بتول سلطانی، نجات یافته از تشکیلات مجاهدین خلق میگوید که ناگهان صدای موسیقی بلند شد و دیدم که زنان قدیمی و عضو شورای رهبری خود را بر روی ملافه سفید رنگ انداخته و لباس های خود را درآوردند و در مقابل مسعود رجوی و با دستور وی در مقابلش رقصیدند و اینجا بود که مسعود گفت: «این همان رقص رهایی است»

به گزارش فراق، سلطانی در تشریح ماجرای رقص رهایی در تشکیلات کثیف مجاهدین خلق میگوید: «در آن لحظات قلبم به شدت میتپید و نمیدانستم که نقشه دقیقا چه بود. و مراحل بعدی آن چیست. فکر میکردم که قرار است میزان سرسپردگی ما به رهبرمان و میزان تعهد ما به عهدی که با او بستیم و اعلام آمادگی ما برای ازدواج با او مورد محک قرار بگیرد. سپس در یک نقشه احتمالا از پیش تعیین شده مسعود از مریم پرسید: مریم اینها چه می خواهند و چرا آن ها را به اینجا آورده ای؟»
مریم رجوی پاسخ داد: «به اینجا آمدهاند تا مراسم ازدواج بین خود و آن ها را برایشان اجرا کنی. مگر نگفتم که هر زنی باید راه مرا در پیش بگیرد؟ من بارها و بارها گفتم که همه زنان مجاهد خلق همسران تو هستند و این مسالهای جدی و واقعی است و یک شعار نیست» سپس مریم به ما گفت: «هریک از شما باید به تنهایی بر روی این مبل و در کنار مسعود بنشینید تا مسعود خطبه عقد را بر شما بخواند و هر یک از شما باید رضایت و موافقت خود را با ازدواج با مسعود اعلام کنید.»
مریم رجوی سپس اعلام کرد که از این به بعد تمام زنان عضو شورای رهبری همسر مسعود رجوی هستند. ناگهان صدای موسیقی بلند شد و دیدم که زنان قدیمی و عضو شورای رهبری خود را بر روی ملافه سفید رنگ انداخته و لباس های خود را درآوردند و در مقابل مسعود رجوی و با دستور وی در مقابلش رقصیدند و اینجا بود که مسعود گفت: «این همان رقص رهایی است» سپس با صدای بلند به ما گفت: «شما برای من همچون زنان پیغمبرید یعنی ازدواج شما با فردی دیگر حرام است» سپس آیه ۳۲ سوره احزاب قرآن کریم را قرائت کرد:««یا نساء النبی لستن کأحد من النساء إن اتقیتن فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض وقلن قولا معروفا». ای همسران پیامبر، شما اگر تقوا پیشه کنید مانند دیگر زنان عادی نیستید، پس با گفتارتان ناز و عشوه مریزید تا کسی که در دل او مرض است در شما طمع ورزد، و گفتاری نیکو و دور از تحریک و ریبه بگویید.»
اینجا بود که مریم رجوی دیگر زنان را تشویق میکرد تا لباسهای خود را از تن بیرون کنند و در مقابل همسرش مسعود عریان و لخت برقصند و گفت: «چرا شما خودتان را برای مسعود نمیکشید و با هم رقابت نمیکنید و از او نمی خواهید تا به شما اجازه بدهد به تنهایی وارد اتاق خواب او بشوید و با مسعود تنها و همبستر شوید؟»
سلطانی میگوید سپس زنان به صف ایستادند و هر یک از آنها ثبت نام شدند تا به صورت نوبتی و در یک شب با مسعود هم بستر شوند تا این که در یکی از روزها نوبت به او رسید. در ادامه مریم رجوی او را فرا خوانده و گفته: «امشب شب عروسی و شب معراج توست.» به هنگام شب به محل اقامت مسعود رفتم و مریم مرا تا اتاق خواب او همراهی کرد و مسعود با من همبستر شد و رابطه جنسی برقرار کرد.
انتهای پیام