مسعود رجوی، رهبر تشکیلات مجاهدین خلق، در ظاهر خود را پرچمدار آزادی زنان جلوه میداد، اما در عمل، یکی از بزرگترین جنایتکاران علیه حقوق زنان در تاریخ معاصر ایران محسوب میشود.

به گزارش فراق، او با ترفندهای روانی، فشارهای تشکیلاتی و سوءاستفادههای سیستماتیک، زنان این گروه را به بردگان مدرنی تبدیل کرده که نه ارادهای از خود دارند، نه حق انتخابی.
رجوی زمانی که دریافت جوامع پیشرفته به مدیریت زنان بها میدهند، ناگهان سیاست خود را تغییر داد و زنان را به رأس تشکیلات کشاند. اما این تغییر، نه برای احقاق حقوق زنان، که برای جلوهگری در رسانههای غربی بود. او از زنان به عنوان مهرههای نمایشی استفاده کرد تا چهرهای مدرن و فمینیست از سازمانش ترسیم کند، در حالی که در پشت پرده، همان نگاه ابزاری و کالایی به زن حاکم بود.
شکنجه روانی با تهدید و انزوا
یکی از شگردهای رجوی برای کنترل زنان، تخریب ارتباط آنها با خانوادههایشان بود. او به زنان عضو القا میکرد که خانوادههایشان آنها را طرد کردهاند و جامعه هرگز آنها را نخواهد پذیرفت. این دروغ بزرگ، باعث میشد زنان در حبس روانی تشکیلات باقی بمانند و حتی اگر میخواستند، جرات فرار نداشته باشند.
آتش به اختیار؛ قانونی برای پوشاندن فساد
رجوی برای جلوگیری از رسواییهای اخلاقی در تشکیلات، قانون آتش به اختیار را وضع کرد: هر کس مردی را در حال ارتباط با زنی میدید، مجاز بود با ضرب و شتم از او جلوگیری کند! اما این قانون نه برای حمایت از زنان، که برای پنهان کردن فساد درونی تشکیلات بود. جالب اینجاست که خود رجوی با ازدواجهای مکرر و سوءاستفاده جنسی، بزرگترین ناقض این قانون بود!
ازدواجهای اجباری و بردگی جنسی
رجوی با سوءاستفاده از موقعیت رهبری، زنان تشکیلات را مجبور به ازدواجهای تحمیلی میکرد. بسیاری از این ازدواجها نه بر اساس رضایت، که به دستور تشکیلات انجام میشد. حتی گزارشهایی وجود دارد که او خود، همسران اعضا را تصاحب میکرد و این عمل را تحت عنوان «انقلاب ایدئولوژیک» توجیه مینمود!
استثمار زنان در جنگهای نیابتی
در عملیاتهای نظامی مجاهدین خلق، زنان در خطوط مقدم قرار میگرفتند، گاهی حتی بدون آموزش کافی. رجوی از زنان به عنوان سپر انسانی استفاده میکرد و با شعارهای فریبنده، آنها را به مرگ میفرستاد. بسیاری از این زنان، به عنوان قربانیان یک فرقه قدرتطلب جان باختند.
مسعود رجوی یک آدمکش روانی بود که زنان را در دام تشکیلات خود اسیر کرد. او با ترکیبی از فریب، تهدید و شستوشوی مغزی، نسلی از زنان را به بردگی کشید؛ زنانی که نه حق انتخاب داشتند، نه امکان فرار. امروز باید پرسید: چرا جامعه جهانی در برابر این جنایتها سکوت کرده است؟
فراق
انتهای پیام