در کمپ اشرف ۳، یکی از ابزارهای عمده برای کنترل اعضا، استفاده از ترس و تهدید است. به گزارش فراق، کمپ اشرف ۳ در آلبانی بهعنوان آخرین مقر سازمان مجاهدین خلق شناخته میشود و محل تجمع اعضای این گروه پس از انتقال از عراق و در نتیجه فشارهای بینالمللی و شکستهای نظامی در این کشور است.

به گزارش فراق، این کمپ، که در نزدیکی شهر دورس آلبانی واقع شده، محل زندگی هزاران نفر از اعضای سابق مجاهدین خلق است که بهدلیل سالها زندگی در مناسبات فرقهای و استبدادی تحت رهبری مسعود و مریم رجوی، دچار آسیبهای روانی و اجتماعی زیادی شدهاند.
پس از انتقال اعضای مجاهدین از عراق به آلبانی، این سازمان توانسته است مناسبات سرکوبگرانه خود را در کمپ موسوم به اشرف ۳ بازتولید کند. بهواسطه حمایتهای برخی حکومت ها و نهادهای بینالمللی، نظارت کافی بر این کمپ وجود ندارد و گزارشهای منتشرشده حاکی از استمرار کنترل شدید بر اعضا، قطع ارتباط آنان با جهان خارج و سرکوب مخالفان داخلی است.
شهادتهای اعضای جداشده نشان میدهد که مناسبات حاکم بر قرارگاههای این سازمان، بر پایه کنترل مطلق، سرکوب سیستماتیک و نقض فاحش حقوق بشر بنا شده است. البته بسیار فوریت دارد که جامعه بینالمللی و نهادهای حقوق بشری به این مسئله توجه کرده و برای آزادی و نجات اعضای گرفتار در این فرقه اقدام نمایند.
در این مقاله، تلاش خواهیم کرد تا از زوایای روانشناختی و اجتماعی، نحوه ساختار و شرایط درونی کمپ اشرف ۳ را بررسی کنیم و نظرات و تجربیات اعضای جدا شده از مجاهدین خلق را که از مناسبات استبدادی و آزاردهنده در این کمپها سخن گفتهاند، تحلیل کنیم.
«اشرف ۳»؛ شکلگیری و وضعیت کنونی
کمپ اشرف ۳ بهعنوان پایگاهی برای ادامه فعالیتهای مجاهدین خلق در خارج از ایران و عراق، در سالهای اخیر به محل تجمع کسانی تبدیل شد که از عراق منتقل شدند. قبل از انتقال به آلبانی، اعضای سازمان مجاهدین خلق سالها در کمپ اشرف در عراق زندگی میکردند و تحت کنترل شدید رهبری این سازمان قرار داشتند. با انتقال به آلبانی، این کمپ بهعنوان بخشی از استراتژی جدید سازمان برای حفظ و بازسازی نیروی انسانی و سازمانی خود، ادامه داد.
اما طبق گزارشها و شهادتهای متعدد اعضای جدا شده، شرایط زندگی در کمپ اشرف ۳ شباهتهای زیادی با کمپهای قبلی مانند کمپ اشرف در عراق داشته و همچنان تحت سلطه شدید رهبری و نظام فرقهای مسعود و مریم رجوی قرار دارد. این شرایط باعث ایجاد فضای بستهای شده است که در آن انتقاد و یا حتی پرسش از دستورات رهبری مجاز نیست.
مناسبات استبدادی
یکی از ویژگیهای بارز زندگی در کمپ اشرف ۳، استمرار مناسبات استبدادی و فرقهای است که اعضا در آن مجبور به زندگی و کار هستند. این مناسبات، در بسیاری از موارد، بهطور آزاردهندهای اعضا را تحت فشار قرار میدهند و کنترل شدیدی بر روی رفتار، فکر و حتی احساسات آنها اعمال میشود.
کنترل فکری و شستشوی مغزی
یکی از ویژگیهای اصلی مناسبات در کمپهای مجاهدین خلق، بهویژه در اشرف ۳، کنترل شدید فکری و ذهنی است. اعضا بهطور مداوم تحت آموزشهای ایدئولوژیک قرار دارند و باید از هرگونه تفکر انتقادی و یا مخالفت با رهبرعقیدتی خودداری کنند. سخنان مسعود و مریم رجوی بهعنوان دستورات غیرقابل تغییر تلقی میشود و هیچگونه چالشی در برابر آنها پذیرفته نمیشود.
جداسازی اعضا از خانوادهها
یکی دیگر از ویژگیهای فرقهای کمپ اشرف ۳، جداسازی اجباری اعضا از خانوادهها و عزیزانشان است. در این کمپ، اعضا از ارتباطات خارج از سازمان بهشدت محدود شدهاند و بسیاری از افراد با خانوادههای خود در ارتباط نبوده و سالهاست از آنها دور نگه داشته شدهاند. این امر، نه تنها بهطور فیزیکی بلکه بهصورت روانی و عاطفی نیز اعمال میشود. اعضا مجبورند هرگونه ارتباط با خانواده و دوستان خود را قطع کنند. ازدواج و داشتن فرزند بهکلی ممنوع است و اعضا مجبورند بهعنوان «مجاهد مطلق» به سازمان وفادار بمانند. در حقیقت، این اقدام یکی از ابزارهای کلیدی در کنترل و سرکوب اعضا است. اعضای سازمان مجاهدین خلق، بهویژه در کمپ اشرف ۳، مجبورند که ارتباطات عاطفی خود را قطع کرده و بهطور کامل به رهبران سازمان (مسعود و مریم رجوی) وفادار بمانند. این جداسازی، در واقع یکی از روشهای تأثیرگذار برای تقویت وابستگی اعضا به رهبری سازمان و جلوگیری از هرگونه تمرد از دستورها یا ایدئولوژی سازمان است.
کنترل اطلاعات و استفاده از پروپاگاندا
یکی دیگر از ویژگیهای برجسته در مناسبات کمپ اشرف ۳، کنترل شدید اطلاعات است. دسترسی به اخبار و اطلاعات بیرونی بسیار محدود است و اعضا بهطور عمدی از منابع خبری مستقل محروم هستند. در واقع، همهچیز در کمپ تحت کنترل شدید رهبری قرار دارد و اعضا فقط اطلاعاتی که از سوی رهبری صادر میشود، دریافت میکنند. این نوع پروپاگاندای شدید باعث می شود که کائرهای تشکیلاتی هرگونه واقعیت بیرونی را تحریف کنند و آنچه که به آنها گفته میشود را تنها حقیقت ممکن بدانند.
ایجاد ترس و تهدید برای حفظ وفاداری
در کمپ اشرف ۳، یکی از ابزارهای عمده برای کنترل اعضا، استفاده از ترس و تهدید است. انتقاد از رهبری، حتی در کوچکترین موارد، با شدیدترین مجازاتها روبهرو میشود. اعضای سازمان بهطور دائمی در معرض تهدیداتی همچون شکنجه سیستماتیک و فیزیکی، بازجوییهای روانی، تنبیه و یا حتی جدایی اجباری از سایر اعضا هستند. این ترس بهطور مداوم بهعنوان یک ابزار روانی برای حفظ انضباط و وفاداری درون سازمان استفاده میشود.
آرش رضایی
ادامه دارد