• امروز : چهارشنبه - ۱۰ بهمن - ۱۴۰۳
  • برابر با : Wednesday - 29 January - 2025
آیا ترامپ و سیاستمداران کاخ سفید نمی‌دانند مجاهدین خلق، ژنرال‌های آمریکایی را به قتل رساندند و در 11 سپتامبر پایکوبی کردند؟

مریم رجوی و «کیت کلاگ»؛ یک بستر و دو رویا

  • کد خبر : 50344
  • 26 ژانویه 2025 - 12:27

 اگر کیت کلاگ و سایر سیاستمداران تأثیرگذار و نخبه آمریکایی با مریم رجوی در یک بستر می‌خوابند، اما دو رؤیای متفاوت دارند.

23 5

به گزارش فراق، محمد حنیف‌نژاد، سعید محسن و علی‌اصغر بدیع‌زادگان، بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق، هدف خود را ایجاد جامعه‌ای توحیدی قرار داده بودند که از طریق مبارزه با امپریالیسم جهانی به سرکردگی امپریالیسم آمریکا، براندازی نظام سرمایه‌داری جهانی و از بین بردن زیرساخت‌های آن در ایران میسر می‌شد.

به باور آنان، رژیم شاه، سگ زنجیری امپریالیسم آمریکا، ژاندارم منطقه و حافظ منافع امپریالیست‌ها بود که باید با شیوه‌ها و روش‌های خونین و آنتاگونیستی سرنگون می‌شد. بر این اساس، آنان از تجارب و تئوری‌های جریان‌های چپ مارکسیست-لنینیست آمریکای لاتین و نظریه‌پردازانی چون رژی دبره و ارنستو چه‌گوارا بهره می‌بردند. نشریات و بیانیه‌های مجاهدین خلق، پیش و پس از انقلاب ایران تا سی خرداد ۱۳۶۰، مملو از شعارهای تند و رادیکال ضدآمریکایی، ضدسرمایه‌داری و ضدامپریالیستی بود. مبارزه با آمریکا از اصول خدشه‌ناپذیر مجاهدین خلق در بدو تأسیس این گروه به شمار می‌رفت. به گونه‌ای که مسعود رجوی، رهبر عقیدتی مجاهدین خلق، درباره اصول سازمان و فلسفه پیدایش تشکیلات مجاهدین تأکید داشت: «نمی‌شود سر سوزنی از آن کوتاه آمد.»

پس از انقلاب اسلامی ایران، مجاهدین در بیانیه‌ای تحت عنوان «انتظارات مرحله‌ای از جمهوری اسلامی» اعلام کردند که «حداقل انتظار ما از جمهوری اسلامی، ریشه‌کن کردن همه‌جانبه سلطه امپریالیست‌ها از این میهن است.» در ادامه این بیانیه می‌افزایند: «آیا امپریالیست‌ها همان شیاطین مجسم بین‌المللی امروز جهان نیستند؟ بنابراین، مضمون برنامه حداقل یک سازمان مسلح به ایدئولوژی اسلام و جهان‌بینی توحید، دقیقاً ملازم با نفی همه‌جانبه آثار سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی امپریالیسم جهانی به سردمداری آمریکاست. همان قدرت شیطانی، طاغوتی و کفرآمیزی که غدارترین نیروی تاراجگر جهان را تشکیل می‌دهد. همان قدرتی که همراه با سایر شرکا، تمام خلق‌های زیر سلطه جهان را در چنگال اهریمنی خود دارد. همان قدرتی که آثار شوم جنایات آن سراسر جهان را، از الجزایر و فلسطین گرفته تا ویتنام و آمریکای لاتین، فراگرفته است. و به راستی، کدام جنایت و دزدی و فحشا و بدکاری و کشتار را در سراسر جهان و از جمله در میهن خونبارمان می‌توان یافت که مستقیم یا غیرمستقیم ردپای امپریالیست‌ها را به نحوی از انحا در آن نتوان دید؟»

منبع: بیانیه مجاهدین خلق ایران به تاریخ ۲۷ اسفند ۱۳۵۷، برگرفته از مجموعه اعلامیه‌ها و موضع‌گیری‌های سیاسی مجاهدین خلق، شماره یک، انتشارات سازمان مجاهدین خلق، ۲۲ بهمن ۱۳۵۸، ص ۷۴

ترور مستشاران آمریکایی توسط مجاهدین خلق و دستگیری و اعدام طراحان عملیات ترور توسط رژیم شاه

