تغییر استراتژی آمریکا در قبال تروریستهای مجاهد! نیازمند نمایشی از تغییر رویکرد در مجاهدین خلق نیز بود تا از طریق سلطه رسانه بتوانند آنان را از پوسته تروریست خارج ساخته و در لباس اپوزیسیون سیاسی به دنیا معرفی کنند.

به گزارش فراق، محمدمهدی میرزائی، پژوهشگر، طی یادداشتی به دگردیسی تروریستها؛ از فرقه رجویی تا تحریرالشام پرداخته که در بخشی از آن درباره تغییر رویکرد مجاهدین آمده است:
سازمان مجاهدین خلق (فرقه رجوی) در طول سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و در سالهای خیانت علیه مردم ایران دوشادوش صدام همواره با اتخاذ رویکردهای چپ مارکسیستی، شعارهای ضدآمریکایی و ضدامپیریالیستی سر میدادند. در دهه ۷۰ شمسی دولتهای اروپایی و آمریکا، این سازمان را؛ بدون اشاره و تایید مستقیم جنایات آنان علیه مردم ایران بلکه به این بهانه که منافقین پیش از پیروزی انقلاب اقدامات مسلحانهای را علیه افراد و منافع آمریکایی در ایران انجام داده بود، یک سازمان تروریستی قلمداد میکردند.
این سازمان تروریستی که با انجام عملیات متعدد تروریستی در تمام نقاط ایران هزاران نفر از مردم و شهروندان بیگناه از سنین، جنسیتها و اقشار مختلف را به شهادت رسانده بود در مهمترین عملیاتهای خود در تاریخ ۷تیرماه و ۸شهریورماه سال ۱۳۶۰ اقدام به ترور برنامهریزیشده و هدفمند تعدادی زیادی از مسئولان کشور اعم از رئیسجمهور، نخستوزیر، رئیس دیوان عالی کشور و بسیاری از نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و وزرای دولت کرد. آنان هیچگاه بهصورت رسمی مسئولیت این اقدام تروریستی را برعهده نگرفتند اما در اظهارات مسعود رجوی در دیدار با طاهر الحبوش؛ رئیس وقت سازمان اطلاعات عراق در سال ۱۳۶۴، حقیقت بیش از پیش آشکارشد. وی صراحتا مسئولیت این انفجار را برعهده گرفت و خبر از اطلاع دقیق کشورهای اروپایی از مسئول اصلی این انفجارها داد که فیلم آن امروز در دسترس عموم قرار دارد.
نعل وارونه آمریکایی
پس از حمله آمریکا به عراق در سال ۱۳۸۲ و سقوط حزب بعث عراق خیلی زود ورق برگشت و دولت آمریکا و سرویسهای اطلاعاتی وابسته به آن و سپس دولتها و سرویسهای اطلاعاتی اروپایی به بزرگترین حامیان سازمان مجاهدین خلق(منافقین) تبدیل شدند.
آمریکا با اینکه در بحبوحه حمله به عراق در سال ۱۳۸۲ مقرهای منافقین را بمباران کرده بود اما خیلی زود بهدلیل پیبردن به منافعی که این گروهک می تواند برای آنها داشته باشد یک هفته پس از سرنگونی صدام توافقنامه توقف بمباران مقرهای منافقین و اجازه نگهداری سلاح را به آنها دادند! تا آنجا که برخی نشریات غربی مانند گاردین و آبزرور از احتمال استفاده پنتاگون از منافقین برای فعالیت جاسوسی علیه ایران گفته بودند. آمریکا در آن برهه بارها اعلام کرد اعضای این گروهک را به ایران تحویل نمیدهد و به رغم اینکه آنها را تروریست میداند اما از آنها حمایت خواهد کرد!
اتخاذ چنین رویهای توسط آمریکا در قبال یک گروه تروریست نشان میدهد این کشور و منافقین سریعتر از تصورات، به شناخت مشترکی پیرامون امکان همکاری دوطرفه علیه ایران رسیدهاند. نداشتن اصول اخلاقی اولیه و وجود دشمن مشترکی به نام ایران، این دو موجودیت ضدایرانی را در کنار هم قرار داد تا در عمل نشان داده شود که نه منافقین به آرمانهای ادعایی خود علیه امپریالیسم وفادار بودهاند و نه آمریکاییها به مبارزه با تروریسم اعتقاد جدی دارند.
بازیافت شرارت
تغییر استراتژی آمریکا در قبال تروریستهای مجاهد! نیازمند نمایشی از تغییر رویکرد در مجاهدین خلق(منافقین) نیز بود تا از طریق سلطه رسانه بتوانند آنان را از پوسته تروریست خارج ساخته و در لباس اپوزیسیون سیاسی به دنیا معرفی کنند. پیرو این استراتژی جدید، بهمرور مسعود رجوی که نماد خشونت و خونریزی و نطقهای آتشین میلیشیایی سازمان بود از انظار محو شد و برای بزک کردن چهره خونریز و خشن این سازمان و همچنین اثرگذاری روانی در جامعه بینالمللی، مریم قجر عضدانلو (معروف به مریم رجوی) بهعنوان زنی که رهبری یک اپوزیسیون سیاسی را برعهده گرفته است وارد میدان شد.
او خیلی زود با هدایت سرویسهای اطلاعاتی آمریکایی و اروپایی رسانههای متعددی تاسیس کرد، میتینگهای سیاسی پرشور و رنگارنگ و با هزینههای فراوان برگزار کرد که سخنرانان آن سیاستمداران و اصحاب رسانه و حتی هنرمندان شناخته شده آمریکا و اروپا و حتی ایران بودند.
همچنین مریم رجوی یا بهطور مستقیم و یا از طریق ارسال سفرای متعدد به دیدار و گفتگو با سران کشورهای مختلف غربی و عربی مشغول شد، در پارلمانهای کشورهای اروپایی حضور پیدا کرد و با پرداخت هزینههای بسیار کلان که از اجرای پروژههای جاسوسی در ایران بهدست میآورد لابیهای قدرتمند سیاسی و رسانهای در کشورهای مختلف ایجاد کرد و رفتهرفته با سوءاستفاده از حمایت سیاسی و رسانهای، واقعیت دهههای گذشته را درباره خود تغییر داد و نام خود را از زمره سازمانهای تروریستی خارج کرد و امروز متاسفانه در بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکا این پوسته جدید پذیرفته شده و در داخل ایران نیز نسلهای جدید بهدلیل خلاء روایت دقیق، تاریخ تحریف شدهای از وقایع دهه۶۰ را به باور نشستهاند.
موجودیت نمایشی حال حاضر منافقین علاوه بر ابعاد پنهان جاسوسی و حتی تروریستی که در دل خود دارد؛ که در وقایع خونبار سالهای ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ آشکار شد، در فاز سیاسی در خدمت اهداف ضدحقوقبشری و هیاهوهای رسانههای علیه نظام جمهوری اسلامی ایران در داخل و خارج کارایی دارد.
انتهای پیام