پیشنهاد سپردن اروند رود و خوزستان را مسعود رجوی به صدام داد تا اجانب او را به قدرت برسانند.

به گزارش فراق، انقلاب اسلامی ایران با جانفشانی هزاران تن از جوانان و مردم مذهبی، صبر، مبارزه و تلاش دو دههای جامعه روحانیت و همچنین نقش بیبدیل هدایت و رهبری امام خمینی(ره) در بهمن ۱۳۵۷ به پیروزی رسید. بررسی تاریخ نشان میدهد که نقش برخی گروههای سیاسی تندرو که پس از انقلاب به دنبال سهمخواهی بودند، بسیار ناچیز است؛ اما آنها بهطور ناجوانمردانهای با ایجاد بلوا و آشوب، بهدنبال کسب قدرت بودند. در نتیجه، از اوایل انقلاب شروع به ضدیت و کشتار کردند. مسعود رجوی از همان بدو انقلاب با عملکردهای تفرقهافکنانه و تشنجآفرین، بهدنبال بههم ریختن فضای سیاسی و تضعیف دولت جدید بود و سرانجام با حماقت و ضدیتی آشکار در خرداد ۱۳۶۰، جنگ خود را علنی کرد و ماهیت اصلیاش نمایان شد.
به گواه تاریخ، آنچه انکارناپذیر است، انقلاب اسلامی ایران حاصل مجموعهای از عوامل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بود که شرایط سختی را بر مردم ایران حاکم نموده و باعث نارضایتی توده مردم از یک قرن پیش شده بود. با توجه به بافت مذهبی شیعی و جوانمردی و دلاوریهای مردم در مبارزه با ظلم و استبداد، میتوان گفت برخی از مهمترین عوامل نارضایتیها که مردم را از رژیم پهلوی بیزار و رویگردان کرد و در سال ۱۳۵۷ منجر به انقلاب اسلامی شد، به شرح زیر است:
۱- ناکارآمدی رژیم پهلوی به دلیل فساد و استبداد و وابستگی به قدرتهای خارجی که سرمایههای ملی ایران را به تاراج میبردند.
۲- نابرابریهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی.
۳- سرکوب، اختناق و نادیده گرفتن عقاید مذهبی و سنن فرهنگی دیرینه مردم.
بدین ترتیب، در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و بهدنبال آن، تبعید امام خمینی در تاریخ ۱۳۴۳ به خارج کشور، باعث شروع مبارزه جدیتر و زمینهساز گسترش آگاهی مردم از وضعیت موجود شد. نقش روحانیت و مساجد در طول آن سالها بهعنوان یک نیروی اجتماعی پیشرو، در سازماندهی و هدایت اعتراضات مردمی، مؤثرترین رویکرد بود و مساجد به یکی از کانونهای اصلی فعالیتهای انقلابی مردم تبدیل شدند.
همانطور که اشاره شد، بر اساس شواهد تاریخی و تحلیل تاریخنگاران، اولین تشکلهای اساسی حوزههای علمیه از سال ۱۳۴۰ در شهر قم شکل گرفت و نقش مهمی در کادرسازی و هدایت تودههای مردم به سمت مبارزه و تقویت پایههای دینی داشت. چنین بود که پایههای اسلامی مبارزه با ظلم و کفرستیزی در بین مردم نهادینه میشد.
در این رابطه، حتی با بررسی اجمالی میتوان درک کرد که نقش گروههای سیاسی با ظاهر مذهبی و غیرمذهبی در مبارزه و پیروزی انقلاب اسلامی، نقشی ثانوی و جانبی بوده و هیچگاه تأثیرگذار و چشمگیر نبوده است. بنابراین، میتوان بهطور تأکیدی گفت که اعتقادات مذهبی و فرهنگ اصیل ایرانی در شکلگیری هویت انقلابی و مقاومت مردم در برابر رژیم پهلوی با هدایت مؤثر و رهبری امام خمینی، از مهمترین دلایل پیروزی انقلاب اسلامی است.
اما همان گروههای بهظاهر طرفدار مردم که نام خود را مجاهد خلق و فدایی خلق گذاشته بودند، به فاصله کمی از پیروزی، همان خلق را فراموش کردند، مدعی انقلاب شدند و شروع به باجخواهی و کارشکنی نمودند. بهدلیل بیاصالت بودن، بلافاصله به همکار بیگانه تبدیل شدند.
مسعود رجوی پس از انقلاب اسلامی دست به انواع خیانت و جنایتهایی زد که حتی اعضای خود را مبهوت میکرد. او به کشور دشمن نقل مکان کرد و دشمن مردم ایران را در آغوش کشید و مهمان او شد. پیشنهاد سپردن اروند رود و خوزستان را به صدام داد تا اجانب او را به قدرت برسانند. او بارها میگفت: «ما خاکپرست نیستیم! حتی اگر استان خوزستان را به عراق بدهیم، ارزشش دارد.» او در بسیاری از جلسات و نشستهای درونی فرقه میگفت انقلاب ایران از او دزدیده شده و وقیحانه ادعای رهبری انقلاب را میکرد و میگفت او باید رهبر میشد.
در نتیجه، بهخاطر این اوهامپروری و تخیلات قدرتطلبانه، دست به کینهتوزیهای وحشتناکی زد و متأسفانه در طی چهار دهه پس از پیروزی انقلاب از هیچ جنایت و خیانتی فروگذار نکرد. او تبدیل به یک جانی کینهتوز و مستبدی شد که حتی برای سایر گروههای معاند و بسیاری از اعضای خود نیز غیرقابل تحمل شد.
خوشبختانه پس از گذشت چهل و شش سال از پیروزی انقلاب، هماکنون بسیاری از ابهامات و زوایای مدعیان دروغین برای همگان روشن شده است. رجوی خیانتکار دو دهه است که از ترس عقوبت اعمال ننگینش فراری و پنهان است. بسیاری دیگر از سرکردگان گروههای خیانتکاری که بهدنبال تجزیه، فروپاشی و تضعیف ایران بودند، تار و مار شدند.
انتهای پیام