افراد جدا شده از مجاهدین خلق که موفق به فرار از کمپهای مختلف این سازمان شدهاند، درباره تجربیات خود در اسارتگاه اشرف و شرایط فرقهای آن صحبت کردهاند.
![«اشرف 3» مکانی جدا از انسانیت و حقوق بشر / 2 1 ashraf3 36 5](https://feraghnews.ir/wp-content/uploads/2024/08/ashraf3-36-5-1024x627.jpg)
به گزارش فراق، در بخش دوم بررسی ساختار و شرایط درونی مقر «اشرف ۳» از زوایای روانشناختی و اجتماعی میخوانیم: اعضای جداشده از مجاهدین خلق تأکید دارند که شرایط در مناسبات و روابط درون تشکیلاتی مشابه بسیاری از روشهای روانی و ایدئولوژیک استفادهشده در کمپ اشرف در عراق است. برخی از تجربیات آنها شامل موارد زیر میشود:
سلب اراده و شخصیت فردی
اعضای جدا شده از مجاهدین خلق بارها به این نکته اشاره کردهاند که در کمپهای این سازمان، به ویژه در اشرف ۳، اراده و شخصیت فردی اعضا بهشدت سرکوب میشود. در این محیط، هیچگونه حق انتخاب و استقلال فکری وجود ندارد. تمامی تصمیمات اعضا، حتی کوچکترین آنها، باید طبق دستورات رهبری باشد. این سرکوب شخصیت و هویت فردی باعث میشود که اعضا نتوانند بهطور طبیعی فکر کنند یا انتخابهای خود را داشته باشند.
«اشرف ۳» مکانی جدا از انسانیت و حقوق بشر / ۱
آزارهای روانی و ذهنی
بسیاری از اعضای جدا شده از مجاهدین خلق از آزارهای روانی و ذهنی در کمپ اشرف ۳ سخن گفتهاند. این آزارها بهصورت روشهایی همچون شستشوی مغزی، استفاده از فشارهای روانی، تهدیدهای مداوم و حتی تجزیهکردن شخصیت فردی اعضا برای حذف هرگونه تفکر مستقل انجام میشود. افراد در این شرایط معمولاً نمیتوانند از خودشان دفاع کنند و بهطور مداوم در حالت اضطراب و ناامنی قرار دارند.
دستورات غیرمنطقی و بیرحمانه
بسیاری از اعضای جدا شده از مجاهدین خلق اشاره کردهاند که یکی از ویژگیهای بارز زندگی در کمپهای این سازمان، دریافت دستورات غیرمنطقی و بیرحمانه از رهبری است. برای مثال، در دورههای مختلف، افراد باید بهطور کامل به دستورهای رهبری بیچون و چرا عمل میکردند. این دستورات شامل کارهای سخت و گاهی غیرممکن بودند و هیچگونه انعطافپذیری در آنها وجود نداشت. اعضا برای مخالفت با این دستورات مورد تهدید قرار میگرفتند و در صورتی که در برابر آنها مقاومت میکردند، تحت مجازاتهای شدید قرار میگرفتند.
![«اشرف 3» مکانی جدا از انسانیت و حقوق بشر / 2 2 ashraf3](https://feraghnews.ir/wp-content/uploads/2024/03/ashraf3-1024x627.jpg)
نبود ارتباطات انسانی و ایجاد تنشهای درونی
جدا شدهها همچنین تأکید کردهاند که در شرایط کمپ اشرف ۳، بهویژه در دهههای اخیر، روابط انسانی بهشدت تحت تأثیر قرار گرفته بود. اعضا بهدلیل جداسازیهای اجباری از همدیگر، و همچنین محدودیتهای شدید در روابط اجتماعی، احساس انزوای عاطفی میکردند. از سوی دیگر، ایجاد شک و تردید میان اعضا و تجزیه آنها به گروههای مختلف برای حفظ کنترل، باعث افزایش تنشها و اضطرابهای درونی میشد.
سرنوشت اعضای جداشده و تهدیدات علیه آنان
افرادی که موفق به فرار از سازمان شدهاند، با مشکلات زیادی مواجه هستند. سازمان مجاهدین بهشدت با جداشدگان دشمنی میکند و با استفاده از تهدید، ترور شخصیتی و حتی اقدامات فیزیکی، تلاش میکند آنها را خاموش کند. همچنین سازمان با همکاری برخی از حامیان خارجی خود، زندگی این افراد را حتی در خارج از ایران تحت فشار قرار میدهد.
ساختار فرقهای کمپ اشرف ۳ و تأثیرات آن
در کمپ اشرف ۳، بهطور مشابه با سایر کمپهای مجاهدین خلق، ساختار یکجانبه و فرقهای حاکم است. این ساختار بهگونهای طراحی شده که تمام فعالیتها و روابط درون سازمان تحت کنترل شدید رهبری مسعود و مریم رجوی باشد. در این سیستم، کادرهای تشکیلاتی بهعنوان اعضای مطیع و دنباله رو هستند و تنها وظیفه آنها پیروی بیچون و چرا از دستورات رهبری است.
۱- تشکیلات هرمی و عدم دموکراسی
در کمپ اشرف ۳، همانند کمپ اشرف در عراق، هیچگونه ساختار دموکراتیکی وجود ندارد. سازمان بهصورت هرمی است و اعضای رده پایینتر از هیچگونه قدرت تصمیمگیری برخوردار نیستند. بالاترین سطح قدرت در دست رهبران سازمان (مسعود و مریم رجوی) قرار دارد و تمامی تصمیمات در بالاترین سطوح اتخاذ میشود. این ساختار هرمی، فضای انتقاد، پیشنهاد و بحث را بهطور کامل از بین میبرد.
۲- سیستم آموزشی بسته و محدودیت در آزادی بیان و امکان انتقاد
آموزشهای ایدئولوژیک در کمپ اشرف ۳ بهشدت بسته و محدود است. اعضا مجبور هستند که تمام وقت خود را صرف یادگیری اصول و عقاید سازمان کنند و هیچگونه فضای شخصی برای تفکر و انتخاب فردی وجود ندارد. این آموزشها بیشتر بر حفظ ایدئولوژی سازمان و پرورش اعضاء بهعنوان نیروهای وفادار به رهبری متمرکز است، تا توسعه فکری و حرفهای.
محدودیت های بازدارنده و آزار دهنده تشکیلاتی
کمپ اشرف ۳، همچنان که نشان داده شد، نمایانگر یک ساختار فرقهای و استبدادی است که بر اعضای سازمان مجاهدین خلق حاکم است. این کمپ، با استفاده از تکنیکهای کنترل ذهنی، سرکوب شخصیتهای فردی و جداسازی اعضا از دنیای بیرونی، محیطی بسته و آزاردهنده را برای اعضا ایجاد کرده است. تجربیات جدا شدگان از این کمپها، همگی گواهی بر شرایط استبدادی و آزاردهندهای هستند که بر زندگی افراد در این محیط حاکم است.
در پایان، باید گفت که در چنین شرایطی، اعضا بهطور مستمر در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلات روانی و اجتماعی هستند که ناشی از زندگی در یک فرقه استبدادی و بسته است. آنچه که از گزارشها و شهادتهای مختلف بهدست آمده، تأکید دارد بر نیاز به توجه و حمایتهای روانشناختی برای کسانی که از چنین شرایطی رهایی یافتهاند و در تلاش برای بازسازی زندگی و هویت خود هستند.
آرش رضایی
انتهای پیام