از ۲۱ آذر ۱۴۰۲ تاکنون سهشنبهها برای همه کسانی که حتی کوچکترین ارتباطی با موضوع مبارزه ایران با تروریسم دارند، روز ویژهای محسوب میشود؛ روزی که در آن جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامهای ۱۰۴ نفر از فرقه تروریستی رجوی و همچنین ماهیت این سازمان بهعنوان یک شخصیت حقوقی، برگزار میشود.

به گزارش فراق، جلسه بیستونهم این دادگاه، سهشنبه، ۳۰ اسفند ۱۴۰۳ در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجتالاسلاموالمسلمین امیررضا دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری، با حضور وزیری نماینده دادستان، خانواده شهدا و وکلای آنها و همچنین وکلای متهمان در مجتمع قضایی امام خمینی (ره) بهصورت علنی برگزار شد.
پس از آنکه قاضی دادگاه، رسمی و علنی بودن دادگاه را به دلیل رعایت همه تشریفات آیین دادرسی کیفری بهویژه مواد دوم، سوم، پنجم، هفتم و مواد ۲۹۶، ۲۹۷، ۳۱۵ و ۳۸۲ اعلام کرد، حجتالاسلاموالمسلمین مسعود مداح، وکیل شکات، گفت که قصد دارد در این جلسه مصادیق و ارکان مادی جرم سرکردگی گروه مجرمانه را بررسی کند.
یکی از نکتههای تکاندهندهای که وکیل شکات در این باره به نقل از یکی از اعضای فرقه رجوی مطرح کرد، تاکید سرکردگان گروهک بر اجرای اقدامهای تروریستی بدون در نظر داشتن آسیب به مردم عادی با هدف «زنده ماندن و اظهار وجود سازمان» است.
جزوههای آموزش ترور؛ استفاده از شهروندان عادی بهعنوان هدف تمرینی!
حجتالاسلاموالمسلمین مداح در ادامه به جزوههایی اشاره کرد که در سالهای نخست دهه ۱۳۶۰ تهیه شده بودند؛ وجود این جزوهها مهر تاییدی بر ساختارمند و سازمانیافته بودن اقدامهای تروریستی گروهک منافقین است؛ در این جزوهها جزئیات متعددی از انجام اقدامهای تروریستی از نحوه سرقت خودرو برای انجام عملیات گرفته تا ساعات خاموشی در خانههای تیمی برای عادیسازی، توضیح داده شده است.
وی با اشاره به جزوهای به نام «آشنایی و آموزشهای تاکتیکی با نبرد مسلحانه»، اظهار کرد که این جزوه با هدف آموزش اعضای منافقین با تمرکز بر کشتن حس انسانی و عاطفی اعضا تهیه شده بود؛ حذف و انهدام نهاد خانواده مگر در صورت تامین منافع گروهک، اصلی بنیادین در این جزوه بوده است؛ اصلی که همچنان در فرقه رجوی وجود دارد.
یکی دیگر از جزوههایی که وکیل شکات در این باره به آن اشاره کرد، جزوه «آموزش عملیات هجومی» بود که اعلام میکرد حیات گروهک در گرو انجام اقدامهای تروریستی است.
موضوع هولناک مندرج در این جزوه، توصیهای تروریستی به اعضای گروهک بود, در این جزوه به اعضای گروهک توصیه شده بود تیراندازی تمرینی به سمت شهروندان عادی یا همان «سوژههای معمولی» را بهعنوان پیش شرط شرکت در عملیات تروریستی بزرگ انجام دهند.
جزوه یادشده ویژگیهایی را نیز برای انتخاب افراد در واحدهای عملیاتی تعیین کرده بود: داشتن امکانات برای حفاظت از خود، خانه، محل خواب، سلاح، پاتوق، آشنایی با سلاحهای مورد استفاده واحدهای عملیاتی، وارد بودن به رانندگی موتور و خودرو، برخورداری از عنصر خودجوش در رابطه با عملیاتها و هوش و حساسیت نسبت به مسائل امنیتی، …
ناتوانی رجوی از پذیرش واقعیت؛ تشدید بحران روانگسیختگی
سندها و مدارک موجود درباره فرقه رجوی موید واقعیت مهمی است که باید به آن توجهی ویژهای داشت: روان گسیختگی سرکردگان گروهک بهویژه مسعود رجوی.