لوئیس لی هاوکینز، سرهنگ آمریکایی و از معاونان اداره مستشاری ارتش ایران، در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۳۵۲، توسط عوامل سازمان مجاهدین خلق ایران در محله عباس‌آباد تهران به قتل رسید. سه روز بعد، یعنی در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۳۵۲، اطلاعیه سیاسی-نظامی شماره ۱۶ سازمان مجاهدین خلق تحت عنوان «اعدام مستشار آمریکایی» صادر شد. در بخشی از این اطلاعیه آمده است: «بامداد روز شنبه ۱۳ خرداد، به خاطر پیمانی که در دفاع از حقوق ستمدیدگان با شما بسته بودیم، یکی دیگر از مهره‌های سیاه امپریالیسم تجاوزگر و دزد آمریکا در ایران، سرهنگ لوئیس هاوکینز، معاون اداره مستشاری آمریکا در ایران را اعدام کردیم.»

منبع: نشریه مجاهد شماره ۸۱، چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۵۹، ص ۲

ترور دو سرهنگ آمریکایی، پل شفر و جک ترنر، بامداد روز چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۵۴، در محله قیطریهتهران توسط عوامل سازمان مجاهدین خلق ایران انجام شد. مهاجمان از سوی ساواک دستگیر و در سوم بهمن ۱۳۵۴ تیرباران شدند.

منبع: «وحید افراخته، تراژدی یک انسان». مجله هفته. ۲۰۱۶-۰۵-۱۳. دریافت‌شده در ۲۰۱۶-۱۱-۱۶.

یازده سپتامبر، پایکوبی و شادی تروریست‌های رجوی در قرارگاه مجاهدین خلق در عراق

«برای نشست جمعی، حدود ده روزی بود که ما را در باقرزاده جمع کرده بودند. از نشست برمی‌گشتیم. به جلوی سالن غذاخوری که رسیدیم، دیدیم یک سری جمع شده‌اند. برخلاف همیشه، در آن زمان همه با لباس ورزش در آن قسمت جمع می‌شدند، ولی این بار کسی لباس ورزشی نداشت و به صورت عجیب و غریبی مشغول کف زدن و شادی کردن بودند. جالب اینکه معصومه ملک‌محمدی، جواد خراسان و قدرت حیدری نیز در جمع بچه‌ها بودند. بلندگوی سالن نیز سرود «سر کوچه کمینه، مجاهد پرکینه، آمریکایی بیرون شو خونت روی زمینه» را گذاشته بود. از بچه‌ها پرسیدیم چه شده، معلوم شد که چند هواپیما به برج‌های دوقلو در نیویورک کوبیده اند و خلاصه خبر سی‌ان‌ان که برج‌های دوقلو فرو ریخته، جالب بود. مسئولین سازمان سعی داشتند شادی بیشتری بین بچه‌ها تزریق کنند. ساعت ده صبح فردای همان روز قرار شد نشست همگانی باشد. پس از بازرسی بدنی، طبق معمول یک ساعتی داخل سالن منتظر ماندیم تا مسعود و مریم رجوی آمدند و یک سری کف زدن‌های تکراری و شعارهای توخالی داده شد. مسعود گفت: «آن فیلمی که از سی‌ان‌ان ضبط شده را اینجا دارید؟» چپ و راست، دو عدد وایت اسکرین بزرگ نصب بود. هواپیمایی بزرگ به ساختمان تجارت جهانی برخورد کرد. از فضای ساخته شده دیروزی، بچه‌ها شروع کردند به کف زدن. یک چیز جلب توجه می‌کرد؛ مریم رجوی نیز همراه نفرات کف می‌زد، ولی مسعود دست به کمر و ژست گرفته بود، گویی فرمانده عملیات خودش بوده است. دومین هواپیما نیز اصابت کرد. باز حاضرین کف زدند. وقتی برج‌ها را نشان می‌داد که فرو می‌ریزند، ابتدا مسئولین از جلو و پشت سر آن‌ها، نفرات بلند شدند و این بار همراه کف زدن، شعار مرگ بر آمریکا سر داده شد. مریم نیز بلند شد. مسعود گفت اگر امکان دارد یک بار دیگر نیز فیلم را نشان دهید. دوباره همان فیلم را دیدیم و همان صحنه‌ها تکرار شد. مسعود رجوی گفت: بهنام (محمد محدثین)، اخبار را دنبال کنید، خبری شد به ما اطلاع دهید. بنازم به اسلام، هیچ سلاحی و هیچ قدرتی در مقابلش توان مقابله نیست. تازه این اسلام ارتجاعی بود که این‌گونه خودش را نشان داد. صبر کنید تا روزی اسلام انقلابی وارد عمل بشه. حاضرین دست زدند، ولی فضای متناقضی ایجاد شده بود. از طرفی، چون سوژه آمریکا بود، می‌شد حدس زد که چرا برای چنین کاری دست می‌زنند، ولی افرادی که از مینیمم آگاهی برخوردار بودند، نمی‌توانستند بحث مردم بی‌گناه را با رژیم آمریکا یکی کنند، به‌خصوص افرادی که از طبقات خیلی بالا و از ترس که خود را پایین می‌انداختند.»

