سانسور و اختناق از دیرباز بر تشکیلات سازمان مجاهدین خلق (فرقه رجوی) حاکم بوده است. یکی از بارزترین مصادیق این سانسور، پنهان کردن اخبار مربوط به خانوادههای اعضای این سازمان است. در حالی که اخبار مطلوب سازمان به سرعت منتشر میشود، اخباری که به نفع تشکیلات نباشد یا موجب سستی اعضا شود، سانسور شده و از اطلاعرسانی درباره آن خودداری میشود.
یکی از نمونههای این سانسور، نحوه برخورد سازمان با اخبار مربوط به فوت بستگان درجه یک اعضای گرفتار در اردوگاه اشرف ۳ است. زمانی که خانوادهای علیه مسعود رجوی و تشکیلاتش موضع قاطع و سازشناپذیر داشته باشد، سازمان از اطلاعرسانی در مورد اخبار مربوط به آن عضو خودداری میکند. این اقدام به این دلیل صورت میگیرد که سازمان از احتمال ترک تشکیلات توسط عضو پس از شنیدن خبر فوت بستگانش هراس دارد. بنابراین، دسترسی اعضا به اخبار بیرونی، به ویژه اخبار مربوط به خانوادهها، به شدت کنترل میشود. این محدودیتها نشان میدهد که سانسور خبری یکی از ابزارهای اصلی کنترل در فرقه رجوی است.
در نتیجه این سانسور، خانوادههای اعضا تصور میکنند که فرزندانشان در فرقه رجوی بیاحساس شدهاند. درست است که رجوی همواره تلاش کرده و میکند تا احساسات اعضای فرقه را سرکوب کرده و عواطف انسانی را در آنان نابود کند. اما عاطفه، عشق و محبت چیزی نیست که بتوان آن را به طور کامل از درون انسان حذف کرد. ممکن است فرد برای مدتی دچار یأس و ناامیدی شود، اما اگر قلبی در درون انسان وجود داشته باشد، نمیتوان احساسات را به طور کامل از بین برد.
خبر خوب این است که احساسات و عواطف در درون اعضای گرفتار در اردوگاه اشرف ۳ زنده است، اگر چه ممکن است گرد و غبار گرفته باشند و به نظر غمگین و خزانزده بیایند. احساسات این افراد زنده است و فقط نیاز به تلنگری دارند تا دوباره فعال شوند و به ندای درونی خود پاسخ دهند. این روز چندان دور نیست.
زینب حسنزاده اردبیلی
انتهای پیام