• امروز : یکشنبه - ۲ دی - ۱۴۰۳
  • برابر با : Sunday - 22 December - 2024
روایتی از یک شب یلدای خاص

جشنی که مهمانش اشک‌های مادر بود

  • کد خبر : 49792
  • 22 دسامبر 2024 - 10:21

در شبی که ما به آن شب یلدا می‌گوییم، مادری تنها و خسته و البته چشم‌انتظار، تولد تنها پسرش را جشن می‌گیرد؛ جشنی که تنها مهمانش اشک‌های مادر است. پسری که سال‌هاست با فریب و نیرنگ به قرارگاه اشرف آن زمان در عراق برده شده و بهتر است بگویم ربوده شده است. او در یک تشکیلات مخوف گرفتار و به گروگان گرفته شده و هم‌اکنون در «اشرف ۳» محبوس می‌باشد.

alizade

یادم می‌آید روزی به اتفاق خانواده به منزل مادر عبداللهی رفتیم. قصد و نیت‌مان گرفتن جشن شب یلدا با خانم عبداللهی بود که البته کم افتخاری نبود و ایشان به گرمی از ما استقبال کردند. در همان میان، مادر گفت که شب یلدا مصادف است با سالروز تولد پسرش! برای بسیاری جالب آمد زیرا تولد پسرش «امیر اصلان» مصادف بود با شب چله یا همان شب یلدا.

به همین خاطر، همگی دست به دست هم دادیم و بساط مختصری مهیا کرده و همراه با جشن شب یلدا، برای امیر اصلان هم جشن تولدی ترتیب دادیم. جشنی بدون حضور خودش. هر چند امیر حضور نداشت، ولی مادرش به قدری در اوج دیدار او بود که من ناخودآگاه احساس می‌کردم که امیراصلان حضور دارد. جشن تولد امیر با اشک‌های مادر همراه بود و احساس متناقضی داشتم؛ هم احساس شادی می‌کردیم و هم به نوعی با مادر دردمند همدردی می‌نمودیم.

از آن روز چند سالی می‌گذرد، اما در هر شب چله به یاد آن شبی می‌افتم که به همراه مادر عبداللهی جشن تولدی برای امیر اصلان ترتیب دادیم. امسال هم باز به یاد آن شب افتادم و وقتی به من گفتند که آرزویی در قلبت بکن و نیت کن که ان‌شاءالله برآورده شود، من آرزو کردم که مادر عبداللهی به تنها خواسته‌اش، یعنی دیدن فرزندش، برسد. این خواسته‌ای زیاد نبوده و نیست. امیدوارم که این آخرین چله و آخرین شب یلدایی باشد که مادر آن را تنهایی سپری می‌کند. امیدوارم که در شب یلدای دیگری، مادر و فرزند در کنار یکدیگر هم جشن شب یلدا را بگیرند و هم جشن تولد امیر اصلان را. ان‌شاءالله.

انتهای پیام

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=49792