گزیده‌ای از خاطرات قادر رحمانی، عضو جدا شده از فرقه رجوی

نماینده ویژه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور منتخب آمریکا، در امور اوکراین و روسیه، با شرکت در همایش «شورای ملی مقاومت»، که سازمان مجاهدین خلق عضو اصلی آن است، خواستار فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی شد. خبرگزاری رویترز روز شنبه، ۲۲ دی‌ماه، گزارش داد که کیت کلاگ، ژنرال بازنشسته ارتش آمریکا و نماینده ویژه آقای ترامپ در امور اوکراین و روسیه، پیش‌تر سفر خود به پایتخت‌های اروپایی را به بعد از مراسم تحلیف ریاست‌جمهوری آمریکا در ۲۰ ژانویه موکول کرده بود، اما در همایش مجاهدین خلق در حومه پاریس شرکت کرده است. او در سخنرانی خود در نشست سازمان مجاهدین خلق، خواستار بازگشت جهان به سیاست «فشار حداکثری» بر حکومت جمهوری اسلامی ایران شد و تصریح کرد که علاوه بر «نیروی نظامی»، باید از فشار «اقتصادی و دیپلماتیک» نیز به این منظور استفاده کرد. به گزارش رویترز، او گفت که فرصتی برای «تغییر ایران به سمت وضعیت بهتر» وجود دارد، اما این فرصت همیشگی نیست. این ژنرال بازنشسته ارتش آمریکا افزود: «باید از ضعفی که اکنون (در حکومت ایران) می‌بینیم، استفاده کنیم. امید وجود دارد و بنابراین باید اقدام هم باشد.»

استراتژیست‌های جمهوری‌خواه و دموکرات و نیز نئوکان‌ها و سیاستمداران تندرو و ستیزه‌جوی آمریکایی، همچون آقای کیت کلاگ، مایک پومپئو، جان بولتون، مارکو روبیو و… به پیشینه تاریخی، تروریستی و ماهیت واقعی و فاشیستی مجاهدین خلق شناخت داشته و تحلیل عمیق و ارزیابی واقع‌بینانه‌ای از فرقه بنیادگرا و خشونت‌طلب مجاهدین خلق دارند. آن‌ها به‌خوبی واقف هستند که مجاهدین خلق سعی دارند از امکان انعطاف‌پذیری موقت و آنی برای تحقق امیال و اهداف شیطانی خود بهره ببرند. آقای کیت کلاگ اگر از مریم رجوی تمجید می‌کند و در همایش‌های سالانه مجاهدین خلق شرکت کرده و سخنرانی می‌کند، دقیقاً همانند مجاهدین خلق رفتار می‌کند. آن‌ها می‌دانند که این گروه، تکیه‌گاه مطمئن و استراتژیک برای اهداف درازمدت هیئت حاکمه آمریکا نیستند؛ همان‌گونه که گروه بنیادگرای القاعده در دوران پس از جنگ سرد و فروپاشی شوروی سابق و اردوگاه سوسیالیسم، امکان و فرصت مطلوبی نبودند، ولی در کوتاه‌مدت و به مثابه یک تاکتیک، از القاعده برای ضربه زدن به منافع شوروی و ارتش سرخ در افغانستان حمایت همه‌جانبه کردند و سرانجام، چنین رویکردی تجربه‌ای بسیار تلخ و وحشتناک برای هژمونی آمریکا و دولت جرج بوش پسر بود. هر دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه به پیچ‌وخم‌های امر سیاست و فراز و فرودهای پیچیده آن آگاه هستند و در این زمینه مهارت و تبحر ویژه‌ای دارند. پس اگر کیت کلاگ و سایر سیاستمداران تأثیرگذار و نخبه آمریکایی با مریم رجوی در یک بستر می‌خوابند، اما دو رؤیای متفاوت دارند.

سیاستمداران آمریکایی از هر دو طیف جمهوری‌خواه و دموکرات، گزارش سال ۱۹۹۴ وزارت امور خارجه آمریکا را مطالعه کرده‌اند. در این گزارش تصریح شده است که مسعود رجوی «دارای بیماری توهم و کیش شخصیت است» و «عده‌ای از ایرانیان تبعیدی را پیرامون خود جمع کرده و با مغزشویی و از خودبیگانه کردن (الیناسیون) آن‌ها، به مثابه یک فرقه به حیات سازمان خود ادامه می‌دهد.»

