17:15:51
    امروز : یکشنبه - ۲۴ فروردین - ۱۴۰۴

منتقدین فرقه رجوی در آمریکا چه می‌گویند؟

  • کد خبر : 51103
  • ۲۰ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۲:۴۲

سازمان مجاهدین خلق ایران (فرقه رجوی)  به‌عنوان یک تشکیلات تروریستی با سابقه‌ای پیچیده، در دهه‌های گذشته همواره موضوع بحث و جدل در میان سیاستمداران آمریکایی بوده است.

a m 52

به گزارش فراق، در حالی که برخی سیاستمداران آمریکایی از این گروه به‌عنوان ابزاری علیه ایران حمایت کرده‌اند، انتقادات قابل‌توجهی نیز از سوی دیگر سیاستمداران و نهادهای رسمی آمریکا مطرح شده است.

در ادامه، به بررسی جامع این انتقادات، دلایل آن‌ها، و زمینه‌های سیاسی مرتبط پرداخته می‌شود.

در زیر به چند نمونه از سیاستمداران آمریکایی که به‌صورت علنی و صریح از مجاهدین خلق انتقاد کرده‌اند و دلایل انتقادشان اشاره می‌شود:

۱- رابرت هانتر(Robert Hunter)

سمت: سفیر پیشین آمریکا در ناتو

رابرت هانتر به صراحت مجاهدین خلق را یک گروه تروریستی توصیف کرده و معتقد است که نام این سازمان باید دوباره در فهرست گروه‌های تروریستی وزارت خارجه آمریکا قرار گیرد. او به سابقه فعالیت‌های خشونت‌آمیز این گروه، از جمله قتل اتباع آمریکایی در دهه ۱۹۷۰ در ایران، اشاره کرده است. هانتر این گروه را به دلیل گذشته تروریستی و عدم مشروعیت به‌عنوان یک جنبش مردمی مورد انتقاد قرار داده و حمایت برخی سیاستمداران آمریکایی از آن را نادرست می‌داند.

۲- ند پرایس(Ned Price) 

سمت: سخنگوی وزارت خارجه آمریکا (در دوره بایدن)

در نوامبر ۲۰۲۲، وزارت خارجه آمریکا بیانیه‌ای منتشر کرد که در آن اعلام کرد سازمان مجاهدین خلق را به‌عنوان یک جنبش دموکراتیک و نماینده مردم ایران به رسمیت نمی‌شناسد. ند پرایس به‌عنوان سخنگو، این موضع را تأیید کرد و گفت که اگرچه این گروه از سال ۲۰۱۲ از فهرست سازمان‌های تروریستی خارج شده، اما واشنگتن آن را یک نیروی قابل اعتماد برای نمایندگی خواسته‌های مردم ایران نمی‌داند. دلایل این موضع شامل سابقه همکاری مجاهدین با صدام حسین در جنگ ایران و عراق، اتهامات نقض حقوق بشر در داخل سازمان، و ماهیت فرقه‌مانند آن است که از سوی منتقدان مطرح شده است.

نمایندگان کنگره آمریکا و منتقدان سیاست‌های جنگ‌طلبانه

افرادی مانند باربارا لی * (Barbara Lee) و دیگر اعضای جناح مترقی حزب دموکرات که به‌طور کلی با سیاست‌های مداخله‌جویانه و حمایت از گروه‌های بحث‌برانگیز مخالف‌اند. باربارا لی رئیس فراکسیون سیاه پوستان کنگره و یکی از رؤسای مشترک فراکسیون ترقیخواه کنگره بود.

این گروه از سیاستمداران معمولاً به حمایت از مجاهدین خلق توسط سیاستمداران جنگ‌طلب (مانند جان بولتون یا مایک پمپئو) انتقاد دارند. آن‌ها معتقدند که مجاهدین به دلیل گذشته خشونت‌بار و عدم محبوبیت در میان مردم ایران، گزینه‌ای نامناسب برای حمایت هستند و این حمایت‌ها بیشتر به نفع سیاست‌های ضدایرانی و نه دموکراسی در ایران است. آن‌ها همچنین به پرداخت‌های مالی هنگفت مجاهدین به سیاستمداران آمریکایی برای لابی‌گری اشاره کرده و این امر را مصداق فساد سیاسی می‌دانند.

سابقه خشونت و تروریسم:

 مجاهدین خلق در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ اقدامات خشونت‌آمیزی انجام داد که شامل ترور شش شهروند آمریکایی در ایران و حملاتی علیه منافع آمریکا بود. این سابقه حتی پس از خروج این گروه از فهرست تروریستی آمریکا در سال ۲۰۱۲ (به دلایل سیاسی و لابی‌گری) همچنان مورد انتقاد است.

منتقدان مانند هانتر استدلال می‌کنند که این تاریخچه نشان‌دهنده عدم پایبندی سازمان به اصول دموکراتیک است و حمایت از آن با سیاست‌های ضدتروریسم آمریکا تناقض دارد.

همکاری با صدام حسین

حمایت مجاهدین از صدام در جنگ ایران و عراق (۱۹۸۰-۱۹۸۸) و مشارکت در عملیات نظامی علیه ایران، باعث شده که بسیاری از آمریکایی‌ها و ایرانی‌ها این گروه را خائن یا غیرقابل اعتماد بدانند. مجاهدین خلق از صدام حسین حمایت نظامی و اطلاعاتی دریافت کردند. این همکاری از سوی مردم ایران به‌عنوان نشانه‌ای از فرصت‌طلبی و خیانت به منافع ملی ایران تلقی می‌شود، که مشروعیت این گروه را زیر سؤال می‌برد.

