«لارش ریسه»، حقوقدان نروژی و رئیس کمیته موسوم به «دوستان ایران آزاد» در نروژ، یکی از چهرههای کلیدی در فعالیتهای لابیگری سازمان مجاهدین خلق در اروپا محسوب میشود.

به گزارش فراق، او که پیشتر نماینده مجلس نروژ و پارلمان اتحادیه اروپا بوده، به دلیل همکاری نزدیک با مسعود و مریم قجر، سرکردگان این سازمان، بهعنوان یکی از مهرههای اصلی در پیشبرد اهداف تشکیلاتی آنها شناخته میشود. با این حال، فعالیتهای او نه از سر خیرخواهی، بلکه به ادعای برخی منابع، در ازای دریافت مبالغ هنگفت مالی انجام میشود که این موضوع، نقش او را به یک «بیزنسمن» سیاسی در خدمت مجاهدین تبدیل کرده است.
نقش «لارش ریسه» در فعالیتهای مجاهدین
ریسه در سالهای گذشته بهعنوان یکی از حامیان برجسته سازمان مجاهدین خلق در صحنههای بینالمللی ظاهر شده است. او نهتنها در جلسات و گردهماییهای مریم رجوی حضور فعالی دارد، بلکه گاه نقش مجری و صحنهگردان این برنامهها را نیز بر عهده میگیرد. به گفته منابع، او حتی همسر خود را نیز وارد فعالیتهای مرتبط با سازمان کرده و از این طریق سعی داشته سهمی مضاعف از منابع مالی مجاهدین برای خانوادهاش تأمین کند. وظایف همسر ریسه در این جلسات، که شامل اقداماتی ساده مانند تشویق، خوشوبش با مهمانان و ژست گرفتن برای دوربینها بوده، نشاندهنده ماهیت نمایشی برخی از این فعالیتهاست.
ریسه همچنین در جلب حمایت نمایندگان پارلمانهای اروپایی و سازماندهی «سیاهی لشکر» برای گردهماییهای مجاهدین نقش مهمی ایفا کرده است. او با استفاده از نفوذ خود در نروژ، گروههایی را تحت عنوان «هیئت نروژی» به جلسات مریم رجوی میآورد تا وجههای بینالمللی به فعالیتهای سازمان ببخشد. این اقدامات، که با صرف هزینههای کلان همراه بوده، بخشی از استراتژی مجاهدین برای کسب مشروعیت سیاسی در غرب است.
حاشیههای فعالیت «ریسه»؛ ماجرای محمد رجوی
یکی از جنجالیترین اقدامات «لارش ریسه» به ماجرای محمد رجوی، فرزند مسعود رجوی، بازمیگردد. پس از جدایی محمد از سازمان و مهاجرت به نروژ، او به دلیل نسبت خانوادگی با رهبر مجاهدین مورد توجه رسانهها و گروههای سیاسی، از جمله سلطنتطلبان، قرار گرفت. این موضوع خشم مسعود رجوی را برانگیخت و او تصمیم گرفت با استفاده از اهرمهای قانونی و فشارهای سیاسی، فرزند خود را «تنبیه» کند. «لارش ریسه» در این ماجرا بهعنوان کارگزار اصلی رجوی وارد عمل شد.
ریسه با همکاری افرادی مانند محمد سیدالمحدثین (معروف به «بهنام») و محمد سادات خوانساری (معروف به «ادیب»)، شکایتی را علیه محمد رجوی ترتیب داد. این شکایت ظاهراً از سوی شرکتی که محمد در آن مشغول به کار بود مطرح شد و هدف آن وارد کردن فشار بر او برای عقبنشینی از مواضعش علیه سازمان بود. ریسه با بهرهگیری از نفوذ خود و استخدام وکلای برجسته، تلاش کرد این پرونده را به نفع مجاهدین به سرانجام برساند. با این حال، پس از چند سال کشمکش حقوقی، دادگاه نروژ به نفع محمد رجوی رأی داد و تلاشهای ریسه و سازمان به شکست انجامید.
غیبت موقت و بازگشت ریسه
به دنبال شکست در پرونده محمد رجوی، «لارش ریسه» برای مدتی (حدود دو تا سه سال) از صحنه فعالیتهای مجاهدین غایب بود. برخی منابع ادعا میکنند که این غیبت به دلیل توبیخ او از سوی رجویها به خاطر ناکامی در این پرونده و هدر رفتن مبالغ کلان پرداختی به وکلا بود. با این حال، به دلیل ارزش استراتژیک ریسه بهعنوان یک لابیگر با نفوذ در نروژ، سازمان بار دیگر او را به کار گرفت. از آن زمان، حضور او در جلسات مریم رجوی پررنگتر شده و او بهعنوان یکی از حامیان کلیدی سازمان در محافل بینالمللی به فعالیت خود ادامه داده است.
تناقضات و انتقادات
فعالیتهای «لارش ریسه» بهعنوان یک حقوقدان و سیاستمدار سابق، همواره در کشورهای اروپایی با انتقاداتی همراه بوده است. برخی معتقدند که او از موقعیت و ارتباطات خود برای پیشبرد منافع مالی و سیاسی خود بهرهبرداری میکند و نقش او در حمایت از سازمانی با سابقه جنجالی مانند مجاهدین خلق، پرسشهایی درباره صداقت و انگیزههایش ایجاد کرده است. همچنین، ادعای مسعود رجوی مبنی بر اینکه ریسه به دلیل حمایت از مجاهدین کرسی نمایندگی مجلس نروژ را از دست داده، تأیید نشده و ممکن است بخشی از روایتسازی سازمان برای بزرگنمایی فداکاریهای حامیانش باشد.
«لارش ریسه» با استفاده از پیشینه سیاسی و حقوقی خود، نقش مهمی در لابیگری، سازماندهی جلسات و جلب حمایتهای بینالمللی برای این سازمان ایفا کرده است. ریسه، که زمانی به دلیل ناکامی در پیشبرد اهداف رجویها کنار گذاشته شده بود، امروز بار دیگر بهعنوان مهرهای کلیدی به صحنه بازگشته و همچنان در خدمت اهداف تشکیلاتی این سازمان فعالیت میکند.
انتهای پیام