همچنین، گزارشی که مؤسسه آمریکایی رَند (RAND) در سال ۲۰۰۹ تهیه کرده، نشان می‌دهد که «اعضای سازمان قسم یاد کرده‌اند خود را فدای رجوی‌ها (مریم و مسعود) کنند.» این مؤسسه در ارزیابی خود از این سازمان می‌نویسد که مجاهدین خلق یک فرقه تماماً خودکامه و تمامیت‌خواه است که اعضای خود را وادار به طلاق‌های اجباری و تجرد کرده است (البته مریم و مسعود از این موارد مستثنی می‌باشند). در گزارش این مؤسسه همچنین ذکر شده است: «عشق به خانواده و همسر جای خود را به عشق به رجوی داده است.»

گزارش الیزابت روبین، روزنامه‌نگار سرشناس نیویورک تایمز نیز قابل توجه است. او در سال ۲۰۰۳ از اردوگاه اشرف دیدن کرده و سپس با «مردان و زنانی که از این فرقه گریخته بودند نیز از نزدیک صحبت کرده بود.» به همین خاطر، از سوی مجاهدین تهدید شد. او در نشریه نیویورک تایمز نوشته است: «ما با یک سازمان دموکراتیک ایرانی روبرو نیستیم، بلکه با یک فرقه تمامیت‌خواه خودکامه (تروریست) روبرو هستیم که در آینده (مانند القاعده) به سراغ ما هم خواهد آمد.»

همچنین، گزارش وندی شرمن، معاون وزیر در امور قانون‌گذاری وزارت امور خارجه ایالات متحده، مربوط به «مجاهدین خلق ایران» به لی.اچ. همیلتون، رئیس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان در سال ۱۹۹۷، از این قرار است:

«علی‌رغم اظهارات مجاهدین مبنی بر اینکه این گروه ایدئولوژی انقلابی خود را کنار گذاشته و اکنون از دموکراسی لیبرالی جانبداری می‌کند، هیچ نوشته یا سند علنی پیرامون مباحث یا مذاکرات در مورد چرخش‌های چشمگیر در مواضع اعلام شده مجاهدین وجود ندارد. به‌علاوه، سابقه ۲۹ ساله از عملکرد و رفتار مجاهدین، ظرفیت یا نیت دموکراتیک آن را به اثبات نمی‌رساند. مجاهدین در درونِ تشکیلات خود، مستبدانه عمل کرده، ناراضیان را سرکوب نموده و تحمل نقطه نظرات مخالف را ندارند. رجوی، که بازوهای سیاسی و نظامی مجاهدین را رهبری می‌کند، پیرامون خود یک کیش شخصیت ایجاد نموده است. با در نظر گرفتن این صفات، اتفاقی نیست که تنها دولتی که در جهان به لحاظ سیاسی و مالی از مجاهدین حمایت می‌کند، رژیم توتالیتر صدام حسین می‌باشد. با دوری گزیدن اکثر ایرانیان از مجاهدین و غیردموکراتیک بودن عمیق آنان، مجاهدین خلق جانشین معتبری برای دولت کنونی تهران محسوب نمی‌شوند.»

بنابراین، هیئت حاکمه آمریکا به خوبی واقف است که: «مجاهدین خلق (بعد از انقلاب ایران) تلاش کردند کسانی را که با گروگانگیری سفارت آمریکا در تهران مخالفت می‌کردند، منکوب نمایند و آنان را به دلیل درخواست آزادی گروگان‌ها، به سازشکاری و تسلیم شدن در برابر ایالات متحده متهم کردند. بررسی سوابق این سازمان برای دور و دورتر شدن از آن کافی است. این سازمان اقدامات تروریستی فراوانی مرتکب شده است و تا فوریه سال ۲۰۱۲ نیز در لیست سازمان‌های تروریستی اعلام شده از سوی دولت آمریکا قرار داشته است. حملات تروریستی این سازمان در دهه‌های ۶۰ تا ۷۰ میلادی حتی موجب کشته شدن چندین مستشار نظامی برجسته آمریکایی در ایران شد. همچنین، تنفر مردم ایران از این سازمان یک گمانه‌زنی محض نیست؛ سازمان مجاهدین خلق در جنگ صدام حسین علیه ایران از او حمایت کرده است و حتی ایرانیانی که با حکومت فعلی ایران مشکل دارند نیز سازمان مجاهدین خلق را گروهی خائن، ستیزه‌جو و نفرت‌انگیز می‌دانند.

آرش رضایی

انتهای پیام

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=50344