ساختار فرقه‌مانند و نقض حقوق بشر

 گزارش‌های متعدد از اعضای جداشده و تحقیقات مستقل، از جمله گزارش سازمان دیده‌بان حقوق بشر، نشان می‌دهد که مجاهدین خلق دارای ساختاری فرقه‌مانند است که شامل کنترل شدید اعضا، شست‌وشوی مغزی، و سرکوب مخالفان داخلی است. این موضوع از سوی منتقدان به‌عنوان دلیلی بر ناسازگاری این گروه با ارزش‌های دموکراتیک مطرح می‌شود.

 عدم مشروعیت مردم:

بسیاری از سیاستمداران و تحلیلگران آمریکایی از جمله مقامات وزارت خارجه،  معتقدند که مجاهدین خلق پایگاه مردمی در ایران ندارند.

لابی‌گری مالی

پرداخت مبالغ هنگفت به سیاستمداران آمریکایی (مانند رودی جولیانی، جان بولتون، و مایک پمپئو) برای سخنرانی و حمایت، از سوی منتقدان به‌عنوان نوعی خرید نفوذ سیاسی و تضعیف اصول اخلاقی در سیاست خارجی آمریکا مورد انتقاد قرار گرفته و به‌عنوان نشانه‌ای از عدم صداقت مجاهدین مطرح شده است.

نکته مهم

در حالی که برخی سیاستمداران برجسته مانند مایک پمپئو، جان بولتون، و مایک پنس از حامیان سرسخت مجاهدین هستند، انتقادات علنی علیه این گروه اغلب از سوی مقامات رسمی دولت (مانند وزارت خارجه) یا سیاستمداران و اعضای کنگره امریکا مطرح می‌شود. این نشان‌دهنده دوگانگی در رویکرد آمریکا است: از یک سو، برخی این گروه را ابزاری علیه ایران می‌بینند، و از سوی دیگر، عده‌ای آن را غیرقابل اعتماد و نامناسب برای حمایت می‌دانند.

انتقادات از مجاهدین خلق در بستر سیاسی گسترده‌تری شکل گرفته که شامل موارد زیر است:

اختلافات حزبی در آمریکا

 جمهوری‌خواهان جنگ‌طلب مانند بولتون و پمپئو از مجاهدین به‌عنوان ابزاری برای فشار حداکثری بر ایران حمایت می‌کنند، در حالی که دموکرات‌ها، به‌ویژه در دولت بایدن، رویکرد محتاط‌تری داشتند و ترجیح می‌دادند از گروه‌هایی با مشروعیت بیشتر حمایت کنند یا به‌کلی از مداخله مستقیم در امور اپوزیسیون ایران خودداری کنند.

سیاست خارجی آمریکا

 پس از خروج مجاهدین از فهرست تروریستی در سال ۲۰۱۲ (که بیشتر نتیجه فشارهای لابی‌گری بود تا تغییر ماهیت گروه)، دولت آمریکا تلاش کرده فاصله خود را با این سازمان حفظ کند. بیانیه‌های وزارت خارجه در سال‌های اخیر نشان‌دهنده تمایل به اجتناب از هرگونه ارتباط رسمی است.

با وجود لابی‌گری گسترده فرقه رجوی، مواضع رسمی دولت آمریکا نشان‌دهنده عدم تمایل به حمایت از این گروه است. این امر نفوذ مجاهدین را در محافل تصمیم‌گیری کاهش داده است.

انتقاد سیاستمداران آمریکایی از مجاهدین خلق نشان‌دهنده یک دوگانگی عمیق در رویکرد واشنگتن به این گروه است. از یک سو، برخی سیاستمداران آن را ابزاری مفید برای مقابله با ایران می‌بینند، اما از سوی دیگر، منتقدان آن را گروهی غیرقابل اعتماد، فاقد مشروعیت، و مغایر با ارزش‌های دموکراتیک می‌دانند. دلایل اصلی انتقاد شامل سابقه خشونت‌بار، همکاری با صدام، ساختار فرقه‌ای، و فقدان پایگاه مردمی است که همگی به یک سؤال اساسی منجر می‌شود: آیا حمایت از مجاهدین خلق یک خطای استراتژیک برای آمریکا محسوب می‌شود؟

به نظر می‌رسد که انتقادات، به‌ویژه از سوی نهادهای رسمی مانند وزارت خارجه، ریشه در تلاش برای حفظ اعتبار آمریکا در سیاست خارجی و اجتناب از حمایت از گروهی با سابقه اقدامات تروریستی خشن و تبهکارانه دارد که نه تنها در ایران بلکه در سطح بین‌المللی نیز بحث‌برانگیز است. در مقابل، حامیان مجاهدین اغلب انگیزه‌های کوتاه‌مدت سیاسی یا مالی را دنبال می‌کنند. در نهایت، این انتقادات حتما به کاهش نفوذ مجاهدین در سیاست آمریکا منجر خواهد شد.

آرش رضایی

انتهای پیام

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=51103

نوشته های مشابه