کارگر، نماد زحمت، عبادت و چرخاندن اقتصاد کشور با دستان پرتلاش است. در فرهنگ اسلامی، کارگر جایگاهی والا دارد تا آنجا که پیامبر اکرم(ص) بر دستان کارگر بوسه میزدند و کسب روزی حلال را برترین عبادت خواندند. اما نام این قشر مظلوم و زحمتکش، همواره قربانی سوءاستفاده فرقه رجوی (سازمان مجاهدین خلق)، یکی از سیاهترین گروههای تروریستی جهان است.

فرقه رجوی نهتنها با ترور بیش از ۱۲۰۰ کارگر بیگناه در دهه ۶۰، خون پاک این قشر را به ناحق ریخت، بلکه حتی از نام و نیاز معیشتی کارگران نیز سوءاستفاده کرد. این فرقه با وعدههای دروغین اشتغال در اروپا، جوانان جویای کار را به مقر اشرف در عراق کشاند، مدارکشان را مصادره کرد و آنان را به بردگی نظامی و کار اجباری واداشت.
امروز رجویها با ژست حقوق بشری در غرب حاضر میشوند و مدعی حمایت از کارگران هستند، اما تاریخ، آنها را به عنوان جلادان کودکان سهساله تا پیرمردان ۹۰ ساله میشناسد. جنایات آنان در همکاری با صدام در جنگ تحمیلی و ترور ۲۳هزار ایرانی بیگناه، سندی زنده بر وحشیگری این فرقه است.
روزگاری مجاهدین خلق کارگران را میکشتند و امروز به دروغ مدعی دفاع از حقوق آنان هستند. اما خون شهدای کارگر، هر ادعای دروغین آنان را بیاعتبار میکند. محاکمه سران این فرقه نهتنها احقاق حق خانوادههای شهیدان است، بلکه زدن مهر پایانی بر یک دروغ بزرگ تاریخی است. اما سؤال اینجاست: چرا جامعه جهانی که ادعای دفاع حقوق بشر دارد، با آگاهی از این تاریخچه سیاه، همچنان به آنان پناه میدهد؟ به امید روزی که عدالت، بدون مماشات با تروریستها، تحقق یابد.
انتهای پیام