• امروز : پنج شنبه - ۱۱ بهمن - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 30 January - 2025

مقر «اشرف» و تطبیق آن با نظریه «انسان تک ساحتی» مارکوزه

  • کد خبر : 50398
  • 29 ژانویه 2025 - 9:51

در سازمان مجاهدین خلق، اعضای سازمان به شدت محدود شده و مجبورند تمام ابعاد زندگی خود را در خدمت اهداف سازمان قرار دهند.

ashraf 21 6 2

به گزارش فراق، نظریه هربرت مارکوزه، تئوریسین اصلی مکتب فرانکفورت و چپ نو، به مفهوم «انسان تک ساحتی» می‌پردازد. او می‌گوید: «انسان تک ساحتی موجودی است که در فضای آزاد پرورش نیافته و جامعه‌ای بازدارنده و سرکوبگر به بهانه تأمین نیازها و تدارک بهزیستی او، بی‌رحمانه او را گرفتار کرده است. شاید بتوان گفت از آغاز تاریخ بشر، همیشه آزادی اندیشه و آزادی بیان تحت فشارهای بازدارنده جامعه بوده و هرگز خودکامگان و زورمندان ضرورت آزادی را باور نداشته‌اند.»

خلیل انصاریان، عضو پیشین مجاهدین خلق در همین خصوص در یادداشتی نوشته است: «کمپ مانز در آلبانی، به عنوان مکانی برای اسکان اعضای سازمان مجاهدین خلق، شرایط سختی را برای ساکنان خود به وجود آورده است. این کمپ عمدتاً به دلیل محدودیت‌های شدید، به‌ویژه در زمینه ارتباطات، آزادی‌های فردی و دسترسی به اطلاعات شناخته می‌شود. اعضای این سازمان در کمپ، نه تنها از آزادی‌های اساسی خود محروم هستند، بلکه تحت نظارت‌های شدید داخلی و خارجی قرار دارند. یکی از بزرگ‌ترین مشکلاتی که اعضای سازمان مجاهدین در کمپ مانز با آن روبه‌رو هستند، محدودیت‌های شدید در ارتباط با دنیای بیرون است. این افراد نه تنها از حق ملاقات با خانواده‌ها و فرزندان خود محروم‌اند، بلکه به طور کلی از هرگونه ارتباط با دنیای خارج از تشکیلات سازمان منع شده‌اند. آن‌ها قادر به تماس با خانواده‌های خود از طریق تلفن یا اینترنت نیستند و اجازه ملاقات با اعضای خانواده‌شان به‌طور کلی قطع شده است.»

رهبران و مسئولین رده بالای مجاهدین خلق به مفهوم و جریان زندگی از دریچه‌ای تنگ‌نظرانه، بازدارنده، آزاردهنده و محدودیت‌آمیز می‌پردازند. آن‌ها در ایجاد مناسبات سرکوبگرانه تشکیلاتی سعی فراوان دارند که تحت تأثیر «ذهن بیمار» قرار دارد.

نظریه «انسان تک ساحتی» مارکوزه و تطبیق آن بر سازمان مجاهدین خلق، تحلیلی بسیار دقیق و روشنگرانه را ارائه می‌دهد. این نظریه، انسان را در جامعه سرمایه‌داری به فردی محدود شده به یک بعد خاص از وجودش – یعنی بعد تولید و مصرف – تقلیل می‌دهد. در این شرایط، ابعاد دیگر انسانیت مانند خلاقیت، تفکر انتقادی و لذت‌جویی سرکوب می‌شوند.

ashraf 21 6 1

تطبیق این نظریه بر سازمان مجاهدین خلق:

تک‌بعدی شدن انسان:

در سازمان مجاهدین خلق، اعضای سازمان به شدت محدود شده و مجبورند تمام ابعاد زندگی خود را در خدمت اهداف سازمان قرار دهند. ابعاد عاطفی، جنسی، هنری و تفریحی به شدت محدود و سرکوب می‌شوند.

تفکر یک‌جانبه:

سازمان مجاهدین خلق تفکری تک‌بعدی و ایدئولوژیک را ترویج می‌دهد که در آن، تنها یک دیدگاه صحیح و قابل قبول وجود دارد و هرگونه تفکر و نظری که با این دیدگاه سازگار نباشد، رد می‌شود.

سرکوب خلاقیت و استقلال:

در این سازمان، خلاقیت و استقلال فردی به شدت محدود شده و اعضای سازمان مجبورند از دستورات رهبری بی‌چون و چرا پیروی کنند.

بهره‌کشی از انسان:

اعضای سازمان مجاهدین خلق به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف سازمان مورد استفاده قرار می‌گیرند و حقوق انسانی آن‌ها به شدت پایمال می‌شود.

عوامل تقویت‌کننده روابط و مناسبات سرکوبگر در تشکیلات مجاهدین خلق:

ایدئولوژی رادیکال و انعطاف‌ناپذیر:

ایدئولوژی این سازمان که ترکیبی از اسلام و مارکسیسم است، بسیار رادیکال و انعطاف‌ناپذیر بوده و به اعضای سازمان اجازه نمی‌دهد که به طور مستقل فکر کنند.

ساختار سلسله‌مآبانه و اقتدارگرا:

ساختار سلسله‌مآبانه و اقتدارگرای سازمان، به رهبران آن اجازه می‌دهد تا بر اعضای سازمان کنترل کامل داشته باشند و از هرگونه مخالفت و انتقادی جلوگیری کنند.

ترس از دنیای بیرون:

اعضای سازمان مجاهدین خلق از دنیای بیرون و ارزش‌های آن می‌ترسند و به همین دلیل، به شدت به سازمان وابسته هستند.

پیامدهای سرکوب سیستماتیک اعضای مجاهدین خلق در کمپ مانز:

از دست دادن هویت:

اعضای سازمان هویت فردی خود را از دست داده و به یک عنصر بی‌نام و نشان در سازمان تبدیل می‌شوند.

مشکلات روانی:

سرکوب نیازهای انسانی و محدودیت‌های شدید می‌تواند منجر به بروز مشکلات روانی شدید در اعضای سازمان شود.

کاهش کیفیت زندگی:

زندگی در شرایط سخت و کنترل‌شده، باعث کاهش شدید کیفیت زندگی اعضای سازمان می‌گردد.

با توجه به تحلیل ارائه شده، می‌توان گفت که فرقه ستیزه‌جوی مجاهدین خلق، مصداق بارزی از یک جامعه تک‌بعدی است که در آن، انسانیت به شدت محدود شده و افراد به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف تشکیلاتی و فرقه‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرند. حق انتخاب و انتقاد از اعضا و کادرهای تشکیلاتی در فضای خفقان‌آور و محدودیت‌آمیز کمپ مانز سلب شده است و یکسان‌سازی کاراکتر اعضا و ذهنیت جمعی با شیوه‌ها و تکنیک‌های کنترل ذهن به شدت اعمال می‌گردد. این وضعیت، نه تنها برای اعضای فرقه، بلکه برای جامعه انسانی به طور کلی مضر، مخرب و ویرانگر است.

آرش رضایی

انتهای پیام

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=50398