-تحریف مفاهیم دینی: در برنامههای دینی همچون شبهای قدر تنها برگههایی به اعضای مغزشویی شده برای گذاشتن بر سر داده میشود که در آنها لغاتی عربی توسط خود رجوی تهیه و نگارش شده است. تفسیر آن را نیز به صورتی تنظیم میکنند که معنای جهاد را وارونه به اعضا القا کند. این مورد شاید دردناکترین بخش باشد. تحریف آشکار آیات قرآن و ارائه تفسیری وارونه از مفاهیم مقدس مانند «مجاهدین»، برای کنترل ذهن اعضا و توجیه اقدامات خود، نشان از عمق فریب و شیطانیت در این تشکیلات دارد. این همان روشی است که نور را به تاریکی، و هدایت را به گمراهی تبدیل میکند.
شیوههای برخورد مجاهدین با اعضای خود، الگوی کاملی از مغزشویی و کنترل ذهن است که توصیف آن را میتوان در آیات قرآن کریم مشاهده کرد. این اوصاف هشدار مهمی به خانوادههاست که همواره مراقب باشند تا نور عقل و بصیرت خود و عزیزانشان با خدعه و فریب خاموش نشود.
انتهای پیام