یکی از موضوعهایی که وکیل شکات به آن اشاره کرد، تشدید رشته عملیات تروریستی منافقین پس از مواجهه مسعود رجوی با واقعیت مخالفت مردم با حضور او در قدرت بود.
رجوی پس از شکست در انتخابات مجلس و رد صلاحیت شدن برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری، دریافت که مردم ایران تمایلی به حضور اد در قدرت ندارند؛ سیلی که این واقعیت به صورت رجوی زد، بحران روان گسیختگی او را تشدید کرد.
به نظر میرسد رجوی به دلیل ویژگیهای شخصیتی که اعضای جداشده نیز بر آن تاکید دارند، از پذیرش این واقعیت ناتوان بوده است.
مسعود خدابنده، عضو جداشده منافقین که پیشتر بهصورت برخط در چند جلسه دادگاه حاضر شده و شهادت خود را ارائه کرده بود، در جلسه بیستونهم دادگاه حضور داشت.
خدابنده در گفتوگو با میزان درباره حضور در دادگاه، گفت که پس از سفر به ایران به دلیل شخصی، درخواست خود را به دادگاه برای حضور و ادای شهادت اعلام کرد.
خدابنده در توصیف شخصیت رجوی و ویژگیها رفتاری او، گفت: رجوی بهشدت خودشیفته بود؛ من طی سالهای حضور در گروهک، شاهد توهم قدرت او بودم.
این عضو جداشده فرقه رجوی، گفت: حمایت غربیها از منافقین دلیل مهمی در نرسیدن صدای دادگاه به افکار عمومی غرب است؛ باید آگاهیها درباره منافقین را افزایش دهیم و ماهیت آنها را آشکار کنیم.
خدابنده در پاسخ به این پرسش که چرا پس از جدایی از گروهک منافقین همچنان به تحقیق و تفحص درباره این گروهک پرداخت، گفت: این مسئولیت و وظیفه من است؛ من انتخاب کردم تا دیگران را با ماهیت واقعی این گروهک آشنا کنم.
توهم قدرت و رویای حمایت
توهم قدرت و داشتن حمایت مردمی پاشنه آشیل فرقه رجوی از دههها پیش بوده و است.
در بخشی از جلسه بیستونهم دادگاه این موضوع مطرح شد که گروهک منافقین به اعضای خود القا کرده بود که به محض تیراندازی یا انداختن کوکتل مولوتف در میانه تظاهرات مسلحانه شهریور ۱۳۶۰، مردم عادی به آنها میپیوندند، اتفاقی که هیچگاه رخ نداد.
مشابه این وضعیت در عملیات مرصاد نیز رخ داد؛ فرقه رجوی، اعضای خود را با چنین دروغهایی عازم عملیات موسوم به فروغ جاویدان کرد و در میانه شکست آنها، به اعضای دیگر اعلام میکرد که مردم از این افراد استقبال کردهاند.
بیانیههای اخیر فرقه رجوی هم در چارچوب یادشده قابل بررسی هستند؛ در حالی که کشورهای مدعی حقوق بشر با اهداف کاملا آشکار ضدایرانی از فرقه رجوی حمایت میکنند، سرکردگان این گروهک تلاش میکنند خود را در قامت حامیان مردم ایران معرفی و اعلام کنند که از حمایت آنها برخوردارند.
این در حالی است که پیکر آواره و محتضر منافقین آرزوی داشتن حمایت مردم ایران را با خود به گور خواهد برد.
روایت خدابنده
خدابنده از اعضای جداشده فرقه رجوی که سابقه ۱۶ سال عضویت در این گروهک را داشت، در دقایقی از دادگاه، با حضور در جایگاه شاهد و ادای سوگند توضیحاتی مهم را ارائه کرد.
عضوجداشده منافقین از آزارواذیتهای منافقین در این مسیر گفت؛ خدابنده اظهار کرد: منافقین پس از اطلاع از موضوع تلاشهای من برای کمک به اعضای جداشده با همراهی یک پزشک، به او و همسرش حمله کردند.
خدابنده در حسرت روزهای از دسترفته زندگی، گفت: پدرم تا زمانی که زنده بود باور نمیکرد که عضو سازمان شدهام و میگفت شما را نمیبخشم.
یکی از موضوعهایی که خدابنده در تشریح وضعیت گروهک اعلام کرد، حذف افراد به دلیل ابراز مخالفت با مسعود رجوی بود؛ او گفت: مسعود عملا مدعی بود که افراد مخالف را باید طوری از بین برد که صدایشان شنیده نشود؛ فایل صدای مسعود وجود دارد که در جلسهای میگوید چه مقدار پول بگیرید و یک عمل تروریستی را انجام دهید.
این یک واقعیت انکارناپذیر است که جنایتها و خیانتهای منافقین حدود و ثغوری ندارد؛ یکی از موضوعهایی که در جلسه بیستونهم دادگاه مطرح شد، همکاری منافقین با رژیم بعث عراق برای شکنجه اسیران ایرانی بود؛ خدابنده در این باره گفت: من بارها شاهد کارهای سخیف مهدی ابریشمچی علیه اسیران ایرانی بودم.
او همچنین با اشاره به اینکه فرقه رجوی تغییر شکلی داده است، گفت: زمانی این گروهک با محوریت صدام و مسعود رجوی فقط عملیاتهای تروریستی نظامی انجام میداد؛ این دستگاه تروریستی نظامی پس از آنکه ترکی فیصل بدون هماهنگی مرگ مسعود رجوی را اعلام کرد، به یک دستگاه اطلاعاتی تبلیغاتی تبدیل شد.
نقش منافقین در پرونده دروغین سوئد علیه حمید نوری
خدابنده در بخشی از روایت خود درباره فرقه رجوی، به نقش این گروهک در پروندهای که سوئد علیه حمید نوری بهراه انداخت، اشاره کرد.
او گفت: من اصلا آقای نوری را ندیده و نمیشناسم، اما افرادی که در دادگاه علیه او شهادت دادند حتی یک نفر در بینشان وجود نداشت که آدم درستوحسابی باشد؛ همه این شاهدان اسم و هویت جعلی داشتند و حتی شغل آدرس و مواردی که در دادگاه عنوان میکردند دروغ بود.
به گفته این عضو جداشده منافقین، مریم رجوی از اینکه اعضای گروهک را به سوئد اعزام کند، ترس داشت و فکر میکرد اگر آنها به سوئد بروند باز نمیگردند؛ برای همین دادگاه را در آلبانی برگزار کردند.
جنون ترور
سرکردگان فرقه رجوی اگرچه مدعی تغییر شکل و هدف و مدعی حقوق بشر هستند، دچار جنون ترور هستند؛ مقامهای این گروهک که خود به کشتار و قتلعام هزاران ایرانی معترف هستند، به شکل وسواسگونهای همچنان سودای اقدامهای تروریستی دارند.
موضوع جالبی که در جلسه بیستونهم دادگاه رسیدگی به جنایتهای منافقین مطرح شد، ساخت مکانی مشابه شهرهای ایران در اردوگاه اشرف است؛ هدف از ساخت چنین مکانی آشنا کردن اعضا با محیطی است که انجام اقدام تروریستی در آن برنامهریزی شده است.
درخواست وکیل شکات از دادگاه
حجت الاسلاموالمسلمین مداح در دقایق پایانی دادگاه درخواستی را به دادگاه ارائه کرد.
وی گفت: خوب است که قاضیهای کشورهای فرانسه، آمریکا و کانادا که کنوانسیون مقابله با تامین مالی تروریسم را پذیرفتند، در حال حاضر نسبت به دولتمردان خود اعلام جرم کنند؛ چراکه موسسهها و نهادهای به اصطلاح غیردولتی متعددی در این کشورها از منافقین حمایت مالی میکنند.
وکیل شکات خطاب گفت: آنها باید موسسههای وابسته به منافقین را معرفی کنند و مقام عالی قضایی نیز نسبت به اعلام جرم به این موسسهها که پولشویی و تامین مالی تروریسم میکنند، اقدام لازم را انجام دهد.
قاضی هم در واکنش به این درخواست اعلام کرد: اسم موسسهها با دلایل به دادگاه ارائه شود تا دادگاه برابر قانون تصمیمگیری کند.
انتهای پیام